جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
برنامهریزی فرهنگی: مراحل اساسی، تمهیدات نظری و مقدمات عملی
با وجود قدمت بحث در مورد فرهنگ، بررسی آن از دیدگاههای جدید، كاملاً تازگی دارد. وقتی از برنامهریزی در رابطه با هر موضوعی سخن میگوییم، منظور ما ایجاد تغییری است آگاهانه در جریان تحول آن موضوع، مطابق خواست و الگوی ذهنی خود برنامهریز. برنامهریزی فرهنگی به این مفهوم در عمل از آغاز قرن بیستم آغاز گردید، اما مفاهیم مرتبط با آن از سال ۱۹۷۰ به بعد توسط سازمان یونسكو در میان كشورهای مختلف مطرح گردید. به همین منظور، یونسكو در تشكیلات اداری خود سازمانهای نوین، ویژه مسایل فرهنگی و از جمله مركز اسناد و مدارك و تحقیقات آماری فرهنگ ایجاد كرده است.
● دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی
با وجود قدمت بحث در مورد فرهنگ، بررسی آن از دیدگاههای جدید، كاملاً تازگی دارد. وقتی از برنامهریزی در رابطه با هر موضوعی سخن میگوییم، منظور ما ایجاد تغییری است آگاهانه در جریان تحول آن موضوع، مطابق خواست و الگوی ذهنی خود برنامهریز. برنامهریزی فرهنگی به این مفهوم در عمل از آغاز قرن بیستم آغاز گردید، اما مفاهیم مرتبط با آن از سال ۱۹۷۰ به بعد توسط سازمان یونسكو در میان كشورهای مختلف مطرح گردید. به همین منظور، یونسكو در تشكیلات اداری خود سازمانهای نوین، ویژه مسایل فرهنگی و از جمله مركز اسناد و مدارك و تحقیقات آماری فرهنگ ایجاد كرده است.
آغاز برنامهریزی فرهنگی در ایران نیز به سالهای آغاز این قرن خورشیدی (۱۳۰۰ه۰۳۹; . ش) برمیگردد. طی سالهای پس از آن فنون ومحتوای برنامهریزی فرهنگی دایماً در پیشرفت بوده است و در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد جهشی كیفی در آن بودهایم. سه تجربه مكتوب در زمینه برنامهریزی و سیاستگذاری فرهنگی در سطح ملی داشتهایم: برنامه اول توسعه، برنامه دوم توسعه، اصول سیاستهای فرهنگی. اما تقریباً همه متفقالقولند كه تا دستیابی به وضعیت مطلوب راه درازی در پیش داریم. طی سطور آینده میكوشیم تا به برخی از تمهیدات نظری و عملی لازم برای تكمیل فرآیند برنامهریزی در عرصه فرهنگ كشورمان اشاره نماییم.
برنامهریزی فرهنگی بویژه در مقیاس میان مدت و بلند مدت مستلزم پنج مرحله اساسی است. این مراحل مانند آنچه در مورد برنامهریزی در سایر عرصههای اجتماعی وجود دارد، عبارتند از:
الف) تجزیه و تحلیل گذشته
هدف اصلی از این كار، تشخیص نیروها و عواملی است كه بر عملكردهای فرهنگی جامعه مؤثر هستند. با تشخیص عوامل مؤثر بر عملكردهای گذشته و تلاش برای كمی كردن میزان تأثیرهاست كه میتوان نحوهٔ اثرگذاری بر پدیدهها را در آینده مشخص كرد وقانونمندیهای تغییر و همبستگیهای میان متغیرها را كشف كرد.
ب) دستیابی به قانونمندیها و همبستگی میان متغیرها و تخمین روابط آنها
برنامهریزی به مفهوم دقیق آن در واقع بدون نظریه امكانپذیر نیست. سیاستها و خط مشیها در واقع شكل دستوری شده نظریهها هستند. نظریه به ما میگوید كه «اگر الف تحقق یابد ب تحقق خواهد یافت». بر این اساس میتوانیم به صورت دستوری بگوییم كه «برای داشتن ب باید الف را تحقق بخشید». نظریه راه را برای برنامهریزی، طراحی و پیشبینی هموار میكند.
پ) گزینش هدفهای آرمانی، هدفهای كلی و هدفهای كمی
یكی از حساسترین مراحل برنامهریزی، مرحلهای است كه پس از تحلیل روندهای گذشته و تشخیص همبستگیها و قانونمندیهای موجود در روابط میان عوامل فرهنگی و درك موقعیت و وضعیت فعلی فرهنگ، آرمانها و هدفهای قابل دستیابی در افق زمانی آینده مشخص میگردد. در این مرحله، كارشناسان و پژوهشگران با استفاده از اطلاعات و آمارها و نظرسنجیها و به مدد علوم مختلف و با استناد به منابع معتبر چون قانون اساسی، به برآورد و ارزیابی خواستهها و نیازهای مبرم مردم و جامعه میپردازند و با قراردادن حاصل این برآوردها و ارزیابیها در چارچوب محدودیتهای امكانات و منابع و محدودیتها و الزامات جهانی و بینالمللی، هدفهای مشخصی برای بلندمدت (هدفهای آرمانی) و برای میان مدت (هدفهای كلی) تعیین كرده و سپس با استفاده از الگوهای برنامهریزی، هدفهای برنامه را به صورت كمی مشخص مینمایند.
ت) تعیین راهبردها و سیاستهای برنامه
وقتی كه هدفهای برنامه تعیین و مشخص گردید، نحوهٔ رسیدن به آن هدفها به مهمترین دلمشغولی برنامهریزان و سیاستگذاران تبدیل میشود. واضح است كه رسیدن به هدفها، از هر طریق ممكن، مطلوب و مورد نظر نیست. راهبردهای برنامه است كه راه و روشها را برای رسیدن به هدفها معین مینماید. سیاستهای برنامه، مجموعه تدابیری است كه به صورت انگیزهها، مشوقها، تسهیلات یا محدودیتها و بازدارندهها فعالان و كارگزاران مختلف فرهنگی را به صورتی مشخصتر و عملیتر از راهبرد، به انجام اموری كه از اولویتهای برنامه هستند وادار میكند یا از انجام اموری كه در اولویت قرار ندارند منع مینماید.
در واقع راهبرد هدایت منابع انسانی و غیرانسانی جامعه به مسیر تعیین شده برای نیل به هدفهای برنامه و سیاست، ترغیب و ترویج فعالیتهایی است كه در راستای راهبرد برنامه به تحقق هدفهای آن كمك میكنند.
ث) نظارت بر اجرای برنامه و ارزشیابی عملكردها
برنامهریزی تلاشی زمانبر و پرهزینه است. از این رو پس از شروع اجرای آن بایستی بطور دایم نحوهٔ اجرا و نتایج حاصل از آن مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد.
با مشخص شدن مراحل برنامهریزی فرهنگی به مهمترین تمهیدات نظری و عملی لازم برای موفقیت در برنامه فرهنگی اشاره میكنیم.
۱) موفقیت یك برنامه فرهنگی در گرو آن است كه بتوان مشاركت و پشتیبانی سیاستمداران، كاركنان كشوری، مؤسسات بخشخصوصی، اجتماع و شهروندان را در آن جلب كرد.
برنامه فرهنگی ملی در اساس یك فرآیند سیاسی است. فرآیندی كه سیاستمداران آن را آغاز میكنند و میكوشند تا بر آن حاكم گردند. برای تحقق اهداف فرهنگی، باید میان رهبران سیاسی و برنامهریزان، پیوسته تبادلنظر صورت گیرد. برنامهریزی نمیتواند از فرآیند سیاسی جدا افتد و بیتوجه به آن ادامه یابد. كاركنان، چه كارشناسانی كه برنامه را تهیه میكنند و چه كارمندانی كه آن را اجرا مینمایند در صورتی كه برای اجرای آن مشتاق نباشند، و یا ورزیدگی كافی نداشته باشند، برنامه را با شكست مواجه میكنند.
موفقیت برنامه در گرو پشتیبانی و مشاركت بخش خصوصی نیز هست. چون خط مشی برنامه شامل اقداماتی است كه بر منافع خاص گروههایی از بخش خصوصی اثر میگذارد، ممكن است اینان به مخالفت با برنامه برخیزند. از این رو، برنامهریزان باید هر یك چند با گروههای مختلف بخش خصوصی ارتباط برقرار كنند و دربارهٔ جنبههایی از برنامه كه ممكن است بر منافع آنان اثر گذارد، رایزنی كنند.
مشاركت شهروندان عادی در فرآیند برنامهریزی، عامل مهمی در مشروعیت بخشیدن به مجموعه جریان برنامهریزی است. مشاركت شهروندان در فرآیند برنامهریزی، برنامه را برای آنها معنیدار كرده وتهیه و اجرای برنامه را تسهیل مینماید. بویژه نقش اجتماعات محلی را نبایستی دست كم گرفته و بهآن بیتوجه بود.
۲) سرمشق پذیرفته شده توسط مسؤولان از اهمیتی اساسی در برنامهریزی فرهنگی برخوردار است. اگر برنامهریزی را به صورت سیستمی مورد مطالعه قرار دهیم، نخستین درونداد(input) این سیستم، آمیزهای است از تحلیل واقعیتها و ارزشداوری در مورد آنها. این آمیزه در واقع راهنمای مسؤولان در گزینش اهداف والگوهاست و شكلگیری و اجزای آن را میتوان به صورت زیر نشان داد:
استنباط شخصی سیاستگذاران از وضعیت فرهنگی كشور تا پایان اثر خود را بر برنامهریزی فرهنگی حفظ مینماید. كارشناسان در صورتی كه نتوانند این سرمشق را دگرگون ساخته یا بر آن تأثیر بگذارند، نمیتوانند با سیاستگذاران در مورد برنامه (اهداف و راهبردهای آن) به توافق برسند. در كشور ما كه هنوز برنامههای مشخصی در زمینه فرهنگ از طرف افراد و گروههای سیاسی به جامعه ارایه نشده است، سرمشقها نقشی اساسی در جهتدهی به سیاستهای فرهنگی بازی میكنند.
مطالعات مقدماتی انجام گرفته از وجود چهار سرمشق اصلی در زمینه سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی در ایران مینماید. در صورت تدقیق این سرمشقها میتوان در آینده الگوهای مشخصی را در زمینه بخش فرهنگ به جامعه ارایه كرده و از طریق نقد آنها برنامهریزی فرهنگی را ارتقا داد.
۳) اغلب مسؤولان اجرایی گله دارند كه چرا پژوهشهای انجام گرفته در زمینه فرهنگ كاربردی نیست و نمیتواند مبنای عمل مسؤولان برنامهریزی و اجرایی قرار گیرد؟ علت این امر را بایستی در این واقعیت جست و جو كرد كه اغلب تبیینها و تحلیلهایی كه در جامعه ما ارایه میشود (بویژه در زمینه بحثهای فرهنگی) از جنس تفسیرهای فلسفی است. به بیان دیگر، شناخت ما از فرهنگ جامعه بیشتر از نوع شناختهای فلسفی است. در حالی كه برای تأثیرگذاری بر روی یك پدیده نیازمند به شناخت علمی آن پدیده هستیم. توضیح آن كه شناختهای بشر از جهان پیرامون و پدیدههای اجتماعی یا ارزش عملی و فنی دارد و یا ارزش نظری. ارزش نظری در مورد یك دانش وقتی وجود دارد كه آن دانش واقعیت جهان را همانگونه كه هست در آیینه خود منعكس میسازد. اما ارزش عملی و فنی آن است كه یك دانش خواه آنكه واقعیت نما باشد و یا نباشد، در عمل به انسان توانایی ببخشد و مثمر ثمر باشد. شناخت علمی انسان وطبیعت و شناخت فلسفی انسان و طبیعت، هر دو مقدمهٔ عمل هستند، ولی به دو صورت مختلف. دید علمی به این صورت مقدمه عمل است كه به انسان قدرت و توانایی تصرف و تغییر در طبیعت و جامعه را میدهد واو را بر طبیعت تسلط میبخشد تا آن را در جهت میل و آرزوی خود استخدام كند. اما تفكر فلسفی به این صورت مقدمهٔ عمل و مؤثر در عمل است كه جهت عمل و راه انتخاب زندگی انسان را مشخص میكند. تفكر فلسفی در طرز برخورد و عكسالعمل انسان در برابر جهان مؤثر است. موضع انسان را در بارهٔ جهان معین میكند، به انسان ایده میدهد یا ایده او را میگیرد، به حیات او معنی میدهد یا او را به پوچی و هیچی میكشاند.
با توجه به آنچه گفته شد، نگرش فلسفی به فرهنگ ما را در تعیین اهداف و ارزشها یاری میكند، اما امكان تصرف و تغییر را به ما نمیدهد. یعنی به ما شناختی از پدیده اعطا نمیكند كه براساس آن بتوانیم به شناخت جزیی و مشخص از فرهنگ دستیافته و عوامل مؤثر در آن را شناخته و مقدار تأثیر هركدام را برآورد نماییم. چنین شناختی تنها از طریق دید علمی به پدیدهها حاصل میگردد.از نظر كلیت و قلمرو نگرش بینش دینی نیز بیشتر به تفكر فلسفی شبیه است تا دید علمی. تصویری كه در بینش دینی از انسان ارایه میشود، تصویری است شبیه به تصویر فلسفی و از اینرو كلی، اما بیشتر نگاهی است از درون و همدلانه برخلاف نگاه فلسفی كه نگاهی است از موضع تماشاچی و غیر همدلانه به جهان و انسان. به هرحال نه انسانشناسی دینی و عرفانی و نه انسانشناسی فلسفی با همه ضرورت و اهمیتی كه دارند نمیتوانند جایگزین دید علمی در طراحی خطمشیهای عملی گردند.
۴) برنامهریزیهای بلند مدت فرهنگی - اجتماعی معمولاً توأم با سخن گفتن و ارایه طرح در مورد یك جامعهٔ آرمانی است. از نظر برخی از متفكران اجتماعی این كار قسمی خیالپردازی و رویاگرایی است كه نه فقط كار لغو و بیهودهای است، بلكه مضر و زیانبخش هم هست. این قبیل طرحهای آرمانشهری گذشته از این كه هرگز بدان گونه كه به تصور آمدهاند به حقیقت نخواهد پیوست از واقعبینی انسانهایی كه به آنها باور دارند میكاهند و آنان را از این نكته بسیار مهم غافل و نتیجه مورد انتظار و مطلوب را دقیقاً و كاملاً به بار نمیآورد.
حقیقت این است كه طرح نقشهٔ جامعهٔ آرمانی نه مضر است و نه لغو، مشروط بر این كه دارای سه ویژگی باشد: نخست این كه كاملاً واقعبینانه باشد و حقایق زیستشناختی، روانشناختی و جامعهشناختی را به هیچ روی از نظر دور ندارد و به دست فراموشی نسپارد. دوم این كه همراه با ارایه طریق باشد. یعنی فقط وضعیت آرمانی را تصویر نكند، بلكه راه و روش رسیدن به آن را نیز نشان دهند. سوم این كه اهدافی را، اعم از هدف اصلی و نهایی و هدفهایی واسط، برای وضعیت آرمانی تعیین كند كه دارای مراتب باشند تا سهلالوصولتر بودن پارهای از مراتب آنها شور و خواست و اراده را در مردم برانگیزد و آنان را به مبارزات اجتماعی و تغییر اوضاع و احوال موجود، مایل و راغب گرداند و از این گذشته، عدم وصول به كمال مطلوب بدین معنا نباشد كه هیچ كاری انجام نشده است و هیچ پیشرفتی حاصل نیامده است.
۵) در هرگونه برنامهریزی و سیاستگذاری بحث تناسب میان هدف و وسیله مطرح میگردد. آیا میتوان برای دستیابی به اهداف آرمانی چندان در قید مطلوبیت وسیلهها نبود؟ یا این كه انتخاب وسایل به همان اندازه مهم است كه برگزیدن هدفها؟ در یك نظام ارزشی، نه تنها هدفها ارزشی هستند، بلكه انتخاب وسیلهها نیز ارزشی است. هدفها و وسیلهها را نمیباید جدا از هم ارزیابی كرد. روش پذیرفته شده در یك برنامه خود جزیی از ارزشهای حاكم بر آن برنامه است. از این رو نباید میان مجموع اهداف و روشهای تامین آنها تناقض وجود داشته باشد. از این رو سیاستهای فرهنگی را میتوان از نظر هماهنگی روشها وهدفها مورد نقد و سنجش قرار داد.
۶) در مباحث جدید مربوط به برنامهریزی الگوها به منزله بهترین ابزار تحلیل و پیشبینی تحول پدیدهها و نیز وسیله عمل بر روی آنها از طریق برنامهها و سیاستها تلقی میشوند. الگو را میتوان مجموعهٔ روابط متشكلی دانست كه فعالیت یك واحد مستقل را (خواه فرد، خواه مؤسسه و خواه واحد ملی)، تحت مجموعهای از فرضیات ساده كننده توصیف میكنند. به كارگیری الگوها در زمینههای اقتصادی در مقایسه با سایر زمینهها، پیشرفت بسیار زیادی كرده است. به گونهای كه كلیه استدلالهای اقتصادی نهایتاً بر پایهٔ الگوهایی استوار است . اگرچه در بسیاری موارد ممكن است هیچگونه عبارت كمی كه معمولاً علامت الگوها به حساب آیند، در آن به كار نرفته باشد.
انتخاب الگوی خاص به ضوابطی بستگی دارد كه مهمترین آنها عبارتند از: وضعیت موجود فرهنگ كشور، امكان دسترسی به آمار مورد نیاز و نقش دولت در فرآیندهای فرهنگی. با وجود این، ویژگیهای صوری و ساختاری تمام الگوها، كم و بیش یكسان هستند. تمام الگوها از سه عنصر اصلی ساختاری تشكیل شدهاند:
ـمجموعهای ازمتغیرها
- فهرستی از روابط بنیادی
- تعدادی از ضرایب راهبردی
● چهار سرمشق اصلی در برنامه ریزی فرهنگی
انتخاب متغیرهایی كه باید در الگویی گنجانیده شوند، طبیعتاً به این كه الگو به چه مصرفی خواهد رسید بستگی دارد. متغیرها ممكن است مستقل (برون زا) و یا وابسته (درون زا) باشند. بطور مثال، در كشور ما میزان چاپ و انتشار روزنامهها، متغیری است وابسته (درون زا) كه میزان آن وابسته به سوبسید پرداختی به كاغذ روزنامه دارد (متغیر مستقل و برون زا). روابط تابعی یك الگو، متغیرهای مستقل و وابسته را در مجموعهای ازمعادلات ساختاری معین به هم مربوط میكند. هر معادله نشان دهندهٔ رابطهٔ علی منحصر به فردی است كه طریقهٔ خاص اثر تغییرات یك یا چند متغیر مستقل را روی مقدار متغیر وابسته نشان میدهد.
بستگی دقیق علی میان متغیرها به وسیله ضرایب الگو مشخص میشود. ضرایب میزان شدت تأثیر یك متغیر را، به وسیلهٔ رابطه علی خاص، بر مقدار متغیر دیگر توصیف میكنند.
بطور مثال فرض كنید، ساعاتی را كه یك فرد به مطالعه اختصاص میدهد تحت تأثیر دو عامل تعیین میگردد؛ یكی، سطح تحصیلات او و دیگری، متوسط ساعاتی كه به كار یدی اشتغال دارد. عامل اول تأثیر مثبت بر ساعات مطالعه و عامل دوم تأثیر منفی بر آن میگذارد. اگر ساعات مطالعه را باR و سالهای تحصیل را باE و ساعات كار یدی را باL نشان دهیم و آنگاه با استفاده از تكنیكهای آماری روابط میان آنها را تخمین بزنیم، فرضاً رابطهٔ زیر بهدست میآید:
در رابطهٔ فوقR متغیر وابسته وL وE متغیرهای مستقل هستند. و ۵/۲ و ۲۵/۰ ضرایب راهبردی. یك الگو مجموعه پیوستهای از روابطی چون روابط فوق است كه در عین توضیح و تحلیل یك وضعیت خاص امكان تأثیرگذاری و سیاستگذاری را برای ما فراهم میآورد.
با وجود تأیید اهمیت الگوها در برنامهریزی، برخی از صاحبنظران معتقدند كه امكان استفاده از الگوها در برنامهریزی فرهنگی بسیار محدود است. استدلال اصلی آنها این است كه چون فرهنگ مقولهای كیفی بهشمار میرود از اینرو كاربرد روشهای كمی (مانند الگوسازی) در مورد آن عملی نیست. به نظر میرسد با وجود آن كه مشكلات و نكتههای ناشناخته زیادی وجود دارد، اما این كار تا حدی قابل تحقق است. به شرط آن كه الگو با داشتن شناخت كامل از كلیه ابعاد و فرهنگ كشور، و شناسایی همهٔ متغیرها و آثار و همبستگی آنها باهم طراحی شود. به علاوه الگوهای ساخته شده، با بخشهای مختلف اجتماعی - فرهنگی مانند جامعه شهری یا روستایی و نظایر آن، متناسب باشد. بویژه استفاده از شاخصها در زمینه تبدیل واقعیتهای كیفی به مقادیر قابل سنجش كمك قابل ملاحظهای محسوب میگردند.ارقامی كه نهایتاً اجزای تفصیلی برنامه را تشكیل میدهند، مقادیر متغیرهای وابسته یا درونی الگو هستند.
۷) یكی از سؤالهای مطرح در زمینه برنامهریزی فرهنگی این است كه آیا برنامهریزی در عرصه فرهنگ با شیوهٔ خاصی از برنامهریزی تناسب بیشتری دارد یا خیر؟ برای روشنتر شدن این سؤال ضروری است قدری در مورد آن توضیح دهیم. در برنامههای گوناگون از سه روش یا تركیبی از آنها بهره گرفته میشود: اول، روش آگاهی كه بر این فرض استوار است كه با اطلاعاتی كه برنامه در اختیار همگان قرار میدهد به سود تصمیمگیرندگان انفرادی است كه درجهت تحقق برنامه گام بردارند. دوم، روش ارشادی كه در آن دولت با به كارگیری ابزارهای غیرمستقیم عوامل مؤثر اجتماعی را وادار به حركت در جهت تحقق برنامه میكند. سوم، روش دستوری مركزی كه در آن دولت با استفاده از ابزارهای مستقیم، عوامل اجتماعی را مكلف به اجرای برنامه میكند.
برخی از صاحبنظران معتقدند كه الگوی برنامهریزی متمركز دستوری صرف كه روش غالب آن روشی اداری و دستوری است با طبیعت فرهنگ بستگی ناچیزی دارد و موجب ترسها و نگرانیهای موجه و منطقی میگردد كه در نتیجه دخالت گسترده دولت در زمینهای كه آزادی عمل و ابتكار ضامن آفرینش و بیان فردی و گروهی است، میشود.
۸) یكی از اقدامات لازم در زمینه برنامهریزی فرهنگی، ارزیابی طرحها و فعالیتهای فرهنگی است. هر سیاستگذاری ناگزیر است شیوهای را در اختیار داشته باشد تا برمبنای آن طرحهای مختلفی را كه برای اجرا به او پیشنهاد میشود، مورد ارزیابی قرار داده و درمورد آنها قضاوت نماید. یكی از شناختهشدهترین روشها برای این كار، تحلیل هزینهها و منافع است. هدف تحلیل هزینهها و منافع، تشریح گزینههای تصمیمگیرندگان بخش عمومی است. بنابراین، هدف نه تدوین طرحی مطلوب، بلكه ارایه بهترین راهحل از میان مجموعهای از راهحلهای اجتماعی است. درواقع هدف تعیین آمار و ارقام بهینهای است كه میتواند به تصمیمگیری یا ارزیابی تصمیمات اتخاذ شده كمك كند. مسأله اساسی در تحلیل هزینه - منفعت یك طرح، تمیز و تشخیص میان هزینهها و منافع آن طرح است. بطور معمول، هزینهها و منافع یك طرح را به صورت زیر تقسیم میكنند.
منظور از منافع واقعی، منافعی است كه از اجرای یك طرح، عاید مصرف كنندهٔ نهایی آن طرح میشود. در كنار آن هزینههایی را واقعی میشمارند كه عبارتنداز: هزینههای مربوط به منابعی كه از مصارف دیگر وامانده و در طرح موردنظر به مصرف رسیدهاند. در مقابل آنها، هزینهها و منافع نقدی قرار دارند. هزینهها و منافعی كه از تغییرات در قیمتهای مربوطه ناشی میشود و این تغییرات در قیمتها، خود به دلیل تطبیق كل اقتصاد با تهیه و تدارك هزینههای طرح رخ میدهد. به عبارت دیگر، هزینهها ومنافع ناشی از اجرای یك طرح را زمانی نقدی میخوانند كه فردی آنها را تحمل كرده و یا كسب كند و در مقابل افراد دیگر برعكس آن را جبران كنند. یعنی اگر نفعی عاید فردی شود، در مقابل ضرری عاید دیگری میگردد.
بطور مثال، فرض كنید كه یك طرح آموزشی در مرحله اجرا قرار گرفته است. منافع آن عبارتند از: افزایش درآمد آینده (مستقیم، واقعی، ملموس)، پربار شدن زندگی ( مستقیم، واقعی، غیرملموس)، كاهش هزینه جلوگیری از وقوع جرم (واقعی، غیرمستقیم، ملموس) و داشتن مردمی داناتر و زیركتر (واقعی، غیرمستقیم، غیرملموس). در مقابل هزینههای آن عبارتند از: هزینه حقوق و تاسیس طرح (واقعی، مستقیم، ملموس)، از دست رفتن اوقات فراغت (واقعی، مستقیم، غیرملموس)، كاهش ارزش خانههای مجاور (واقعی، غیرمستقیم، ملموس) و...
منابع و مآخذ
- فیروز توفیق، درآمدی بر برنامهریزی اقتصادی، مجموعه آموزش وتوسعه، اسفندماه ۱۳۵۹.
- محمدتقی مصباح یزدی، جامعه وتاریخ از دیدگاه قرآن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، تابستان ۱۳۶۸.
- حسن احمدی، روش برنامهریزی در بخش فرهنگ، تهران، سازمان برنامه و بودجه، ۱۳۷۰.
- عبدالله جیروند، مالیه عمومی جدید، تهران، مولوی، تابستان ۱۳۶۶.
- گزاویه دوپویی، فرهنگ وتوسعه، مترجمان: فاطمه فراهانی و عبدالحمید زرینقلم، كمیسیون ملی یونسكو، تهران، ۱
منبع: http://eccc.ir
- فیروز توفیق، درآمدی بر برنامهریزی اقتصادی، مجموعه آموزش وتوسعه، اسفندماه ۱۳۵۹.
- محمدتقی مصباح یزدی، جامعه وتاریخ از دیدگاه قرآن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، تابستان ۱۳۶۸.
- حسن احمدی، روش برنامهریزی در بخش فرهنگ، تهران، سازمان برنامه و بودجه، ۱۳۷۰.
- عبدالله جیروند، مالیه عمومی جدید، تهران، مولوی، تابستان ۱۳۶۶.
- گزاویه دوپویی، فرهنگ وتوسعه، مترجمان: فاطمه فراهانی و عبدالحمید زرینقلم، كمیسیون ملی یونسكو، تهران، ۱
منبع: http://eccc.ir
منبع : خبرگزاری فارس
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
آمریکا عراق جنگ حماس نیکا شاکرمی مجلس شورای اسلامی روز معلم دولت رهبر انقلاب معلمان مجلس بابک زنجانی
ایران هواشناسی بارش باران هلال احمر آتش سوزی قوه قضاییه تهران پلیس سیل معلم شهرداری تهران آموزش و پرورش
سهام عدالت قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار بازار خودرو حقوق بازنشستگان خودرو دلار سایپا بانک مرکزی ایران خودرو کارگران
سریال پایتخت مهران مدیری تلویزیون عفاف و حجاب تئاتر مسعود اسکویی سینمای ایران سینما
رژیم صهیونیستی اسرائیل جنگ غزه فلسطین روسیه ترکیه نوار غزه اوکراین چین انگلیس ایالات متحده آمریکا بنیامین نتانیاهو
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ
هوش مصنوعی کولر گوگل اپل عیسی زارع پور تلفن همراه تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب دیابت کاهش وزن