چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا

مرگ «تعجب» در فوتبال ایران


مرگ «تعجب» در فوتبال ایران
روزی كه كودك پرشر و شور دنیای ورزش یعنی فوتبال متولد شد، اجداد هواداران امروزی به چشم خود دیدند كه او چگونه موجودی است؛ عجیب و سرشار از هیجان. برای این كودك نه زور بازو اهمیت داشت و نه فلسفه ای خاص كه بعد از قرون وسطی، دلمشغولی روشنفكران زیادی شده بود. لگدی به توپ نواخته می شد و این گوی، چرخان و رقصان می توانست در هزار جهت و هزار سطح به پرواز درآید و در هزاران نقطه از مستطیل هیجان (بعد شد مستطیل سبز) فرود آید.این چنین بود كه همگان به فوتبال روی آوردند كه بی شباهت به حوادث غیرمترقبه البته از نوع شادی آورش، حداقل برای نیمی از بینندگانش نبود.
در ادامه آدم كه دوست دارد هر موردی را با نسخه قانون به غل و زنجیر بكشد، این كودك شلوغ را خیال خود به بند كشید اما در همین قفس ساخته شده از قانون نیز، فوتبال ماجراجویی خود را استمرار بخشید و با رقم زدن حوادث عجیب و غریب،هر از گاهی حتی دهان ۳ میلیارد انسان را از تعجب باز گذاشت و حالا فوتبال نه صرفاً به خاطر زیبایی و گرانی ستارگانش كه به دلیل عجایبش لذتبخش است.
● عجایب در سرزمین عجایب
این كودك شگفت انگیز كه بعد از نزدیك به ۳۰ الی ۴۰ سال تبدیل به موجودی میانسال اما كودك صفت شده بود، به یكباره از بوشهر ایران سردرآورد. طبق گفته راویان، اولین توپ فوتبال، اوایل قرن چهاردهم خورشیدی در بوشهر به زمین افتاده است.
این چنین بود كه این رشته پر از عجایب سر از سرزمین عجایب یعنی ایران درآورد. قدیمی های همین آب و خاك شاهد رشد سریع آن شدند تا جایی كه امروزه نیمی از مردم ایران با ورزش سرو كار دارند، به نحوی سرخ هستند و مابقی آبی. كشتی با آن یال و كوپالش هرگز نمی تواند عقب افتادگی خود از فوتبال را جبران كند.
● وقتی «علامت تعجب» بی هویت می شود
لابد از خود می پرسید ایران چندان هم سرزمین عجیب و غریبی نیست. برای پاسخ دادن به این پرسش ذهن شما به دنبال مصداق های خاك خورده در تاریخ نیستیم و رجوع به حوادث اخیر در مستطیل سبز ایران را كافی می دانیم، فوتبال به این دلیل عجیب شناخته می شود كه این رشته اغلب اوقات سیر طبیعی خود را طی می كند و گاهی دچار حوادث غیرمترقبه می شود. اما در این حال، فوتبال اغلب اوقات دچار حوادث غیرمترقبه می شود و فقط گاهی سیر طبیعی خود را طی می كند.
در بازی های ملی، میزبان می شویم و می بازیم. آنگاه در خانه رقبا پیروز از میدان خارج می شویم. یك تیم باشگاهی مثل پرسپولیس یكصدهزار هوادار را در دیگ جوشان آزادی جمع می كند تا سپاهان را به توپ ببندد آنگاه در كمتر از ۱۰ دقیقه دنیا روی سرش خراب می شود و خود كیسه گل لقب می گیرد. استقلال تهران تا هفته های پایانی لیگ ۸۵ قهرمانی را در مشت خود می گیرد و آنگاه در روز پایانی پشت سرپرسپولیس بحران زده و در جایگاه چهارمی دست و پا می زند.تیم ملی ایران با اطلاعات كامل به مكزیك می رود تا با تیم تحول یافته و جوان شده هوگو سانچز بازی كند و به یكباره با نتیجه ۴ بر صفر شكست می خورد.
تیم ملی امید ایران در آخرین بازی خود چند بازیكنش را (یا به دلیل محرومیت انضباطی یا به دلیل قهر كردن) از دست می دهد. مدیر عامل باشگاه پرسپولیس را كنار گذاشتند یا به ادعای بعضی ها استعفا كرد و بعد از چند روز پشیمان شد یا پشیمان شدند و او به خانه بازگشت.
بازیكنی در لیگ امارات آقای گل می شود به نام «علی سامره» اما در تیم ملی جایی ندارد و بعد می بینیم كه ستار زارع بعد از مدت ها حاشیه نشینی، بازیكن ثابت تیم ملی می شود همین طور سیدمهدی رحمتی كه در تیم خود ذخیره است، بازیكن هم پست و فیكس تیم باشگاهی خود را در تیم ملی روی نیمكت می بیند و آنگاه خود ۴ گل از مكزیك می خورد.
می بینید كه با وجود تعجب برانگیز بودن این همه وقایع اما حتی از یك علامت تعجب استفاده نكرد ه ایم چون علامت تعجب زمانی كاربرد دارد كه موارد عجیب دچار تكرار بیش از حد نشده باشند. به همین دلیل اعلام می كنیم علامت تعجب(!) در فوتبال ایران هویت خود را از دست داده است و تا اطلاع ثانوی یعنی عادی شدن اوضاع،از آن استفاده ای نخواهیم كرد.
سیدحمید صادق‌زاده
منبع : روزنامه ابرار ورزشی