شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


دایره های متحدالمرکز


دایره های متحدالمرکز
▪ دارند در می زنند
▪ منیرالدین بیروتی
▪ نشر ققنوس
▪ چاپ اول۱۳۸۶
▪ تعداد؛۱۶۵۰ نسخه
داستان های این مجموعه دارای اشتراکات زیادی از نظر مضمون و فرم هستند، به طوری که خواننده را به برشمردن آنها و پیدا کردن علت ساختاری این همه شباهت ترغیب می کند. در همه آنها (جز در داستان «آره یا نه») مرد آشفته یی حضور دارد که قصه درباره علت آشفتگی اوست. بیشتر اوقات پای زنی در میان است که مسبب همه آشفتگی هاست. در داستان «دارند در می زنند» و «یک قدم با عزرائیل» مادر خط زندگی مرد قصه را کژ و کوژ کرده و در باقی داستان ها زن با حضوری آکنده از گیسوی شلال، روی زیبا، گونه های برگ گل و... عشق و زوالً آن را به مرد پیشکش کرده. جز در دو داستان «اصم» و «پای جلجتا» که اولی به شرح موقعیت می پردازد و دومی به شخصیت پردازی متمرکز بر یک فرد، تقریباً در همه داستان ها گره معینی وجود دارد که در پایان یا گاهی پیش از پایان گشوده می شود. عناصر اصلی داستان ها کم تعدادند و فضاسازی با استفاده از شرح جزئیات صحنه، عوامل جغرافیایی، نور، رنگ و... عامل پرکننده بین عناصر است. فلاش بک بار اصلی تعریف قصه را بر دوش دارد و زمان حال بهانه یی می طلبد برای داستان گفتنی تکه تکه از زبان این و آن یا از زبان شخصیت اصلی که دائم به گذشته برود، بخشی از حادثه را نقل کند، برگردد به وضعیت فعلی و دوباره برود تا وقتی که داستان کامل شود. زبان که برگرفته از لهجه خاص حاکم بر همه داستان هاست در ایجاد فضای خاصی که احتمالاً مد نظر نویسنده بوده، تاثیر زیادی دارد و... همه این ویژگی ها به اضافه ایجاد حس درماندگی نهایی داستان ها باعث می شوند تا مطمئن باشیم با داستان هایی نه چندان مدرن (نه به عنوان ویژگی مثبت یا منفی) روبه رو ییم زیرا داستان ها بر فرد مساله داری که بر مساله تمرکز دارد، متمرکزند. اگر طبق همین چند نقش معین، ساختار همه آنها را مورد مداقه قرار دهیم، به استثنایی برخورد نخواهیم کرد.فرد مساله دار بیشتر اوقات همان مرد آشفته است و مساله، ناخشنودی او از اوضاع پیرامون است به واسطه نداشتن آنچه آرزوی اوست. گره داستان گاهی در چرایی عدم تحقق آرزوست و گاه در نکته یی یا رازی نگشوده و گره گشایی در کشف راز است یا در نیستی مرد به واسطه مرگ یا دیوانگی. شاید از این نظر داستان «پای جلجتا» داستان متفاوت منیرالدین بیروتی در این مجموعه باشد زیرا اگر چه داستان با همان تکنیک فلاش بک و پراکندن زمان، در خدمت فرد مساله دار (بهرام) است اما مساله او برخلاف بقیه شخصیت ها، مساله متمرکزی نیست و شاید از این نظر که افق دید خواننده اجازه گسترش بیشتری پیدا می کند، داستان پیشروتری است.
نگاه خواننده در سایر داستان ها اسیر دایره های هم مرکز باقی می ماند زیرا به گردابی افکنده می شود که با گسترش داستان و افزایش تعداد موج هایش، اگر چه گسترش محیطی پیدا می کند اما نگاه، همواره رو به مرکز باقی می ماند. مرکز به عنوان مثال در داستان «اوریا» چگونگی مرگ احمد است که بیروتی با جسارت در ابتدای داستانش، آن را نقل می کند. در داستان «خواب اقاقی» گم شدن جنازه اقاقی است و در داستان «یک قدم با عزرائیل» انتظار مرد برای مرگ مادر است. درست است که به این ترتیب مرکز گاهی به مضمون داستان نزدیک می شود و گاهی به نقاط عطف آن اما در هر حال اینکه بقیه اتفاقات در خدمت گسترش آن قرار می گیرند، مهر تاییدی است بر نقش مرکزیت آن. «پای جلجتا» داستانی است که خیال آدم بابت دریافت تمام و کمال آن راحت نمی شود. مگر هرگز می شود دل آسوده شد که راز همه چیزها را دانسته ایم و می توانیم با خیالی آسوده سر به زمین بگذاریم، پس «پای جلجتا» از این نظر داستان راستینی است.
راوی ساده لوح داستان به خوبی در خدمت دور کردن ساختار آن از محدوده بسته سایر داستان ها قرار گرفته زیرا نکوشیده عقل و درایتش را با توضیح بی فایده امور مربوط به بهرام به رخ بکشد و اجازه داده در بهتش شریک شویم. البته این نوع راوی را که خواننده به ذکر وقایعی که از زبان او می شنود، بیشتر اعتماد کند تا نظرات شخصی او، از زمان «سلمانی» رینگ لاردنر می شناسیم. او همیشه می تواند به عنوان حکایتگری کم هوش تر از خواننده ماجرای دور و درازی را نقل کند و خودش هم هرگز متوجه نشود کجای حکایتش بر خواننده تاثیر بیشتری داشته. مثلاً وقتی که راوی «پای جلجتا» به عنوان گله گذاری درباره عکس های داخل کیف بهرام حرف می زند نادانسته افق تازه یی را پیش رویمان می گشاید. نقطه مقابل او راوی داستان «خواب اقاقی» است که نمی تواند بی تخیل و بریده بریده روایتش را تکمیل کند. «...من هم کاشکی بی تخیل و بریده بریده می دیدم این همه واقعه یی را که بوده و هست... ذهنم اما همیشه بی اذن جهیده و با جرقه واژه یی دنیایی ساخته.»
فرشته احمدی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید