سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

چارلی و کارخانهٔ شکلات‌سازی - CHARLIE AND THE CHOCOLATE FACTORY


چارلی و کارخانهٔ شکلات‌سازی - CHARLIE AND THE CHOCOLATE FACTORY
سال تولید : ۲۰۰۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : براد گری و ریچارد. زانوک
کارگردان : تیم برتن
فیلمنامه‌نویس : جان اوگست، برمبنای کتابی نوشتهٔ روئال دال
فیلمبردار : فیلیپ روسه‌لو
آهنگساز(موسیقی متن) : دنی الفمن
هنرپیشگان : جانی دپ، فردی هایمور، دیوید کلی، هلنا بانم کارتر، نوآ تیلر، میسی پایل، جیمز فاکس، دیپ روی، کریستوفر لی، آدام گادلی، جوردن فرای، فیلیپ ویگراتس، جولیا وینتر و آنا سوفیا راب
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۵ دقیقه


در یک شهر بزرگ صنعتی گم‌نام ـ که شباهت زیادی به لندن دارد ـ و در آلونکی نیمه‌ویرانه، ̎چارلی باکتِ̎ کوچولو (هایمور) هم‌راه پدر و مادر (تیلر و بانم کارتر) و دو مادربزرگ و پدربزرگ، زندگی گرم و صمیمانه ولی فقیرانه‌ای را سر می‌کنند. ̎چارلی̎، حکایت ̎ویلی وانکا̎ (دپ)، صاحب کارخانهٔ شکلات‌سازی شهر را از دهان پدربزرگش شنیده است. پدربزرگ (کلی) قبلاً در کارخانهٔ ̎ویلی̎ کاری می‌کرده تا این‌که پانزده سال پیش همهٔ کارگرهایش از آن‌جا اخراج شده‌اند. از آن پس، تولید شکلات بی‌وقفه ادامه داشته ولی هیچ‌کس نمی‌داند چه‌طور و چگونه، و حتی یک نفر هم چشمش به صاحب آن‌جا نیفتاده است. یک روز، ناگهان برگزاری کنکور اعلام می‌شود که طی آن پنج بچه‌ای که بتوانند بلیت‌های ویژهٔ طلائی پنهان در زرورق شکلات‌های ̎وانکا̎ را پیدا کنند، به گشتی خصوصی در داخل کارخانهٔ عظیم دعوت می‌شوند؛ گشتی که خود آن سرمایه‌دار بزرگ هدایتش را به‌عهده خواهد داشت. چهار برندهٔ اول، بچه‌های غیرقابل تحملی هستند: ̎اوگوستوس گلوپ̎ (ویگراتس)، پسربچهٔ آلمانی چاق و چله که در تمامی روز در حال پر کردن شکم و آلودن کردن سرو صورتش با شکلات است؛ ̎وروکا سَلت̎ (وینتر)، اشراف‌زاده‌ای بریتانیائی، که دختربچه‌ای از خودراضی و متکبر است و پدرش غلام حلقه‌به‌گوشش است؛ ̎وایولت بورگارد̎ (راب)، دختربچه‌ای آمریکائی که چند سالی از آنهای دیگر بزرگ‌تر است و متصل آدامس می‌جود؛ و دست آخر، ̎مایک تیوی̎ (فرای)، بچهٔ احمق اهل جنوب آمریکا، دیوانهٔ ویدئوگیم‌های بزن‌ و بکش. تک‌تک این موجودات نفرت‌انگیز را پدر یا مادرشان هم‌راهی می‌کنند. پنجمین برندهٔ مسابقه، ̎چارلیِ̎ محرومیت کشیده است که به‌طرزی معجزه‌آسا بلیتِ ورود به کارخانه را در زرورق شکلاتی می‌یابد.
● اقتباسی از فانتزی کودکانهٔ نویسندهٔ صاحب‌نام، دال، به همین نام (۱۹۶۴) که پیش از این‌ هم اقتباس خشک و خالی از تخیلی از آن ـ ویلی وانکا و کارخانهٔ شکلات‌سازی (مل استوارت، ۱۹۷۱) با بازی جین وایلدر در نقش اصلی ـ صورت پذیرفته بود (برتن پیش از این در مقام تهیه‌کننده، اثر دیگری از دال به نام جیمز و هلوی غول‌پیکرِ هنری سیلک، ۱۹۹۶، را اقتباس کرده بود). رمان دال ریشه در تجربیات دوران دبستان او دارد که طی آن گاه مسئولان کارخانه شکلات‌سازی در نزدیکی محل زندگی‌شان از او و دوستانش می‌خواستند برای امتحان کردن محصولات تازهٔ کارخانه به آن‌جا بیایند. یکی از دلایل موفقیت فیلم به‌عنوان یکی از پنج‌ فیلم پُر فروش سال ۲۰۰۵، ریشه در این واقعیت دارد که اغلب آثار موفق در عرصهٔ ادبیات کودکان (از جمله کتاب دال) و فیلم‌های ساخته شده برمبنای آنها، همواره رگه‌هائی از عناصری مثل بی‌رحمی و شقاوت، تهدید و آزار و هول و هراس را به مخاطبان‌شان عرضه می‌دارند. فیلم را به خاطر ساختاری می‌توان چون یکی از آثار هراس‌آور و خونبار مرسوم به ̎اسلشر̎ در عرصهٔ کودکان ارزیابی کرد. در این‌جا هم جمع کودکان هم‌‌چون گروه جوانان در طرح داستانی آشنای آن فیلم‌ها، پا به عرصه‌ای ناشناخته (کارخانهٔ وانکا) می‌گذارند، در آن‌جا هریک از آنها به واسطهٔ مشکلات اخلاقی و تربیتی که دارد به شدیدترین وجه کیفر می‌یابد، و سرانجام تنها ̎چارلی̎ که از عیوب اخلاقی سایرین مبراست، سر سلامت از این معرکه به در می‌برد. فیلم، که پایهٔ روایت در آن بر مجموعه‌ای از روابط خانوادگی بنا شده (شخصیت‌های ̎چارلی̎، ̎ویلی̎ و هر یک از بچه‌ها بر مبنای روابط خانوادگی‌شان تعریف می‌شوند)، شاهدی مناسب بر مدعای منتقدانی چون رابین‌وود است که فیلم‌های برتن را آثاری خانواده‌محور تلقی می‌کنند. برتن در دومین کار مشترکش با جان اوگست فیلم‌نامه‌نویس (پس از ماهی بزرگ، ۲۰۰۳) باز هم داستان رابطهٔ پدر و پسری را بازمی‌گوید که هر یک جهانی متفاوت را نمایندگی می‌کنند. اگر در ماهی بزرگ پدر، دنیای رؤیا و خیال‌‌پردازی و پسر عالم واقع و واقعیت‌گرائی را نمایندگی می‌کردند، در این‌جا شاهد جابه‌جائی این نقش‌ها هستیم. از سوی دیگر، تلاش ̎ویلی̎ برای برقراری رابطه‌ای عاطفی با پدرش، کوشش‌های همانند دیگر شخصیت‌های آثار برتن، از ̎ادوارد̎ یتیم گرفته (در ادوارد دست‌قیچی، ۱۹۹۰) تا ̎آزوالد کابل پاتِ̎ طرد شده و سرراهی (در بتمن بازمی‌گردد، ۱۹۹۲) و البته ̎بروس وین̎/ بتمن (در بتمن، ۱۹۸۹) را به یاد می‌‌آورد. اگر قول منتقدانی مثل وود را بپذیریم که معتقدند شخصیت اصلی در آثار برتن همواره آدمی عجیب و غریب و با خصوصیات نامتعارف است و سایر شخصیت‌ها حول محور او شکل می‌گیرند و در رابطه‌شان با او تعریف می‌شوند، باید این را هم پذیرفت که شخصیت اصلی این‌جا برخلاف عنوان فیلم نه ̎چارلی̎ که ̎ویلی̎ است. دپ در این چهارمین کار مشترکش با برتن، که در ایفای آن به گفتهٔ خود از نحوهٔ زندگی نامتعارف میلیاردر مردم‌گریز، هوارد هیوز (به ویژه در سال‌های آخر زندگی‌اش) و خصوصیات رفتاری او مثل وسواس بیمارگونه‌اش تأثیر پذیرفته است، با نیم‌نگاهی به جنجالی که ستارهٔ موسیقی پاپ، مایکل جکسن در همان سال آفرید، باز هم (هم‌چون ادوارد دست‌قیچی و اد وود، ۱۹۹۴) شخصیت هنرمندی منزوی و قدرنایافته در جامعه را این بار در سطوحی متفاوت به نمایش می‌گذارد. کارخانهٔ شکلات‌سازی در این‌جا دقیقاً همان کارکرد قصر ادوارد دست‌قیچی در منتزع ساختن شخصیت اصلی از اجتماعی را دارد که درکش نمی‌کند. فیلم‌نامهٔ اوگست، هم‌چون ماهی بزرگ، محملی مناسب جهت ارائهٔ تخیل بصری منحصر به فرد برتن در صحنه‌های شگفت‌انگیزی چون آب شدن قصر شکلاتی مهاراجه، و هم‌چنین مجموعه‌ای از ارجاعات کنایه‌آمیز به دل‌مشغولی‌های او از بیتل‌ها گرفته تا اودیسهٔ فضائی (استنلی کوبریک، ۱۹۶۸)، روانیِ آلفرد هیچکاک (۱۹۶۰) و خانهٔ مجسمه‌های مومی (آندره د تات، ۱۹۵۳، با حضور بت زندگی برتن، وینسنت پرایس) در صحنهٔ خوش‌آمدگوئی ̎ویلی̎ به کودکان، فراهم می‌سازد. ادای دین برتن به آثار مورد علاقه‌اش و تأثیرپذیری‌اش از آنها در این حد متوقف نمی‌ماند. او برای طراحی صحنه‌های داخلی، طراح صحنه‌اش، الکس مک‌داول را واداشت تا یکی از فیلم‌های محبوبش خطر: دیابولیک (ماریو باوا، ۱۹۶۸) را بارها و بارها ببیند و از آن الگوبرداری کند.


همچنین مشاهده کنید