چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

طالبان خوب، طالبان بد


طالبان خوب، طالبان بد
سیاست های خاص انگلیس در افغانستان حتی خشم آمریکایی ها را نیز به همراه داشته است. برخلاف آمریکایی ها، انگلیسی ها سیاستی را در پیش گرفته اند که معتقد است طالبان را می شود به دو دسته طالبان خوب و طالبان بد تقسیم و با طالبان خوب مذاکره کرد و کنار آمد و با طالبان بد جنگید. عوامل عمده ای در قدرت گرفتن طالبان نقش داشته و دارند اما در این میان یکی از قابل توجه ترین عوامل سیاست های انگلیس در برخورد با طالبان بود که اکنون به برخورد و مشکل جدی میان واشنگتن و لندن بدل شده است. اوج این اختلافات اخراج دو دیپلمات اروپایی از این کشور به جرم رابطه با طالبان بود. مایکل سمپل انگلیسی و ماروین پترسون ایرلندی در واقع افرادی بودند که برای انگلستان در افغانستان کار می کردند. آنان سالیان زیادی در نواحی و مناطق مختلف افغانستان تردد می کردند و شاید بسیار بیشتر از یک شهروند افغانستان از این کشور اطلاعات داشتند.
آنان زبان های رسمی افغانستان را به خوبی صحبت می کردند و گفته می شود برقراری ارتباط با مخالفین دولت و جهت دهی آنان یکی از تخصص هایشان بود. آنها قبل از اخراج در ولایات جنوبی افغانستان به دیدار برخی فرماندهان ارشد طالبان شتافتند و گفته می شود که هدف جداکردن این افراد از بدنه این گروه بود. برخی تحلیلگران جدایی منصور دادالله از گروه تحت رهبری ملاعمر را توافق آنان با این دو دیپلمات می دانند. «مایکل سمپل» نماینده خاص اتحادیه اروپا در افغانستان، یک کارشناس کارکشته افغانستان بود که به تنهایی تمامی گروه های مسلح طالبان در «هلمند » را که علیه آمریکایی ها می جنگیدند، هماهنگ می کرد. براساس اطلاعاتی که وجود داشت سمپل حقوق حدود هزار تن از افراد دست اول طالبان در هلمند را می پرداخت به طوری که به هر افسر طالبان ۵۰۰ دلار و به هر جنگجو ۲۰۰ دلار پرداخت می کرد و در همان شبی که آمریکا به «موسی قلعه» حمله کرد، وی موفق شد تمامی نفرات بلندپایه طالبان را از آنجا خارج کند.
گزارش ها حاکی از آن بود حتی نیروهای انگلیسی مستقر در موسی قلعه نیز از طرح آمریکا برای حمله به این محل خبر نداشتند و در زمان حمله نیروهای آمریکایی میان دو نیرو درگیری های سختی نیز صورت گرفته بود. انگلیسی ها در راستای فردی کردن هرچه بیشتر طالبان گام برداشته بودند. براساس توافقی که آنها با طالبان به عمل آورده بودند، ولسوالی موسی قلعه را ترک گفتند که موجبات اعتراض آمریکایی ها را فراهم کرد. افزایش تحرکات ماموران انگلیسی بین صفوف طالبان نیز مزید بر علت شد تا آنجا که دیگر آمریکایی ها نتوانستند خشم خود را پنهان کنند. یکی از معاملات مهم و پشت پرده دولت انگلیس با طالبان طرح ساختن کمپ آموزشی برای شورشیان طالبان در منطقه جنوبی افغانستان بود که توسط سرویس اطلاعاتی افغانستان در کابل افشا شد. این طرح در یک حافظه کوچک جیبی توسط پلیس مخفی افغانستان کشف شد. به گفته یک منبع دولتی افغانستان، ساختن این کمپ و آموزش شورشیان قسمتی از طرح های دولت انگلیس بوده است.
قرار بر این بوده تا در این کمپ ۱۸۰۰ نفر جنگجو و ۲۰۰ نفر فرمانده رتبه پایین آموزش ببینند. براساس گزارش های منتشر شده همچنین در این حافظه کوچک جیبی نوشته شده بود که ۱۲۵ هزار دلار آمریکایی تاکنون برای ساختن این کمپ به مصرف رسیده و قرار است ۲۰۰ هزار دلار دیگر برای ادامه پروژه آموزش تروریست در سال ۲۰۰۸ میلادی به مصرف برسد. مقامات افغان در همین مقطع زمانی اعلام کردند صلح سازان اروپایی به شورشیان امکانات ارتباطی از قبیل موبایل، لپ تاپ و امکانات ارتباطی داده اند. در حافظه کوچک آمده است که برای آموزش طالبان، آنها نیازمند تلفن های ماهواره ای هستند تا بتوانند به آسانی با مقامات بریتانیایی در ارتباط باشند. «بی نظیر بوتو» نخست وزیر فقید پاکستان نیز قبل از ترور خود اعلام کرده بود در ایجاد طالبان فکر از انگلیس بود، برنامه ریزی از آمریکا، پول از عربستان و اجرا از پاکستان. امروزه مانند گذشته از طالبان استفاده ابزاری می شود؛ البته این بار نه برای اهدافی که طالبان می خواهد بلکه برای اهدافی که کشورهای حامی آنها می خواهند به همین دلیل طالبان به عنوان جریانی ضعیف یا قوی حفظ خواهد شد.
وقتی که حکومت طالبان در سال ۲۰۰۱ در عملیات نظامی تحت رهبری آمریکا از قدرت ساقط شد، واشنگتن و متحدانش تصمیم گرفتند گروهی از آنها را در گوشه ای به عنوان نیرویی دم دستی و ارزان برای پیشبرد سیاست های خود حفظ کنند اما اکنون راهبردهای هر یک به عاملی علیه دیگری تبدیل شده و قدرت گرفتن طالبان را رقم زده است. نخستین گزارش جامع پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) در مورد امنیت افغانستان حاکی از آن است که ابعاد حملات طالبان در ادامه سال ۲۰۰۸ احتمالاً گسترش خواهد یافت. چندی پیش نیز ژنرال «شلوسر» فرمانده منطقه ای آمریکا اعلام کرد حملات شورشیان طالبان در شرق افغانستان در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۴۰ درصد افزایش یافته است. استقرار نیروهای تروریستی طالبان و القاعده در افغانستان محوری ترین مشکل در این کشور و همسایگان آن است. با وجود گذشت هفت سال از سقوط طالبان هنوز هم فعالیت های خشونت بار طالبان و القاعده امنیت و ثبات افغانستان را تهدید می کند. تعداد این نیروها روزبه روز افزایش می یابد و میزان حملات تروریستی و پیشروی آنها به ویژه در مناطق جنوبی افغانستان هر سال نسبت به سال قبل بیشتر می شود. قدرت گرفتن طالبان در مناطق مختلف افغانستان در سال های اخیر حتی تصرف برخی مناطق از سوی آنان، مبارزه آمریکا و متحدانش با تروریسم در این کشور را زیر سوال برده است.
برای حفظ سیطره آمریکا در منطقه و افغانستان حفظ طالبان به عنوان نیرویی سرکوب گر، دم دستی و ارزان بسیار مهم بود بنابراین تصمیم گرفته شد طالبان حفظ شود. مقامات افغانی حتی بر این اعتقادند آمریکا برای پیشبرد برنامه های کلان خود تلفات لازم را نیز در نظر گرفته است ضمن اینکه تلفات آمریکا در افغانستان نسبت به عراق کمتر است. ژنرال «دین محمد جرات» مشاور نظامی - دفاعی معاون اول حامد کرزای رئیس جمهوری افغانستان در این باره به خبرگزاری فارس گفته است: «ضروری بود طالبان در همان ابتدای جنگ به شکل اساسی از میان برداشته شود اما در آن وقت آمریکایی ها و سازمان ملل متحد و کسانی که در قضیه افغانستان تلاش می کردند بر این اعتقاد بودند گروهی از طالبان را در گوشه ای نگهدارند و از آنان حمایت کنند تا علیه مجاهدانی که تمرد می کنند استفاده کنند.» قرار بود طالبان حفظ شود اما نه به اندازه ای که قدرتمند شده و به تهدیدی برای آمریکا تبدیل شود. نقش پاکستان نیز در حمایت از طالبان طی شش سال گذشته کم از حمایت های انگلیس و آمریکا نبوده است. پاکستان یکی از متحدان اصلی آمریکا در منطقه به شمار می رود.
روابط افغانستان و پاکستان در طول شش هفت سال گذشته همراه با چالش ها، کشمکش ها و برخوردهای تند لفظی میان مقامات دو کشور بوده است. افغانی ها معتقدند پاکستان قادر به ممانعت و جلوگیری از ورود آنان به خاک افغانستان است اما به دلیل سیاست ها و منافع خود حاضر به این کار نیست. این اعتقاد نیز وجود دارد که آمریکا می تواند با اعمال فشار بر پاکستان مانع تداوم حمایت های آن از طالبان شود اما از این کار سر باز می زند.
رضا کرمانشاهی
منبع : روزنامه سرمایه