دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

داستان ماری و ژولی‌ین - HISTOIRE DE MARIE ET JULIEN


داستان ماری و ژولی‌ین - HISTOIRE DE MARIE ET JULIEN
سال تولید : ۲۰۰۳
کشور تولیدکننده : فرانسه و ایتالیا
محصول : مارتین مارینیاک
کارگردان : ژاک ریوت
فیلمنامه‌نویس : پاسکال بونیتسر، کریستین لوران و ریوت
فیلمبردار : ویلیام لوبچانسکی
هنرپیشگان : امانوئل بئار، یژری راجیویلوویچ، آن بروشه، بتینا کی، اولیویه کروویه، ماتیاس یونگ و نیکل گارسیا
نوع فیلم : رنگی، ۱۵۰ دقیقه


یک ̎اختلال روائی̎ باعث می‌شود صحنهٔ آغازین را دوبار به شکل و شمایلی آشکارا بی‌شباهت به هم ببینیم: ̎ژولی‌ین̎ (راجیویلوویچ) در یک پارک چرت می‌زند. وقتی چشم‌هایش را می‌گشاید، زن جوانی (بئار) را در حال عبور می‌بیند و با اسم کوچکش، ̎ماری̎، او را صدا می‌زند. صحنه قطع می‌شود. ̎ژولی‌ین̎ در یک کافه چشم باز می‌کند. از آن‌جا بیرون می‌آید. ̎ماری̎ در حالی‌که می‌دود تا اتوبوسی بگیرد به او برمی‌خورد. ̎ماری̎ با ̎ژولی‌ین̎ صحبت می‌کند و ̎ژولی‌ین̎ به او می‌گوید که اتفاقاً خوابش را می‌دیده است. نخستین بخش این داستان فصل‌بندی شده نیز ̎ژولی‌ین̎ نام گرفته است. سپس فصل ̎ژولی‌ین و ماری̎ می‌آید و بعد ̎ماری و ژولی‌ین̎ و دست آخر فصل ̎ماری̎ که از دیدگاه ̎ماری̎ تعریف می‌شود. داستان بیشتر از ̎ژولی‌ین̎ سرچشمه می‌گیرد؛ مردی واقعی، پخته و قوی. ̎ماری̎ تازه از درد رابطه‌ای دیوانه‌وار و ویران‌گر با مردی جوان بهبود یافته ـ مردی به نام ̎سیمون̎، غایب بزرگ داستان. ̎ماری̎ و ̎سیمون̎ قربانیِ جذبه و کششی بوده‌اند که زیبائی متقابلشان بر اطرافیان آنان اعمال می‌کرده است. ̎ماری̎ پس از آن لطمهٔ عاطفی تصمیم گرفته مردی را انتخاب کند که ̎خودشیفته̎ نباشد و بشود کاملاً به او تکیه کرد. ̎ماری̎ در خانهٔ ̎ژولی‌ین̎ ساکن می‌شود. رفته رفته ̎ماری̎ بنا می‌کند به چرخیدن در خانه و در گنجه‌ها و قفسه‌ها گشتن و جابه‌جا کردن مبل‌ها. سومین شخصیت ماجرا ̎مادام ایکس̎ (بروشه) ̎ماری̎ را ̎دیگری̎ می‌نامد. در اتاق نشیمن ̎ژولی‌ین̎ ده‌ها ساعت عتیقه هست که هر یک ساعتی متفاوت را نشان می‌دهند. در پایان، وقتی عشق معجزهٔ کوچک خود را انجام داده، ̎ژولی‌ین̎ که هنوز دچار فراموشی است از خواب بیدار می‌شود و ̎ماری̎ را ـ که برایش غریبه شده ـ می‌بیند و می‌پرسد: ساعت چنده؟
● شاهکار. ریوت با سبک و ترفندهائی منحصر به فرد و کم‌یاب، و با هم‌کاری هم‌راهان همیشگی‌اش، حکایت عاشقانهٔ ̎ژولی‌ین̎ تنها و سرد با ̎ماریِ̎ اثیری و مرموز را (که دیگر زنده نیست) با ماجرای فرعی باج‌گیری ̎ژولی‌ین̎ از ̎مادام ایکس̎ و رابطهٔ او با خواهر مرده‌اش، ̎آدری‌ین̎، درهم می‌آمیزد، و شیطنت‌های شیرین و جادوئی‌اش با خیال‌پردازی و رؤیا، بازی و نمایش و ژست‌ها، و روایت و نقطهٔ دید شخصیت‌ها را ادامه می‌دهد؛ داستانی پرپیچ‌وخم و باور نکردنی سرشار از لحظه‌های روزمرهٔ واقعی، بازی‌های تیاتری مهارشده، میزانسن دقیق و پرمکث و خلسه‌آور، ظریف‌ترین اصوات و غریب‌ترین کلمات، و رازهای سربسته و شور عشقی غریب در یک ̎دنیای ارواح̎ شاعرانه، مبهم و غیرقابل توضیح. ابتدا قرار بود ماری و ژولی‌ین در اواخر دههٔ ۱۹۷۰ به‌عنوان بخش اول چهارگانهٔ زندگی‌های مرموز (که فقط بخش‌های دوم و سوم آن، دوئل، ۱۹۷۶، و باد شمال غربی، ۱۹۷۶ تولید شد و بخش چهارم که کمدی موزیکالی با ژان ماره و آناکارینا بود هیچ‌وقت به سرانجام نرسید) با لسلی کارون و آلبرت فینی (که ریوت به‌عنوان زوجی زیبا و رمزآلود آن‌دو را می‌پسندید) ساخته شود، اما این اتفاق نیفتاد و فیلم فعلی شاید (به تعبیر مورد علاقهٔ استاد) ̎شبح̎ آن فیلم باشد. راجیویلوویچ ـ بازیگر مرد مرمرین (آندری وایدا، ۱۹۷۸) و مرد آهنین (وایدا، ۱۹۸۱) ـ و بئار، که هر دو پیش از این به ترتیب در دفاع مخفی (ریوت، ۱۹۹۷) و مزاحم زیبا (ریوت، ۱۹۹۱) حضور داشته‌اند، در نقش این زوج عالی هستند. فیلم با صحنهٔ درخشان رؤیای ̎ژولی‌ین̎ و از نقطهٔ دید او آغاز می‌شود؛ مردی ساکت و کمی خشک که در خانهٔ بزرگ و غم‌زده‌ای (با طراحی صحنهٔ ممتازِ امانوئل دو شووینیی) با گربه‌اش ̎نورمور̎ زندگی می‌کند (اشاره به ادگار آلن‌پو و الهام از عشق‌های ناکام و بیمارش با زنان مُرده)، می‌خواهد از ̎مادام ایکس̎ بابت پارچه‌های چینی باسمه‌ای حق‌السکوت بگیرد، و پس از یک سال دوباره ̎ماری̎ دوست‌داشتنی را می‌بیند. هم‌راهِ او هستیم در دوران عشق و زندگی با ̎ماری̎ غیرعادی و اسرارآمیز که سعی دارد به عاشقش بفهماند که مُرده است، و پس از این‌که ̎ژولی‌ین̎ در صحنهٔ تکان‌دهندهٔ دیدارش از اتاقی که زن در آن خودش را حلق‌آویز کرده راز ̎ماری̎، و بعدتر ̎آدری‌ین̎ ـ را کشف می‌کند، کم‌کم هم‌راه ̎ماری̎ می‌شویم و فیلم از نقطهٔ دید او تمام می‌شود که ظاهراً زنده است و از مرد که او را نمی‌شناسد می‌خواهد فرصتی دوباره به عشقشان بدهد. در این میان، هم‌چون ̎ژولی‌ین̎ که در کلاف پیچیدهٔ عشق ̎ماری̎ گرفتارتر می‌شود (کلنجارهای او با زنی محبوب و دست‌نیافتنی، تماشاگر را یاد فرناندو ری در این موضوع هوس‌انگیز مرموزِ لوئیس بونوئل، ۱۹۹۷، می‌اندازد)، در دنیاهای موازی زندگان و مردگان و ایده‌ها و لحظه‌های جذاب و برانگیزانندهٔ ریوت‌ی غرق می‌شویم: ̎ماری̎ حرف‌هائی می‌زند و کارهائی می‌کند که یادش نیست، همواره ناگهانی غیب و دوباره سروکله‌اش پیدا می‌شود، اگر تنش زخم شود خون از آن نمی‌رود، و جای طناب خودکشی روی گردنش می‌سوزد! از طرف دیگر با هم‌کاری ̎ماری̎ در جریان باج‌گیری، داستان دو خواهر (̎آدری‌ین̎ مرده و ̎مادام ایکس̎ زنده) و رابطهٔ آنها (̎آن کس که مرده آن کس که زنده‌ست را کشته!̎) پی‌گیری می‌شود که شامل صحنه‌های فوق‌العاده‌ای مانند دیدار دو خواهر در پارچه‌فروشی، ملاقات‌های ̎مادام ایکس̎ و ̎ماری̎، و خوانده شدن نامهٔ ̎آدری‌ین̎ به خواهرش توسط ̎ماری̎ و ژولی‌ین̎ است. فیلم موسیقی متن ندارد و به جایش پر از صداهای تیک‌تاک و زنگ ساعت‌های غول‌آسا، باد، پرنده‌ها و جیرجیرک‌ها، و قیژقیژ کف اتاق‌هاست (با طراحی صداکار فلوریان ایدنبنز)، و لباس‌های خوب شخصیت‌ها با سلیقهٔ لورانس استروز انتخاب شده‌اند. از گیراترین و به یادماندنی‌ترین صحنه‌ها: آشنائی ̎ماری̎ با خانهٔ ̎ژولی‌ین̎ و بازیگوشی‌های او، بازسازی صحنهٔ مرگش در اتاق طبقهٔ بالای خانه و جائی‌که اتاق آماده را به مرد نشان می‌دهد، نمایش خودکشی برای ̎ژولی‌ین̎ و بعدتر تلاش ̎ژولی̎ برای دار زدن خودش و پیوستن به زن، صحنه‌های زیبای مهرورزی، لحظه‌ای که ناگهان ̎ماری̎ که در عالم دیگری است ̎ژولی‌ین̎ را پس می‌زند، تک‌گوئی ̎ماری̎ بر بالین ̎ژولی‌ین̎ خفته، و صحنه‌ای که ̎ماری̎ برای مرد می‌گرید و از زخم ساعدش خون جاری می‌شود، و می‌فهمیم حالا دیگر زنده است. داستان ماری و ژولی‌ین، تجدید دیدار ریوت با بئار پس از دوازده سال، و در واقع محملی برای حضور رؤیائی‌ و افسون‌کنندۀ او بر پرده است، که در پی سایهٔ ژولیت برتو ـ ̎شبح̎ محبوب و جاودانهٔ ریوت در اوت ۱: به من دست نزن، ۱۹۷۱، سلین و ژولی قایق‌سواری می‌کنند، ۱۹۷۴، و دوئل (به نقش یکی از دو الههٔ فضائی) ـ گام برمی‌دارد.


همچنین مشاهده کنید