شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

اعتیاد و ژنتیک


اعتیاد و ژنتیک
امروزه ، در بعضی محافل علمی و یا غیر علمی حوزه اعتیاد ، گاهی اوقات از ارثی بودن و نقش ژنتیک در انتقال بیماری اعتیاد سخن رانده می شود و گفته می شود که اعتیاد از طریق وراثت و ژن ، از نسلی به نسل دیگر و یا از والدین به فرزندان و یا به تعبیر دیگر تا جایی که ژن های حامل خصوصیات مورثی قدرت پیش روی دارند ، منتقل می شود .
▪ آیا این نظریه درست است ؟
ببینیم کنگره ۶۰ در این خصوص چه دیدگاهی دارد .
با توجه به اینکه کنگره ۶۰ یک مرکز تحقیقاتی علمی ، تجربی و کاربردی در حوزه اعتیاد و مواد مخدر می باشد ، با استفاده از تجربیات و نتایج بدست آمده درطول سالها فعالیت و تطبیق نتایج عینی و مستند با فرضیه ها و تئوری هایی که در این مقوله ارائه می شوند ، می تواند دیدگاه خود را در مورد مسایل از این دست بیان نماید .
البته این دیدگاه و نظریه کنگره ۶۰ می باشد و به معنی مخالفت و یا مردود اعلام نمودن نیست ، بلکه صرفا چالشی علمی و تجربی است.
کنگره ۶۰ معتقد است مهمترین عامل و اصلی ترین علت گرایش افراد به مصرف مواد مخدر ، جهل و نادانی خود فرد است .
انسان نادان و جاهل قدرت تشخیص درست از نادرست را ندارد و یا در خوب و بد بودن مسئله ای تردید دارد و یا اینکه تشخیص می دهد اما توان اجرای تشخیص خود را ندارد .
انسان جاهل نمی داند که مواد مخدر چیست و عاقبت مصرف آن کجاست و یا در مفید یا مخرب بودن آن تردید دارد و یا در نهایت می داند که بد است ، ویرانگر است اما توان کنترل خود و خودداری را ندارد ،
چنین فردی زمانی که در بستر مناسب ، مانند محیط های آلوده ، ارتباط با دوستان ناباب و یا در هر شرایط دیگری که با مواد مخدر روبرو شود ، ممکن است خیلی راحت و بدون علت خاص، مصرف کند و سپس در ادامه ، مصرف خود را افزایش داده و در نهایت به اعتیاد برسد.
گفته می شود که محیط های آلوده ، دوستان ناباب ، شرایط نا به هنجار ، مانند خانواده های از هم گسیخته ، فرزندان طلاق ، فقر ، بیکاری و غیره ... دلایل گرایش افراد به مصرف مواد مخدر هستند ، اما کنگره ۶۰ معتقد است که این ها دلایل اصلی نیستند ، دلیل اصلی ، نادانی و جهل است ، نداشتن اطلاعات در خصوص اعتیاد و مواد مخدر است . جهل و نادانی و نبود اطلاعات صحیح است که انسان را تسلیم زرق و برق های افعال منفی و ضد ارزش می نماید و او را از صراط مستقیم خارج می کند و به جاده های خاکی و انحرافی می کشاند ، انسان دانا در بدترین شرایط هم مواد مصرف نمی کند . بسیارند افرادی که در بهترین و سالم ترین شرایط زندگی قرار داشته اند اما مواد مخدر مصرف کرده و معتاد شده اند و یا بالعکس افرادی هم در بد ترین شرایط به سمت مواد مخدر گرایشی نداشته اند .
پس این ها دلایل اعتیاد نیست ، بلکه بسترهایی هستند که انسان های نادان و جاهل در این بستر ها زودتر گرفتار می شوند و اگر این بستر ها نباشد بازهم به گونه ای دیگر و به بهانه ای دیگر خود را گرفتار می کنند .
بیان این مسائل به عنوان علت های اعتیاد ، توجیهی است برای پوشش نادانی و جهل بعضی از انسان ها و نفی اختیار انسان ، اگر انسان به بهانه دوستان ناباب و محیط های آلوده ، یا فقر و بیکاری ، خود را درگیر اعتیاد کند و بعد از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی کند و اشتباه خود را گردن دیگران و جامعه بیندازد دیگر چه جای باز خواست و مواخذه است ؟ اگر اینگونه به مسئله نگاه کنیم پس تفاوت چندانی بین انسان و موجودات پائین تر از مرحله انسانی قایل نشده ایم ، بگذریم .
و اما مسئله اعتیاد و انتقال ژنتیکی آن
در ادامه یافتن علت های اعتیاد ، عده ای نیز به این دیدگاه و نظریه روی آورده اند که اعتیاد حاصل یک انتقال ژنتیکی است . اگر منظور این باشد که اعتیاد مانند بعضی از بیماری ها مثل فشار خون ، نارسایی کلیوی و ...به صورت یک بیماری و به طور کامل از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود باید بگوییم به این صورت و به این شکل اعتیاد منتقل نمی شود . چه بسا افرادی که در خانواده و اطرافیان آن ها اثری از اعتیاد نبوده و نیست ، اما سخت درگیر اعتیاد شده و چه بسا افرادی که مصرف کنندگان بیشمار مواد مخدر در اطرافیان ، طایفه و خانواده آن ها دیده می شود ، اما هرگز به مصرف مواد مخدر روی نیاورده اند .
دانش پزشکی در حال حاضر ، شناخت بسیار کمی از فیزیولوژی اعتیاد دارد . هنوز فیزیولوژی اعتیاد آن طور که باید ، شکافته نشده است . حتی کنگره ۶۰ که از پیشگامان شناخت فیزیولوژی و نورولوژی سیستم های تولید کننده موادشبه افیونی جسم می باشد و شناخت عملکرد آن ها را یکی از پارامترهای بسیار بسیار مهم در درمان اعتیاد می داند ، معتقد است که هنوز این مسئله ناشناخته است و حتی در بیان عملکرد و معرفی این سیستم از عنوان سیستم ایکس استفاده می کند که حکایت از ناشناخته بودن آن دارد .
اطلاعات و شناخت انسان از بیماری اعتیاد ، هنوز در حدی نیست که بتواند قویاً ادعا کند که بیماری اعتیاد از طریق ژن ها منتقل می شود .
اما اخیراً این فرضیه که بعضی از انسان ها ممکن است دچار نقص سیستم تولید کننده مواد شبه افیونی باشند ، از سوی بعضی از متخصصین و دانشمندان ارائه شده است و در حال قوت گرفتن می باشد . به این صورت که عملکرد سیستم تولید کننده مواد شبه افیونی یا عملکرد نرون ها در ترشح واسطه های شیمیایی و انتقال پیام های عصبی توسط نوروترانسمیترها ، در همه انسان ها به یک صورت نیست . ممکن است این سیستم در بعضی افراد کاملاً متعادل باشد و عملکرد خوبی داشته باشد و در بعضی دیگر متعادل نبوده یا خیلی ساده بگوییم که درست کار نکند و مواد شبه افیونی به اندازه کافی در سیستم عصبی آن ها تولید نشود ، به شکلی که فرد در حالت خماری مزمن به سر ببرد . گفته می شود که این افراد اگر مواد مخدر مصرف کنند احتمال ادامه یافتن مصرف توسط آن ها ، می تواند بیشتر از دیگران باشد .
به هر حال این هم یک نظریه است و قطعاً نمی تواند توجیهی برای روی آوردن به مصرف مواد مخدر و اعتیاد باشد . حال می خواهیم از زاویه ای دیگر به موضوع نگاه کنیم انسان از دو بخش تشکیل شده است . صور آشکار و صور پنهان . صور آشکار مثل دست ، پا ، سر ، کلیه ، قلب و غیره ... که با چشم فیزیکی قادر به رویت و دیدن آن هستیم .
صور پنهان مثل عقل ، روح ، حس و بقیه اجزایی که با چشم فیزیکی قادر به دیدن و یا لمس آنها نیستیم اما از روی نشانه های آنها به وجود و بودن آنها پی می بریم .
حوزه عملکرد ژن ها و انتقال اطلاعات دی ان ای و خصوصیات مربوطه توسط آنها فقط در قسمت صور آشکار صورت می گیرد . ژن ها می توانند خصوصیاتی هم چون رنگ چشم ها ، قد ، وزن ، حالات و شکل اندام ، رنگ پوست ، نحوه راه رفتن ، چگونگی حرکت دست ها ، تن صدا و خلاصه هر موضوعی که مربوط به صور آشکار یا اجزاء فیزیکی و جسمی ما می شود را منتقل کنند .
ژن ها حامل اطلاعات و خصوصیات فیزیکی و جسمی ما از والدین و گذشتگان ما می باشند . ژن ها فقط درچگونگی نقشه جسمی ما انسان ها نقش دارند .
نکته حائز اهمیت این است که ژن ها در بخش صور پنهان انسان یعنی اجزایی مثل روح ، نفس ، حس و غیره نقشی ندارند . چگونگی عملکرد آنها و کیفیت و سطح تکاملی آنها ارتباطی با ژن ها ندارد زیرا جنس آن ها از ماده و یا گوشت و پوست و استخوان نیست . گاهی اوقات دیده می شود که دوبرادر و یا دوخواهر که دوقلوی همسان هستند و ازنظر خصوصیات فیزیکی بسیار شبیه هم هستند اما در صور پنهان و خواسته های درونی ، روحیات ، تفکرات و ایده ها ممکن است بسیار متفاوت باشند .ممکن است یکی از آنها فردی سالم و صالح باشد و دیگری به دنبال ضد ارزش ها برود ، در حالی که از یک پدر و مادر هستند ، در یک خانواده تربیت شده اند و خصوصیات فیزیکی آنها که با ژنتیک منتقل شده مانند یکدیگر است و بسیار به هم شبیه هستند . اما با وجود تمام این شباهت ها ، می بینیم که آن ها دو انسان کاملاً متفاوت و با خواسته های متفاوت هستند .
ممکن است یکی به دنبال مصرف مواد مخدر و اعتیاد باشد و دیگری هرگز به دنبال آن نباشد . یکی در صراط مستقیم باشد و دیگری در صراط کج و غیر مستقیم ضد ارزش ها باشد . یکی عاشق تحصیل باشد و دیگری از تحصیل متنفر باشد . روح ما ، نفس ما ، عقل ما و خلاصه اجزای صور پنهان ما از جایی آمده و وارد این جسم شده که در آنجا ژن ها و ژنتیک نقشی ندارند .
آنچه که مسیر زندگی ما را تعیین می کند ژنتیک نیست بلکه خواسته های ما و سطح دانایی و تکامل ماست که مربوط به صور پنهان است .
پس اعتیاد بیماری نیست که از طریق وراثت و ژنتیک از فردی به فرد دیگر منتقل شود . اعتیاد بیماری است که انسان با خواست خودش و با دستان خودش برای خودش به وجود می آورد و هیچ کس در آن مقصر نیست الا خود شخص و نادانی و جهل و خواست خودش .
من زمانی که به مصرف مواد مخدر روی آوردم هیچ کس مجبورم نکرد ، هیچ کس یقه مرا نگرفت که علی ، تو باید مواد مصرف کنی ، خودم خواستم که مصرف کنم اگر خودم نمی خواستم هیچ عاملی در هستی نمی توانست مرا مجبور به مصرف کند .
بعضی ها فقط به دنبال این هستند که بدانند چرا یک نفر معتاد شده است .
هزارو یک نوع پرسشنامه و سوال و انرژی های بسیاری را صرف این موضوع می کنند که بدانند چرا یک نفر معتاد شده است ، با این امید که اگر علت آن را پیدا کنند دیگر مشکل اعتیاد را حل کرده اند . اگر علت معتاد شدن انسان ها را پیدا کنیم دیگر کار تمام شده است ، غافل از اینکه هزاران و ملیون ها سال دیگر هم کسی جواب این سوال را پیدا نخواهد کرد ، الا یک جواب و آن جهل و نادانی است . جهل و نادانی و نداشتن اطلاعات صحیح و شناخت کافی از اعتیاد و مواد مخدر . جهل و عدم آگاهی هم یک عکس و یا یک تصویر نیست که بخواهیم به دیگران نشان دهیم و بگوییم که جهل این است ، بی نهایت شکل و تصویر دارد ، حیف از این همه وقت وانرژی که صرف یافتن علت اعتیاد می شود .
بارها و بارهاو بارها دانشجویانی را می بینیم که با کوله باری از پرسشنامه با سوالات عجیب و غریب که حوصله پاسخ دهنده را سر می برد ، در حال جستجوی علت اعتیاد هستند ، آنها در به در، در گذشته زندگی فرد می گردند تا ببینند چه چیزی پیدا می کنند که اعتیاد را گردن آن بیندازند ، در حالی که حتی نمی دانند اعتیاد چیست ،
حتی تعریف اعتیاد را بلد نیستند ، تخریب های اعتیاد را نمی دانند ، چگونگی درمان آن را نمی دانند مفهوم خماری و نشئگی را نمی دانند اما در به در به دنبال علت اعتیاد هستند ، علت اعتیاد آنگونه که آنها دنبال آن می گردند پیدا نمی شود . اگر هم پیدا شود کمکی به حل مسئله نمی کند ، همیشه و در همه جای دنیا چه در گذشته و چه دراکنون و آینده افرادی هستند که خواهان پیمودن چنین راه هایی در زندگی خود هستند .
نه ما و نه هیچ کس دیگر نمی تواند جلوی این حرکت ها و حماقت ها را بگیرد ، تنها کاری که از دستمان بر می آید ، فقط گفتن است و دیگر هیچ .
علی خدامی
منبع : کنگره ۶۰


همچنین مشاهده کنید