جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

روش پروسه تولید


روش يا پروسه توليد که گاهى به آن خط توليد (Production line) نيز اطلاق مى‌گردد، رابطه بين ستاده و نهاده‌هاى موردنياز، با رعايت نسبت ثابتى از نهاده‌هاى توليد است. به بيان ديگر ترکيبى از عوامل توليد مورد نياز براى توليد يک واحد محصول را روش يا پروسه توليد مى‌نامند. با توجه به اين تعريف ممکن است يک محصول از روش‌هاى توليدى متفاوت به‌دست آيد. در اين رابطه ذکر دو مطلب ضرورى است:
۱. نسبت‌هاى مختلف نهاده براى توليد يک مقدار معين محصول به‌عنوان پروسه‌هاى توليدى متفاوت است.
۲. معناى پروسه توليد در اقتصاد متفاوت از معناى آن در صنعت است. زيرا در صنعت پروسه توليد به مراحل مختلفى که از طريق آن مواد خام به کالاهاى ساخته شده تبديل مى‌شوند، اطلاق مى‌گردد.
جهت نمايش روش توليد از ديد اقتصادى مى‌توان از جدول يا خطوط راستى که از مرکز مختصات نهاده‌ها مى‌گذرد، استفاده نمود. مثلاً فرض مى‌کنيم براى توليد يک واحد محصول (Y) دو نهاده سرمايه (K) و نيروى کار (L) با ترکيبات معينى به‌کار روند. با يادآورى اين مطلب که محصول به‌دست آمده با نسبت معينى سرمايه به نيروى کار به‌وسيله تکنولوژى معين نشان داده مى‌شود. در جدول پروسه توليدى دو پروسه توليدى که هر يک بيانگر سطح تکنولوژى مشخصى است، تعريف شده است. بنابراين با تغييير تکنولوژى توليد در حقيقت پروسه توليدى ديگرى معين شده که با همان نسبت سرمايه به نيروى کار سطح محصول متفاوتى را نشان مى‌دهد.
ملاحظه مى‌گردد که در هر پروسه توليدي، همواره نسبت نهاده‌ها ثابت است. خط توليدى (۱) اصطلاحاً 'کارطلب' (Labor Intensive)، يا 'سرمايه‌اندوز' (Capital Saving) و خط توليدى (۲) اصطلاحاً 'سرمايه‌طلب' (Capital Intensive)، يا 'کاراندوز' (Labor Saving) است.
   جدول پروسه توليدى
پروسه توليدى K L Y K/L
(۱) ۱ ۲ ۵ ۰/۵
۲ ۴ ۱۰ ۰/۵
۳ ۶ ۱۵ ۰/۵
۴ ۸ ۲۴ ۰/۵
۵ ۱۰ ۲۸ ۰/۵
(۲) ۲ ۱ ۵ ۲
۴ ۲ ۱۰ ۲
۶ ۳ ۱۵ ۲
۸ ۴ ۲۴ ۲
۱۰ ۵ ۲۸ ۲
هر پروسه توليدى به‌صورت خط راستى است که از مرکز مختصات مى‌گذرد. op1 نمايشى از يک پروسه توليدى کاربر و op2 نمايشى از يک پروسه توليدى سرمايه‌بر است. مشخصه اين خطوط ثابت بودن نسبت نهاده‌ها بر روى آنها است. برروى هر يک از اين خطوط نقاطى وجود دارد که با ترکيبات مختلف نهاده‌ها مقدار مشخصى محصول به‌دست مى‌آيد. مثلاً A بر روى op2 و B بر روى op1 هرکدام ۵ واحد محصول را بيان مى‌کنند.
روش‌هاى توليدى موردنظر به‌صورت نمودار روش پروسه توليدى نشان داده شده‌اند که براساس آن op1 خط توليد اول و op2 خط توليد دوم است. ملاحظه مى‌شود که بر روى روش توليد (۱) هميشه نسبت K به L ثابت و برابر ۵/۰ است ولى بر روى پروسه (۲) هميشه نسبت K به L برابر با ۲ است.
در رابطه با پروسه توليدى مفهوم 'کارآئى فني' (Technical Efficieney)، نيز مطرح مى‌شود. بدين معنى که يک روش توليدى وقتى حداقل يکى از نهاده‌ها را کمتر از ساير روش‌ها مورد استفاده قرار دهد، در حالى‌که از بقيه عوامل توليد به‌صورت مساوى استفاده مى‌کند، در اين صورت نسبت به بقيه پروسه‌ها از نظر فنى کاراتر است. براى مثال اگر مقدار معينى محصول را بتوان با دو روش A و B توليد کرد، در اين صورت با توجه به اطلاعات فرضى زير، روش B از نظر فنى کارآتر از روش A است. زيرا در روش اخير به نيروى کار بيشترى نياز است. گرچه هر دو روش بيانگر مقدار مساوى سرمايه‌ هستند.
A B

نيروى کار ۲ ۳
 سرمايه ۳ ۳
بديهى است به‌طور منطقى خط توليدى 'غيرکارآ' (Inefficint)، توسط واحدهاى توليدى به‌کار گرفته نمى‌شود. علاوه بر اين اگر مقادير هر يک از نهاده‌ها در روش‌هاى مختلف متفاوت با يکديگر باشد مى‌توان هر يک از آنها را کارآتر تلقى نمود. در چنين حالتى انتخاب پروسه توليدى يک بحث اقتصادى (و نه تکنيکي) خواهد بود. بنابراين انتخاب خط توليدى مناسب بستگى به قيمت عوامل توليد (Prices of Factors)، دارد که در بخش‌‌هاى بعدى مورد بحث قرار گرفته است. منتهى در اينجا ذکر اين مطلب ضرورى است که روشى که از نظر تکنيکى کارآ هست الزاماً از نظر اقتصادى نيز کارآ نيست. به بيان ديگر بين کارآئى فنى و کارآئى اقتصادى تفاوت وجود دارد.


همچنین مشاهده کنید