غایب حاضر

... واشرقت الارض بنور ربها. اكنون سالیانی، به درازای رنج انسان، از ماجرای شكوهمند غیبت می گذرد، و این انسان متحیر مظلوم است كه درمتن غیبت ایستاده است، اما درآن سوی ازلی دیدار، هرچه هست، آشكارگی و شهادت است. آری، این انسان است كه درتاب و تب كشنده «غیبت از خود» دست وپا می زند و موعود، خورشیدتر از همیشه، در آسمان وحی در كار درخشیدن است و در انتظار مرگ جاهلیت انسان نشسته است .پس به راستی انسان است كه در غیبت می زید و منتظر حقیقی همان است كه دیدگان محجوب، غایبش می پندارند. سخن این است كه اهل نظر هرگز از او دریغ نمی بینند؛ چراكه ذات مهربان آن طلیعه ربانی، چیزی جز نور نیست، و نور- به اقتضای تام وجودی اش - هم خود را می نمایاند وهم تیرگی های پیرامون را به ضیافت اشراق می برد. پس در این معركه بی امان حجاب های هزارتو، انسان سرگشته اما امیدوار آخرالزمان - به هرآیین و ملتی كه هست - به شرط برخورداری ازقدم صدق و فكرت صادق، خردمندی و فرزانگی، آگاهی، فهم درست ودرك روشن و بیدار، می تواند حجاب های غیبت از خود را بادستان طلب و بصیرت به كنار زند و گروه اندك منتظران حقیقی را پرشماركند.
وچنین است كه پویایی و پیكارهای آفاقی وانفسی با پلیدی های درونی و بیرونی در زمانه چنین غیبتی اتفاقاً مناسبتی تمام با فلسفه غیبت- یا بهتر بگوییم - ظهور دارد. برمبنای همین بنیاد است كه شیعه راستین، درروزگارظهور، حضوری گسترده تر و فعال تر در صحنه های عمل دارد. پس دست روی دست گذاشتن، موشكافی های بی حاصل در باب فلسفه غیبت كردن، معمای طول عمر را كاویدن، آرزو پروردن و...گرهی از كار فروبسته نمی گشاید و فطرت شهادت جوی انسان را بارور نمی كند. پس به ماجرای انتظار می توان به مثابه سوژه ای برای تعالی انسان نگریست.
اینك نوبت آن است كه سری بزنیم به خانه چشم به راهان؛ همانان كه فارغ از حجاب، می زیند و بر این باورند كه جهان، پیش و بیش از هر چیز به ایمان و امید نیازمند است؛ امید رهایی. در این جهان معنوی هر انسان حق دارد با شنیدن نام انتظار بشكفد و به شیفتگی برسد.
اینك از زبان این منتظران راستین، به تماشای خورشید می رویم و به نام مهربان او سوگند می خوریم:
والشمس و ضحاحا...
سلام بر آل یاسین
سلام بر غریو پرشكوه الهی و دارنده رازهای خدایی...
سلام بر تو ای پیمان استوار و ای وعده حتمی،
ای رایت افراشته و ای دانش انباشته
سلام بر آن كه خداوند او را به انسان نوید داده است...
كجایند خورشیدهای تابان و ماه های درخشان؟
كجاست آن كس كه كجی از او راست می آید و بیداد و ستم به دست او به خاك هلاك می افتد؟
كجاست فرزند محمد (ص)، علی(ع) و زهرا(س)؟
كی رسد آن روز كه رایت نصرت برافراشته باشی و ما در شمار یاران تو باشیم و از گلوی شوق بخوانیم: اللّهم...

منبع : همشهری