جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


عصر عصیانهای اجتماعی و فرهنگی و ضرورت پیشگیری از مصرف مواد مخدر


عصر عصیانهای اجتماعی و فرهنگی و ضرورت پیشگیری از مصرف مواد مخدر
عصری که در آن زندگی می کنیم ، نامهای متعددی از جمله عصر« سرعت، فرصت ، تهدید، تغییر ، تنوع و کثرت ، ناپایداری ها در روابط انسانی ، اطلاعات ، ارتباطات و دیجیتال و بطور خلاصه عصر عصیانهای اجتماعی و فرهنگی» را به خود اختصاص داده است. در این عصر بشریت شاهد نبردهای فرهنگی گردیده که به دنبال آن آحاد جامعه جهانی با چند پارگی فرهنگی و ترافیک فزاینده فرهنگها و خرده فرهنگها و به عبارت دیگر با رنگین کمانهای فرهنگی مواجه شده است . بر این اساس شاهد این واقعیت هستیم که جهان در مسیر غیر استاندارد فرهنگی در حال حرکت می باشد . نتیجه این روند حرکت و تغییر شتابان اجتماعی و فرهنگی ، بروز استرس ها – اضطرابها – افسردگی ها – فردگراییها – وجود انسان هایی با روانهای به هم ریخته و سردرگمی نسل ها را فراهم ساخته است. با توجه به موارد یاد شده ، شاهد ظهور نسلی ریسک پذیر ، نوخواه ، تنوع طلب ، بی باک ، متهور ، در جستجوی تجربه های جدید ، غیر فلسفی و بعضاً با ضعف مبانی ایدئولوژیک در عصر جهانی شدن خواهیم بود.
● شاخص های عصر جدید :
با توجه به موارد فوق الذکر ، در قرن بیست و یکم جوامع انسانی اولاً : با بزرگ شدن اندازه و دایره مسائل اجتماعی و بروز و شیوع جدی آسیب ها و جرایم مختلف از جمله مصرف و قاچاق مواد مخدر طبیعی و صنعتی و شیمیایی همچون انواع قرص های روان گردان ، کراک ، کریستال ، کوکائین و ... ، مصرف مشروبات الکلی ، خشونت و شرارت ، قتل ، سرقت و روابط سوء جنسی و به دنبال آ ن توسعه بیماریهای عفونی و خطرناک از جمله بیماری ایدز و ... مواجه گردیده . ثانیاً : با ورود شوک های مزبور به همه لایه های اجتماعی از جمله میکرو سیستم اجتماعی یعنی خانواده ، مزو سیستم اجتماعی یعنی مدارس و دانشگاهها و مایکروسیستم اجتماعی یعنی محله ها – شهرها و روستاها ، موجبات ورود خسارتهای چشمگیر به بنیان اینگونه نهادهای مهم فراهم خواهد شد.ثالثاً : شاهد تضعیف ریشه های کهن از قبیل : مذهب ، سنت و انسجام نهادهای اجتماعی خواهیم بود.
● چه باید کرد؟
آنچه به عنوان سر آغاز مباحث پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بویژه مواد مخدر می بایست مورد توجه قرار گیرد عبارت است از :
۱) در عصر کنونی ، همگان می بایست بروز و شیوع مواد مخدر را پذیرفته و به دنبال سکوت – نفی یا انکار این آسیب و تهدید اجتماعی نباشند.
۲) پیچیدگی و ابهام مسائل اجتماعی را قبول نموده و باور نمایند که در این عصر نیازمند پرورش انسانهای حرفه ای و توانمند بوده تا بتوانند با کسب مهارتهای زیستن ، توان انطباق با شرایط پرتغییر اجتماعی و فرهنگی را داشته باشند.
۳) با اندیشه ، تفکر ، چشم نو و نگاه واقع بینانه به دنبال حل مسائل اجتماعی باشند. به عبارت دیگر با پرهیز از نگاههای کهنه و قدیمی و با ارائه ایده ها و تقویت تفکر و عقلانیت برای مهار آسیب های اجتماعی گام بردارند .
● جایگاه و نقش خانواده به عنوان اولین گروه در امر پیشگیری از مصرف مواد مخدر :
همانگونه که در مقاله پیشین و موارد مزبور اشاره شد ، زندگی در عصر متلاطم قرن بیست و یکم ، نیازمند افراد توانمند می باشد. انسانهایی که شیوه زیستن و خوب زیستن و باهم زیستن را بدانند تا چنانچه در مقابل موجی از آسیب های اجتماعی از جمله مواد مخدر قرارگیرند ، مصون مانده و دغدغه و نگرانی در این خصوص نداشته باشند. همه خانواده ها باید باور نمایند که آسیب های اجتماعی پشت درب منزل آنان قرار گرفته و این موضوع خاص خانواده فقیر یا ... نبوده بلکه همه فرزندان در هر سن و سال و از هر جنس و طبقه اجتماعی در معرض آسیب ها قرار دارند. نکته مهم و اساسی در نزد والدین این موضوع می باشد که چگونه فرزندان خود را از مواد مخدر دور نگه داریم؟ زیرا متاسفانه در عصر کنونی ، حریم منازل شکسته شده و انواع امواج نامحرم از طریق سایتهای متفاوت اینترنت ( بطوریکه بالغ بر ۱۰۰۰ سایت در جهان راجع به مصرف قرص های اکس در حال تبلیغ هستند) و نیز ماهواره و ... به درون اتاقهای منازل وارد شده و موجب توسعه نا امنی روانی در منزل ، که می بایست محل آرامش باشد را ، فراهم نموده است. در سلسله مقالاتی که ارائه می گردد ، انواع خانواده های موجود را بررسی خواهیم کرد تا مشخص شود محصولات کدامیک از خانواده ها می توانند در عصر فعلی به دور از ورود به جرگه مواد مخدر ، زندگی سالم داشته باشند. بر این اساس ، پنج دسته خانواده شامل : خانواده های منطقی ، گسسته ، اردوگاهی ، پرکار و بی تفاوت را تشریح خواهیم کرد و با بررسی ساختار و خصوصیات هریک از خانواده های موصوف و نقش آنان ، درخواهیم یافت کدامین خانواده می تواند فرزندان سالم و به دور از مصرف مواد مخدر داشته باشد.
الف) خانواده منطقی:
نیم نگاهی به ساختار خانواده های منطقی ، حکایت از وجود والدین مقتدر و توانا (نه مستبد) داشته که از دانش کافی برای انتخاب شیوه ها برخوردار بوده و همواره توان انطباق با شرایط و تغییرات شتابان اجتماعی را دارا هستند . به عبارت دیگر در اینگونه خانواده ها ، شاهد وجود والدینی هستیم که از صلاحیتهای ذهنی – اخلاقی و حرفه ای برای تربیت فرزندان برخوردار بوده و از هرگونه آزمایش و خطا در پرورش فرزندان خودداری می نمایند. خصوصیات بارز خانواده های منطقی برای داشتن فرزندان سالم و به دور از اعتیاد عبارت است از :
۱) اینگونه والدین با ایجاد میکروسکوپ ذهنی در منزل ، برای شناخت باکتری های ذهنی فرزندان خود بطور مستمر اقدام نموده و از این طریق با دیده بانی هوشمندانه ، نسبت به پیش بینی و پیشگیری از گرایش فرزندان به آسیب های اجتماعی به موقع عمل می نمایند. به عبارت دیگر با شناخت شخصیت فرزندان خود از انحراف احتمالی آنان جلوگیری می نمایند. آنان به خوبی می دانند که فرزندان دارای شخصیت ستیزه جو ، لجباز ، پنهان کار ، دروغگو ، مضطرب ، مسؤلیت ناپذیر ، پوچ گرا ، خودکم بین ، خود بزرگ بین و کنجکاو براحتی وارد میدان خطر آسیب های اجتماعی می شوند . بنابر این تمام توان خود را برای تربیت فرزندانی که برای خود و دیگران ارزش قائل هستند بکار می گیرند .
۲) اینگونه والدین فضای داخل منزل را شاداب ، بانشاط و برانگیزاننده می نمایند و از هرگونه روابط غیر دوستانه ، درگیری ، نزاع ، مجادله ، تحکم ، تحقیر و تهدید در منزل خودداری می نمایند . آنان به خوبی می دانند فضای نا مطلوب و متشنج درون منزل و اهانت ، سبب استرس و اضطرب فرزندان گردیده و زمینه فرار روانی و ارتباط نوجوانان با افراد خارج از منزل که برای آنان آرامش (کاذب) را اگرچه از طریق مصرف مواد مخدر فراهم سازد ، مهیا می نماید.
۳) اینگونه والدین با ایجاد تحرک و ورزشهای دسته جمعی اعضای خانواده ، موجبات حرکت را در فرزندان ایجاد نموده و به خوبی می دانند که سکون فرزندان در منزل و نشستن پای تلویزیون و رایانه بطور مستمر ، زمینه ساز گرایش احتمالی آنان به سایتهای مخرب ، که راجع به مصرف مواد مخدر تبلیغ می کنند را فراهم می سازد.
۴) اینگونه والدین درصورت بروز زمینه های انحراف فرزندان ، بجای آنکه به چشمهای خود ، چشم بند بزنند تا واقعیت ها را نفی یا انکار نموده و همچنین بجای آنکه دچار خشم ، غضب و برخورد تهاجمی شوند ، با آرامش و خونسردی و بدون ایجاد ترس برای فرزندان و ملامت آنان ، مشکلات را بررسی و با ارائه مشاوره صحیح ، زمینه انتخاب راه سالم را به فرزندان ارائه می نمایند.
۵) اینگونه والدین بجای نصیحت و اندرز ، با عمل و رفتار خود ، الگوی مناسبی برای فرزندانشان می باشند.
۶) اینگونه والدین با مشارکت فرزندان نسبت به تعیین قوانین شفاف و روشن در منزل اقدام نموده و حدود انتظارات خود را درخصوص مواردی از قبیل ممنوعیت استعمال سیگار و قلیان ( بعنوان دروازه های اعتیاد و مواد مخدر) ، ساعات رفت و آمد ، هزینه نمودن و ... مشخص نموده تا فرزندان از گزند آسیب های اجتماعی مصون بمانند.
۷) اینگونه والدین نسبت به توسعه معنویت در فضای منزل از جمله صداقت ، عامل بودن به گفته ها ، تفاهم ، مهربانی ، همدلی ، عدم ریا و ظاهرسازی و نیز تقویت رفتار های مذهبی مبنی بر انجام واجبات و ترک محرمات گامهای عملی برداشته و بدین ترتیب فرزندان را از ورود به گردانه آسیب های اجتماعی واکسینه خواهند نمود .
۸) اینگونه والدین نسبت به ایجاد یک اتاق( فرضی) بنام اتاق فکر در منزل برای بررسی مشکلات احتمالی ، راه حل ها ، خلق ایده ها با مشارکت فرزندان و با لحاظ نیازهای آنان اقدام می نمایند.
۹) اینگونه والدین مهارتهای زندگی را آموزش دیده و با بکار گرفتن آنها موجبات مقتدر سازی ذهنی فرزندان را فراهم می نمایند تا از زمینه انحراف آنان برای مصرف مواد مخدر پیشگیری نمایند.
اینگونه مهارتها عبارتند از :
ـ مهارت ارتباطات :
والدین می بایست هرروز بطور مستمر ساعاتی را برای گفتگو و برقراری ارتباط سالم با فرزندان برنامه ریزی نموده و ضمن پرهیز از هرگونه بازجویی ، توبیخ، پند و اندرز و نصیحت با آنان صحبت دوستانه نمایند. باید یاد آور شد ارتباطات سالم بین والدین و فرزندان عامل پیوند دهنده همبستگی و صمیمیت اعضای خانواده و عزت نفس ( خود ارزشمندی) فرزندان خواهد شد. آنچه مورد انتظار است اینکه والدین و فرزندان با تبادل افکار و احساسات پیرامون شیوه هایی همچون دوست یابی ، علل و عوامل گرایش به آسیب های اجتماعی و خطرات استعمال دخانیات – مواد مخدر – الکل و ... بصورت مستقیم ، شفاف ، آشکار و صمیمانه با رعایت سن عقلی و تقویمی فرزندان (بدون توسل به خشونت ) صحبت نمایند. دراین صورت خانه تبدیل به مکانی برای یادگیری بهتر زیستن خواهد شد.فراموش ننماییم ازجمله مواردی که فرزندان بیش از هرچیز از پدران و مادران خود می خواهند زمان و توجه است .ضمن آنکه باید به خاطر سپرد عدم برقراری ارتباطات سالم با فرزندان ، موجبات محرومیت های عاطفی آنان را فراهم نموده و زمینه را برای ورود فرزندان به ارتباطات ناسالم و منحرف کننده از طریق دیگران فراهم خواهد ساخت .
ـ مهارت حل مسئله :
با توجه به پیچیدگی های عصر حاضر که قبلا تشریح گردید، همه افراد در سنین و شرایط مختلف با توجه به مقتضیات ، با مشکلاتی همچون (عدم قبولی در کنکور، طرد از گروه همسالان ، عدم موفقیت در ازدواج، فشارهای درسی از سوی والدین و متاسفانه تقویت نهضت بیست گرائی در درسها ، تعارض بین ارزش ها و مدهای روز ، تبعیض در فضای منزل-مدرسه و ... ، موقعیت طبقاتی و مقایسه با دیگران ، مشکلات جسمی ، عدم توانایی در انطباق با محیط های اجتماعی مختلف و ...) مواجه گردیده که بعضا زمینه ساز بروز اختلالات روانی همچون استرس ، اضطراب ، انزوا و ... خواهد شد. آن دسته از والدینی که به فرزندانشان آموزش می دهند تا در زمان مواجهه با مشکلات ، ابتدا آنرا به درستی تشخیص داده و درمورد راه حل های مختلف و پیامدهای احتمالی آن به خوبی فکر کرده و سپس کارآمدترین راهها را انتخاب و اجرا نمایند و متعاقبا نتایج آنرا بررسی و در صورت مثبت بودن ، آنرا ادامه داده و در غیر این صورت از راه حل دیگر استفاده نمایند، موجبات سلامت فرزندان را فراهم نموده تا در صورت بروز مشکل به راههایی همچون مصرف مواد مخدر با انگیزه «حذف مشکلات » پناه نبرند.
ـ مهارت خود شناسی:
شناخت نقاط قوت و نقاط ضعف از جمله موضوعاتی است که سبب می گردد فرزندان به نحو صحیح از توانمندی های خود آگاه شده و برای رفع نواقص و نقاط ضعف خود گام بردارند. عدم تسلط افراد برای شناخت و رفع نقاط ضعف ، باعث سوء استفاده احتمالی توسط گروه همسالان گردیده و اینان زمینه گرایش به رفتارهای ناهنجار و ورود به آسیب های اجتماعی را برای فرزندان مهیا خواهند نمود .
ـ مهارت خود کنترلی و خویش نگهبانی :
ازجمله نیازهای اساسی عصر حاضر ، تسلط بر خویشتن و تقویت تقوای درونی است تا افراد با اعتماد به نفس بتوانند نسبت به مهار هیجانهای منفی درونی گامهای اساسی بردارند.بدون شک فقدان این مهارت سبب بی هویتی و زمینه ساز ورود به دایره آسیب های اجتماعی خواهد شد.
ـ مهارت «نه» گفتن و جرأت ورزی :
(مقاومت و قاطعیت در برابر خواسته های منفی) نحوه تربیت فرزندان در منزل و سایر محیط های اجتماعی و آموزشی بگونه ای است که توان «نَه» گفتن را از آنان سلب نموده است. بطوریکه در زمان بروز خطر ، فرزندان قدرت امتناع از پذیرش خواسته های منفی همسالان و دوستان خود را نداشته و از ترس پیامد های بعدی یا برچسب هایی همچون «بچه ننه» و یا همرنگ شدن با جماعت ، همواره سعی می کنند در مقابل تعارف سیگار – حشیش – مصرف قرص های اکس – دعوت به پارتی و ... «بله» بگویند. مسلح شدن فرزندان به مهارت «نه» گفتن و قاطعیت برای پافشاری روی عقیده خود ، زمینه ساز تمرینهای خودباوری و تقویت اعتماد به نفس برای بیان خواسته هایشان گردیده که بدون شک ، آنان را از ورود به آسیب های اجتماعی مصونیت خواهد بخشید.
ـ مهارت استفاده مناسب از زمان و غنی سازی اوقات فراغت :
فقدان سبک زندگی برای نوجوانان و جوانان در عصر ترافیک فزاینده فرهنگ ها ، از جمله موضوعاتی است که مقدمه انحراف احتمالی آنان را فراهم خواهد ساخت . نتایج برخی از پژوهشهای صورت پذیرفته حکایت از این واقعیت تلخ دارد که دانش آموزان و دانشجویان مصرف کننده مواد مخدر ، علت مصرف را پرکردن اوقات فراغت ، برطرف کردن خستگی ، فراموش نمودن گرفتاری ها ، سبُک کردن درد و رنج ، سرگرمی و ... مطرح نموده اند بر این اساس ارائه «مدل زندگی » برمبنای مدیریت زمان ، بطوریکه فرزندان بتوانند با تعیین زمان مشخص برای شرکت در برنامه های گروهی از جمله ورود به شبکه های اجتماعی سالم برای فعالیت های مذهبی در مساجد ، شرکت در گروههای ورزشی و هنری ، مطالعه مستمر ، تلاش برای کسب موفقیت های علمی و از همه مهمتر انس با قرآن بعنوان بهترین هادی و ... نسبت به غنی سازی اوقات فراغت گام بردارند. اینگونه برنامه ریزی ها سبب ایجاد سبک زندگی مناسب گردیده و در نتیجه منجر به عدم ورود به آسیبهای اجتماعی خواهد شد.
ـ مهارت گوش کردن و همدلی :
زمانی که فرزندان با والدین صحبت می نمایند ، والدین می بایست با دقت به گفته های آنان گوش داده تا فرزندان باور نمایند که پدران و مادران برای افکار و احساسات آنان ارزش قائل بوده و از این طریق فرزندان قادر خواهند شد بدون ترس و واهمه ، «آنچه موجب ناراحتی روحی و آزارشان می گردد» را بازگو نمایند . این شیوه موجب پیشگیری از گسترش اختلالات روانی مزمن (که زمینه ساز انحرافات بعدی خواهد بود ) در فرزندان می گردد.
خانواده منطقی:
در مقاله پیشین، برخی ازصفات خانواده منطقی و مهارت های مورد نیاز برای پرورش فرزندان در عصر کنونی را با هدف پیشگیری از مصرف مواد مخدر نوجوانان و جوانان بر شمردیم. در این نوشتار به ادامه بررسی و خصوصیات این دسته از خانواده های منطقی پرداخته خواهد شد.
(ادامه مهارت های زندگی)
- مهارت تصمیم گیری: با توجه به اینکه در عصر تنوع و کثرت به سر می بریم، انسان ها همواره زیر لب واژه «تصمیم، تصمیم، تصمیم» را زمزمه نموده به نحوی که اتخاذ تصمیم برای آنان بسیار دشوار بوده تا جایی که بعضا مشاهده می شود فرزندان قادر به تصمیم گیری در کوچک‌ترین موضوعات از جمله نوع لباس پوشیدن برای رفتن به میهمانی نمی باشند.
بدیهی است توانمندی نوجوانان در استقلال نظر و اندیشیدن مستقلانه موجبات اتخاذ تصمیم مناسب را در شرایط بحرانی برای آنان فراهم خواهد نمود. در غیر این صورت همواره دچار وابستگی فکری بوده و به راحتی تسلیم تصمیم گیری های دیگران شده که زمینه ساز انحراف آنان خواهد بود.
- مهارت تفکر و خلاقیت: بعضا نوجوانان و جوانان به وضع موجود بسنده کرده و در صورت بروز هر گونه تغییر، دچار استرس و اضطراب شده و توانایی رویارویی با شرایط جدید را ندارند. مهارت در به کارگیری خلاقیت، سبب خلق اندیشه های نو و ارایه راه حل های متفاوت نسبت به یک موضوع گردیده که در پی آن، با بالا رفتن ظرفیت استقامت و صبر روبرو خواهند شد. بر این اساس در صورت مواجه با شکست، مفهوم آن در ذهنشان تغییر کرده و توان خواهند داشت با نگاهی هوشمندانه به واقعیت ها و آرمان های خود اندیشیده و به راحتی به گرداب انحرافات اجتماعی گرفتار نگردند.
- مهارت مراقبت و صیانت جنسی: بعضا شاهد این واقعیت تلخ می باشیم که منحرفان به راحتی وارد محدوده‌های مرزی افراد شده و با گول زدن آنان زمینه گمراهی شان را فراهم نموده و بدین ترتیب با گسترش انحرافات جنسی و افزایش بیماری های عفونی نظیر HIV (ایدز) مواجه می گردیم. والدین می بایست ضمن رعایت امور شرعی و اخلاقی در منزل (اعم از نوع پوشش، آداب معاشرت و...) و با استفاده از متخصصین، فرزندان را نسبت به کنترل احساسات به ویژه در زمان بلوغ، کنترل تمایلات جنسی، مضرات ارتباطات پنهان با جنس مخالف و...، سوءاستفاده جنسی (لمس شدن، نگریستن و... به واسطه دوستی های کاذب) و تشریح خسارت های جسمی و روحی تاثیرگذار بر سلامت و نیز تکنیک های حفاظت شخصی و امنیت جسمی آگاهی بخشیده تا موجبات پیشگیری از ارتکاب انحرافات احتمالی جنسی در آنان فراهم گردد. فراموش ننماییم امروزه بسیاری از سایت های مخرب، با ترویج سکس های استریل شده به دنبال بدام انداختن فرزندان در پدیده های ضد اخلاقی هستند.
۱۰) اینگونه والدین فرزندان را در ناز و نعمت فراوان پرورش نداده ضمن آنکه بعضا در منزل با ایجاد بحران های کاذب، آستانه تحمل و بردباری و سطح توانایی فرزندان را برای رویارویی با سردی و گرمی و سختی ها و فراز و نشیب های زندگی بررسی می نمایند تا در صورت بروز مشکلات احتمالی، به راحتی به بن‌بست و انحراف از مسیر صحیح و پناه بردن به مواد مخدر گرفتار نشوند.
۱۱) اینگونه والدین به خواسته های درونی فرزندانشان احترام گذاشته و به ویژه پدران همواره ندای خاموش فرزندان مبنی بر اینکه «پدران به خانه برگردید تا بیشتر در کنار هم باشیم» را ارج نهاده و به آن عمل می کنند. والدین همواره با گرمی بخشیدن به محیط منزل و در آغوش گرفتن فرزندان و انداختن دست به دور گردن آنان علاقه‌شان را ابراز می نمایند.
۱۲) اینگونه والدین در زمان انتقاد کردن به فرزندان، رفتار خاص آنان را مورد نقد قرار داده و بدور از هر گونه مچ گیری، مشخصا بیان می کند که این رفتار مورد پذیرش آنان نمی باشد. والدین همواره می دانند در صورتی که کلیه رفتارهای فرزند خود را زیر سئوال ببرند و با برچسب هایی همچون شلوغ کار، فضول، تنبل، زشت، بی ارزش، کودن، بی تربیت و... آنان را سرزنش نمایند، شالوده عزت نفس (خود ارزشمندی) فرزندان در هم ریخته و موجبات فرار عاطفی و جسمی آنان از منزل فراهم گردیده و سبب بروز انحرافات رفتاری در دراز مدت خواهد شد. بر این اساس والدین تلاش می کنند تا فرزندان را به رفتار و کار صحیح ترغیب نموده و همواره توجه‌شان را به کارهای درست فرزندان متمرکز می نمایند تا سبب پیشرفت و تقویت رفتارهای مثبت در آنان گردد.
۱۳) اینگونه والدین با داشتن روش، کاتالوگ و برنامه زندگی برای زندگی کردن، زندگی می نمایند و به خوبی می دانند ضرورت مجهز بودن به دانش و تفکر برای دست و پنجه نرم کردن با معماهای زندگی و داشتن لنزهای متفاوت برای مواجهه با عصر پیچیده امروز، انکار ناپذیر است. بنابراین تلاش می کنند تا والدین حرفه‌ای گردیده و با دوری از تصمیمات مقطعی و احساسات لحظه‌ای فرزندان را تربیت نمایند.
۱۴) اینگونه والدین همواره با متولیان مراکز آموزشی فرزند خود در ارتباط صمیمی بوده تا ضمن اطلاع و آگاهی از هر گونه تغییر احتمالی در بروز رفتارهای پرخاشگرانه یا گوشه‌گیری و انزوا طلبی، کاهش میزان نمره‌های درسی، غیبت مستمر در کلاس های درس و... فرزندان خود، بتوانند از شیوع آن جلوگیری نموده و همزمان نسبت به تقویت اهداف واقع بینانه در فرزندان تلاش خواهند کرد. آنان به خوبی می دانند بچه های فاقد اهداف مشخص به راحتی دچار آسیب های اجتماعی از جمله گرایش به مواد مخدر گردیده و همواره تابع حوادث خواهند بود.
۱۵) اینگونه والدین به نقش حفاظتی – هدایتی و حمایتی خود کاملا واقف بوده و به خوبی می دانند بچه های خوشبخت، محصول خانواده های خوشبخت هستند. آنان به هیچ وجه تماشاچی یا شگفت زده مسایل رفتاری و... نبوده بلکه همیشه برای پرورش صحیح فرزندانشان ایفای نقش می نمایند. آنان با مقتدر سازی ذهنی فرزندان نسبت به مسایل اجتماعی، فرزندان را واکسیناسیون ذهنی می نمایند تا اگر باران آسیب های اجتماعی از جمله مواد مخدر به بارد فرزندانشان خیس نگردند. والدین در صورت اشتباه از سوی فرزندان با انجام مذاکره مثبت آنان را پذیرفته و به بچه ها فرصت دیگری برای بهتر شدن می دهند.
۱۶) اینگونه والدین خود مسئولیت تربیت فرزندان را عهده دار شده و پرورش آنان را به گذشت زمان نمی سپارند. آنان همزمان نیز فرزندان را در پذیرش مسئولیت های منزل از قبیل مرتب کردن وسایل، شست و شوی برخی از البسه‌شان، تهیه غذاهای ساده و... آماده می کنند تا توان روی پای خود ایستادن را در شرایط آتی بدست آوردند.
۱۷) اینگونه والدین به خوبی می دانند که خانواده اولین مدرسه فرزند است که پدر و مادر رأساً مدیر، معلم و مستخدم آن هستند. والدین دریافته اند که این مدرسه (به قول یکی از نویسندگان بزرگ) تعطیلات ندارد، به کسی حقوق پرداخت نمی شود و آنان مسئولیت ۳۶۵ روزه فرزندان را عهده دار هستند. والدین به این موضوع که نقش کلیدی آنان در تربیت فرزندان ۸۶% ارزیابی شده باور داشته، بر این اساس تلاش می کنند تا این مدرسه با دو رئیس (یعنی پدر و مادر) که بسیاری از حالت شان اعم از نحوه ارتباط کلامی و غیر کلامی و... متفاوت است به نحوی هماهنگ و مطلوب اداره شود تا محیط منزل برای فرزندان به دور از هر گونه تعارض باشد.
۱۸)اینگونه والدین از وقایع جاری روزمره آگاهی کامل داشته و باور دارند که جهان بر نوک انگشتان فرزندان ازطریق اینترنت قرار دارد. آنان به خوبی می دانند فرزندان با موج سواری و کنجکاوی در سایت ها به پردازش موضوعات پرداخته، بنابراین با ایجاد کمربند ایمنی در فرزندان از طریق آموزش‌های لازم برای مواجه با مشکلات احتمالی آن هم بدون ایجاد ترس، اضطراب، وحشت و اغراق بلکه در قالب تمثیل با رعایت سن تقویمی و شخصیتی آنان و با تعلیم مهارتهای زندگی برای حضور در جامعه پر ازدحام امروز (آن هم با فرهنگ های متفاوت و....) آماده‌شان می سازند.
۱۹) اینگونه والدین با فرزندانشان صادق، صریح و روشن صحبت می نمایند. از هر گونه تبعیض، مقایسه، وعده‌های غیر عملی، ایجاد حسادت، دروغ و سایر صفات رذیله اخلاقی به طور مستمر پرهیز می نمایند.
۲۰) اینگونه والدین از کمبودهای اقتصادی در نزد فرزندان نمی نالند تا از بروز احساس حقارت و خود کم بینی جلوگیری شود. آنان به خوبی می دانند حقارت والدین نزد فرزندان، مقدمات انحراف را فراهم خواهد ساخت.
۲۱)اینگونه والدین تسلیم خواسته های غیر معقول فرزندان نگردیده و از هر گونه تجمل گرایی و افراط پرهیز می نمایند.
۲۲) اینگونه والدین حریم خصوصی فرزندان شامل (کمد خصوصی، کیف مدرسه، دفترچه خاطرات، اطلاعات تلفن همراه و...) را محترم شمرده و بدون اجازه وارد این حریم نمی گردند. آنان به خوبی می دانند که فرزندان نسبت به وسایل شخصی خود بسیار حساس بوده و در صورت رفتارهای پلیسی در منزل، اعتماد شان به والدین کاسته خواهد شد و بدین ترتیب امنیت روانی آنان در هم ریخته و فضای منزل برای آنان جذاب نبوده و بدین ترتیب مقدمات خروج مستمر از منزل و سپری کردن اوقات با دوستان و... را در کوچه و خیابان فراهم خواهد ساخت که زمینه ساز رفتارهای انحرافی می باشد.
۲۳) اینگونه والدین با تقویت مثبت اندیشی و افکار مثبت در خود و فرزندان آنان را از پرداختن به افکار منفی و مایوس کننده، خاطرات ناخوشایند، اخبار نامناسب خودکشی، خودسوزی و... می رهانند. والدین می دانند پرداختن به افکار منفی،‌ موتور ذهنی فرزندان را خاموش می نماید.
۲۴)اینگونه والدین فرزندان را در خانه تنها نگذاشته و برای انجام تکالیف و... محدویت های زمان قائل می‌شوند تا فرزندان به مدیریت زمان مقید شوند و از اتلاف وقت پرهیز نمایند.
۲۵) اینگونه والدین از قرار دادن رایانه (کامپیوتر) در اطاق خواب فرزندان پرهیز نموده و آن را در اطاق نشیمن قرار می دهند. والدین در زمان استفاده فرزندان از رایانه، ویدئو، تلویزیون و... ضمن تعیین مدت زمان استفاده ( بامشارکت فرزندان) آنان را همراهی نموده و نقطه نظرات آنان را در خصوص برنامه ها جویا می شوند تا از تاثیر برنامه های ضد اجتماعی و خشونت گرا آگاهی یافته و نسبت به هدایت و آگاه نمودن فرزندان و نیز تقویت و ترغیب فرزندان به سایر فعالیت های گوناگون (ورزشی و...) گام بر می دارند.
۲۶) اینگونه والدین از هر گونه کمال گرایی و زندگی بدون نقص و عیب اعم از اخذ نمره ۲۰، قبولی حتمی در کنکور، نظافت بی کم وکاست اطاق و.. خودداری نموده و به جای تقویت شعار «زگهواره تا گور کنکور بجوی» فرزندان را به نحوه زندگی و بهتر بودن و تلاش موثر سوق می دهند.
۲۷) اینگونه والدین ضمن آگاهی کامل از برداشت فرزندانشان نسبت به سیگار، قلیان، الکل، مواد مخدر، مسایل ضد اخلاقی و... همواره نسبت به اصلاح تفکرات غیر صحیح آنها (ازجمله سیگار برای آرامش اعصاب مفید است) اقدام نموده و آنان را از پیامدهای جسمانی، روانی، معنوی و اجتماعی رفتارهای پر خطر آگاه می‌سازند. البته فراموش ننماییم زمانی اینگونه مطالب برای فرزندان موثر واقع خواهد شد که والدین به گفته‌های خود عامل باشند یعنی خودشان سیگاری، قلیانی و... نباشند درغیر این صورت والدین واعظ غیر متعظ بوده و پیامهایشان در فرزندان اثری نخواهد داشت.
۲۸) اینگونه والدین در خصوص دوستان فرزندان شان آگاهی کافی داشته و سعی می کنند با والدین دوستان فرزند خود ارتباط برقرار کرده و در صورت بروز رفتارهای نامناسب به طور جمعی با هم مشورت کرده و تصمیم مناسب اتخاذ می نمایند.● خانواده پرکار:
در مقاله‌های پیشین به تشریح خصوصیات بارز خانواده منطقی پرداخته و دریافتیم که زندگی در قرن ۲۱ نیازمند والدینی می‌باشد که از صلاحیتهای ذهنی ـ اخلاقی و حرفه‌ای کامل برای تربیت فرزندان برخودار باشند تا فرزندان آنان دچار انحرافات رفتاری و ورود به جرگه آسیب‌های اجتماعی نگردند. در این نوشتار، خصوصیات خانواده‌های پرکار را برخواهیم شمرد. نیم نگاهی به ساختار خانواده‌های پرکار حکایت از وجود والدینی دارد که بعلت پیشی گرفتن ناهنجاریهای اقتصادی و کاهش پرداختن والدین به مسائل فرهنگی خانواده، در نتیجه بین تعهد به کار و تعهد به فرزند همواره تعارض وجود دارد.
خصوصیات خانواده‌های پرکار عبارت است از :
۱) فضای خانه تبدیل به پانسیون و محل نگهداری گردیده و همواره والدینی برای تأمین غذا، پوشاک و ... فرزندان در تلاش هستند. آنان تصور می‌کنند پول، راحتی به همراه می‌آورد غافل از آنکه معلوم نیست خوشبختی را برای فرزندان به دنبال داشته باشد. آنان آسایش زندگی را برای فراهم ساختن وسایل آسایش زندگی فدا می‌کنند.
۲) در اینگونه خانواده‌ها، والدین تمام خستگی و مشقت ناشی از کار روزانه را همچون کوله‌باری سنگین با خود به منزل می‌آورند. به ‌رغم آنکه در عصر ارتباطات به سر می‌بریم لیکن والدین خانواده‌های پرکار در شبانه روز فرصتی برای ایجاد برقراری ارتباط مناسب و مؤثر با فرزندان خود نداشته و بدین ترتیب در فرزندان محرومیت عاطفی شکل می‌گیرد.
۳) اعتماد اینگونه والدین به مدرسه و جامعه بصورت افراطی گردیده لذا بخش زیادی از مسئولیت تربیت فرزندان را به این دو مرجع واگذا می‌نمایند. بطوریکه کم‌کم نقش و اقتدار والدین کاهش یافته و توان تأثیرگذاری بر روی فرزندان را ندارند و بعبارت بهتر پیوند احساسی بین والدین و فرزندان کاهش می‌یابد. این روند در درازمدت سبب خواهد شد که احساس خودباوری و تعادل روانی در فرزندان تنزّل نموده و به تدریج فرزندان این خلأ عاطفی را با برقراری ارتباط با دوستان خود آغاز می‌نمایند که این روند در طولانی مدت سبب انحرافات رفتاری فرزندان خواهد شد. ((در تحقیق بعمل آمده ـ‌در نمونه آماری ـ مشخص گردید، ۶۳ درصد از خانواده‌های دانش‌آموزان نمونه تحقیق از پایگاه نسبتاً پایین اقتصادی برخوردار بوده که در نتیجه ۲۳ درصد فرزندانشان بدون اطلاع والدین به منزل دوستان و نزدیکان تردد داشته و ۵ درصد بدون اطلاع والدین به مسافرت عزیمت نموده و ۴ درصد نیز بدون اجازه والدین چند شب در غیبت از منزل به سر برده‌اند.))
۴) اینگونه والدین توان انطباق با شرایط پر تغییر اجتماعی و فرهنگی را نداشته بطوریکه با بروز مشکلات رفتاری در فرزندان کاملاً خود را باخته و تسلیم شرایط روزگار و دشواریهای زندگی می‌شوند. به عبارتی توان هدایت کشتی زندگی را در امواج ناملایمات روزمره نداشته و در ساحل بی‌تفاوتی فرود خواهند آمد.
۵) اینگونه والدین آنقدر مشغول امور خود هستند که بالاخص فرزندان کم سن و سال احساس می‌کنند والدین، آنان را فراموش کرده‌اند. بر این اساس فرزندانشان با مشکلات روحی و روانی مزمن و آشکار نظیر بی‌حوصلگی، انزواطلبی، بی‌دقتی در درسها، مکیدن انگشت، تیک زدن چشم‌ها، عدم برقراری ارتباط صمیمی و ... مواجه می‌شوند.
۶) در اینگونه خانواده‌ها، والدین بعضاً آن قدر که برای درس خواندن فرزندان فشار می‌آورند، برای تربیت فرزندان و توجه به صفات اخلاقی و معنویت آنان دغدغه و نگرانی ندارند.
۷) اینگونه والدین (بعلت اعتیاد کاری) بعضاً کارهای خود (از قبیل کارتابل‌های اداری یا دفاتر حساب و کتاب مالی) را به منزل آورده و به نوعی غرق در انجام کارها می‌شوند. اگر چه این موضوع شاید از لحاظ اجتماعی قابل پذیرش باشد لیکن در روحیه فرزندان اثرات سوئی بدنبال داشته و آنان احساس می‌کنند که برای والدین‌شان بی‌ارزش هستند زیرا والدین بطور مستمر وقتی را برای فرزندان به منظور آموختن خوبی‌ها و دوری از بدی‌ها صرف نمی‌نمایند. بر این اساس والدین از رؤیاهایی که در سر فرزندان وجود دارد غافل مانده و چه بسا این موضوعات زمینه ساز انحراف و وسوسه آنان گردد.
۸) اینگونه والدین بعلت مشغله بیش از حد، نظارت و کنترل روی اعضاء خانواده (نه فقط فرزندان) نداشته و بر این اساس احتمال انحراف اعضای خانواده به جرگه آسیب‌های اجتماعی از جمله موادمخدر فراهم خواهد شد.
● خانواده های اردوگاهی – بی تفاوت – گسسته
در مقالات پیشین به تشریح خصوصیات دو دسته از خانواده های منطقی و پرکار پرداخته شد . دراین مقاله ویژگیهای سه دسته دیگر از خانواده های اردوگاهی – بی تفاوت و گسسته را بر خواهیم شمرد.
"ویژگی خانواده اردوگاهی (مستبد ،سخت گیر ،انعطاف ناپذیر)":
نیم نگاهی به ساختار خانواده های اردوگاهی حکایت از وجود والدینی دارد که به علت حاکمیت قوانین انضباطی نامناسب و سختگیری های بیجا ، تصور می نمایند فرزندانشان هیچگاه بسوی آسیب های اجتماعی از جمله مصرف مواد مخدر طبیعی و صنعتی و شیمیایی گرایش پیدا نخواهند کرد . فرزندان اینگونه خانواده ها خودکامه و ستیزه جو بوده وبدین ترتیب زمینه های طرد شدن آنان و بروز فرارهای جسمی و عاطفی از فضای منزل ، متصور می باشد .
خصوصیات خانواده های اردوگاهی عبارت است از :
۱) اینگونه والدین با بایدها و نبایدهای مستمر و امر و نهی های فراوان اجازه هرگونه تصمیم گیری را از فرزندانشان سلب می نمایند.
۲) اینگونه والدین به علت حیاهای اخلاقی ، پیرامون خود دیوار آهنین کشیده و از برقراری ارتباط کلامی و غیر کلامی با فرزندان خود اجتناب ورزیده و بر این اساس هیچگاه درخصوص علل و عوامل مؤثر در بروز انحرافات و آسیب های اجتماعی ( ازجمله مواد مخدر ، روابط سوء اخلاقی و ...) با فرزندانشان لب به سخن نمی گشایند. بنا بر این در صورت بروز انحراف رفتاری با شگفت زدگی و غصه های روحی مسائل فرزندان را دنبال کرده و خود را مقصر و شریک انحرافات موصوف نمی دانند و همواره به دنبال فرد مقصر هستند.
۳) اینگونه والدین به استقلال فرزندان توجهی نداشته و بدین ترتیب فرزندانشان نمی توانند روی پای خود بایستند و مستقل باشند.
۴) اینگونه والدین بجای برنامه ریزی در مدیریت خانواده با برنامه روزی ، فضای منزل را اداره می نمایند.
۵)در اینگونه خانواده ها سکوت زیاد که نشانه ای از استرس در فضای منزل می باشد ، مشاهده می گردد .بر این اساس اعضای خانواده به رغم آنکه در منزل هستند ، با هم حرف نمی زنند و هرکس به تنهایی کار خود را انجام می دهد. در همین راستا به علت نارضایتی فرزندان از فضای منزل بجای شادی ، همواره غم – سکون و خمودگی بر آنان حکم فرما خواهد بود.
۶) والدین اینگونه فرزندان ، با سختگیری موضوعات را دنبال کرده لذا فرزندانشان از اعتماد به نفس پایین ، کم رویی و انزوا طلبی برخوردار بوده و بعضاً با افت تحصیلی نیز مواجه می گردند.
۷) فضای منزل به سیستم بسته تبدیل گردیده و با دنیای بیرون از خود (بستگان و ...) تعامل ندارد. بدین ترتیب شاخص فرسودگی فرزندان افزایش خواهد یافت .
۸) اینگونه والدین با ایجاد قوانین نانوشته برای فرزندانشان شامل : ساکت باش ، به هیچ کس اعتماد نکن ، اینگونه موارد دیگر از تو تکرار نشود و ... همواره با انتقاد ، سرزنش ، روش های خصمانه و فشار های بی جهت همانند ضربه چکش به شخصیت فرزندان ، ضربه های مهلک وارد نموده و ناخودآگاه فرزندان را به رازداری های خطرناک و پنهان کاریهای رفتاری هدایت می نمایند.
۹) اینگونه والدین با کنترل های پلیسی در منزل رفتارهای فرزندان را زیر ذره بین قرار داده و بدین ترتیب موجبات خشم ، عصبانیت و بی اعتمادی فرزندان را فراهم ساخته و براین اساس رفتار های درون گرایی و ماجراجویی در آنان شکل خواهد گرفت که مقدمه انحرافات اجتماعی است .
۱۰)اینگونه والدین احساسات فرزندان را سرکوب کرده و همواره با مقایسه آنان با دیگران ، مشکلات روانی را در ایشان گسترانده که در دراز مدت ، سبب بروز دردهای عاطفی فرزندان گردیده و بر این اساس موتور های ذهنی آنان خاموش خواهد شد.
۱۱)اینگونه والدین با چهره خشک ، خشن و بدون محبت با فرزندانشان برخورد کرده و هیچگاه آنان را در بغل نمی گیرند. والدین اینچنینی باید باور داشته باشند بر اساس استنباط از آیه شریفه " لو کنتَ فظا غلیظ القلب لا نفضوا مِن حولک " فرزندانشان از آنان گریزان شده و دست دوستی را به طرف افراد ناسالم دراز خواهند کرد.
۱۲) اینگونه والدین باید دریابند که ایجاد ترس و رعب در منزل مانند هوای گاز کربنیک دار می باشد که (به قول آن نویسنده بزرگ) مغز و روح را مسموم و گاهی سبب مرگ می شود .
۱۳)اینگونه والدین همواره نور افکن خود را روی کارهای منفی فرزندان روشن نموده و توجه شان صرفاً بر کارهای اشتباه آنان می باشد.
۱۴)اینگونه والدین درصورت مشاهده نوار موسیقی و ... در وسایل فرزندان با کمال عصبانیت موارد را در مقابل چشم آنان یا بصورت پنهانی از بین برده و تلاش می کنند ایشان را سانسور نمایند و بدین ترتیب زمینه خشم ، عصبانیت و انتقام فرزندان را هموار نموده که موجبات انحراف های رفتاری شاان فراهم می گردد.
● ویژگی خانواده بی تفاوت
نگاه اجمالی و سطحی به ساختار خانواده های بی تفاوت حکایت از فقدان ارزش های معنوی و تزلزل در باورهای دینی و محیط سرد و طردکننده فضای منزل داشته بطوریکه والدین اینگونه خانواده ها به علت بی تفاوتی در سرنوشت فرزندان ، اهمیتی به آینده آنان نداده و کمترین آرزوی مثبتی را برای فرزندانشان قائل نمی باشند . آنان تماشاچیان بی تفاوت رفتار های فرزندانشان هستند .( براساس نمونه آماری ۳/۴ درصد از خانواده های نمونه تحقیق تقریباً کنترلی بر رفتار فرزندانشان نداشته اند.)
خصوصیات خانواده های بی تفاوت عبارت است از :
۱) اینگونه والدین حضور فیزیکی – روانی و عاطفی در منزل نداشته و با نادیده گرفتن فرزندان ، زمینه های انحراف آنان را فراهم می سازند . بطوریکه خروجی و برونداد این دسته از خانواده ها ، نوجوانان و جوانانی بوده که به راحتی در اکس پارتی ها و نظایر آن شرکت نموده و متعاقباً به انواع آسیب ها و انحرافات دچار می شوند .
۲) اینگونه والدین هرگز اهداف مناسب را برای فرزندان خود آرزو ننموده ، بر این اساس فرزندانِ فاقد اهداف بلند مدت ، به راحتی وارد جرگه آسیب های اجتماعی می شوند .
۳) دراینگونه خانواده ها هریک از اعضا به فکر خود بوده و انسجام خانوادگی به شدت آسیب پذیر شده است براین اساس ساختار بی قیدی و عدم وحدت اعضای خانواده شکل گرفته و در چنین شرایطی نظارت بر رفتار فرزندان و کنترل دوستان آنان معنا و مفهومی ندارد و سیاست " به من چه – به تو چه – به ما چه " در منزل رونق گرفته است بنابر این در صورت بروز تغییرات در وضعیت ظاهری یا رفتاری فرزندان والدین توجهی ننموده و احتمال بروز انحراف در فرزندان فراهم خواهد شد.
۴) اینگونه والدین به علت نرمش محض با کلیه رفتار های فرزندان بدلیل بی تفاوتی ، موافقت نموده و به عبارتی به راحتی تسلیم کارهای آنان می شوند که زمینه ساز گستاخی فرزندان را فراهم خواهد ساخت
۵) در اینگونه خانواده ها روابط و مصاحبت مناسب بین زن و شوهر وجود نداشته که سبب دلسردی و بی تفاوتی در روابط زوجین می گردد که این موضوع به فرزندان نیز سرایت خواهد کرد.
● ویژگی خانواده گسسته
مطالعه ساختار خانواده گسسته حکایت از فقدان آرامش ، عدم ارتباط سالم والدین و فرزندان ، بی توجهی به امر نظارت و کنترل آنان ، نبود حمایت روانی و عاطفی فرزندان داشته به نوعی که فضای خانه از حالت امن خارج گردیده و عنصر محبت و عاطفه رخت بر بسته و به جای آن نزاع ، درگیری ، عصبانیت ، تولید استرس ، اضطراب و ... حاکم شده است . بررسی اولیه شخصیت حدود ۹ میلیون نفر ( با احتساب ورودی های تکراری ) به زندان های ایران طی ربع قرن اخیر شامل بیسوادان تا دکتر ها ، بیکاران تا مهندسین ، روستائیان تا شهریها ، مجردان و متأهلین ، مذکران و مؤنث ها ، ده ساله ها تا صدساله ها ، با جرایم مختلف و سوابق متفاوت حکایت از افرادی داشته که عموماً جزء خانواده های گسسته بوده اند.در اینگونه خانواده ها استعمال مواد مخدر – الکل – رزق حرام – شرارت و خشونت و ... همواره وجود داشته است .
خصوصیات خانواده های گسسته عبارت است از :
۱) فرزندان اینگونه خانواده ها بعضاً احساس تعلق به والدین خود ندارند زیرا همواره با بی توجهی والدینشان مواجه بوده اند.
۲)در اینگونه خانواده ها نزاع ، درگیری و سر و صدای زیاد که نشانه ی دیگری از استرس در خانواده می باشد به گوش میرسد. این موضوع منجر به فاصله فیزیکی ، عاطفی و فکری اعضای خانواده می گردد.
۳) والدین اینگونه خانواده ها به علت قهرهای مداوم ، مجادله بیهوده و بدبینی نسبت به یکدیگر با آفت گسست روابط بین فردی مواجه گردیده و بدین ترتیب دامنه این مقوله تا فرزنداندشان گسترده می گردد. براساس تحقیق صورت پذیرفته ۳۱ درصد از فرزندان نمونه تحقیق از اختلاف بین والدین و ۱۳ درصد دیگر از نزاع و درگیری بین پدران و مادران خبر داده اند.
۴)فرزندان خانواده های گسسته به علت عدم کنترل و نظارت والدین و ارتباط با فراد نامناسب بعضاً دروغگو و به دنبال انکار رفتارهای نامناسب خود می باشند . اینگونه فرزندان همواره دارای مشغله فکری فراوان بوده و توان برقراری ارتباط صمیمی با دیگران را ندارند. فرزندان اینچنینی به عواقب کارهای خود نمی اندیشند و لذا کنترلی در کار خود نداشته و صرفاً به دنبال آن هستند که از سوی دیگران تأیید شوند . فرزندان موصوف در تفکر کردن حد وسط نداشته و توان نه گفتن در مقابل خواسته های نا مشروع دیگران را ندارند . آنان همواره از دیگران انتقاد کرده و از اینکه در معرض انتقاد قرار گیرند می ترسند.
۵) فرزندان خانواده های گسسته به علت فقدان آرامش در محیط منزل و روان بهم ریخته ، تمام عمر را در سردرگمی به سر برده و همواره افسرده هستند. آنان به ارزش های مذهبی پایبند نبوده و به علت تحمل پایین در مقابله با دیگران با خشم و واکنش های اضطراب آمیز رفتار نموده و بعضاً آتش دعوا را بین دوستان شعله ور کرده و گاهی نیز در آن مشارکت می جویند.
۶) فرزندان خانواده های گسسته در زمانبندی و تعیین اولویت و انجام کارها فاقد برنامه ریزی مناسب می باشند .
۷) فرزندان اینگونه خانواده ها آنچه را والدینشان انجام می دهند ، بعنوان الگوی رفتاری باور نموده و آن را تقلید می کنند . والدینی که در منزل از مواد مخدر ، الکل و ... استفاده می نمایند فرزندانشان نیز بعنوان آئینه تمام قد رفتاری والدین ، اینگونه رفتارهای پر خطر را بعضاً تجربه می نمایند.
۸) فرزندان اینگونه خانواده ها بعضاً با افراد منحرف محله ارتباط برقرار نموده و برخی از اوقات تا دیروقت در خارج از منزل بسر می برند، بدین ترتیب در دراز مدت زمینه های انحراف احتمالیشان شکل می گیرد.
۹) فرزندان اینگونه خانواده ها ضمن بی اهمیتی به محیط درس ، با افت چشم گیر تحصیلی مواجه می گردند.
● نتیجه گیری :
فرزندان خانواده های پرکار ، اردوگاهی ، بی تفاوت و گسسته نوعاً در لب پرتگاه سقوط می باشند . بدیهی است فرزندان خانواده های منطقی همواره از گزند آسیب های اجتماعی مصون خواهند ماند. بر این اساس چه خوب است والدین عزیز با هدف سالم سازی فضای منزل به فرمایش مولایمان امیر مؤمنان علی (ع) توجه اساسی نمایند. ایشان در کلامی گوهربار فرموده اند:
«آنقدر عمر نداری که همه چیز را یاد بگیری پس آنقدر یاد بگیر که بتوانی بفهمی و آنقدر عمر نداری که تمام آن چیزهایی راکه فهمیده ای عمل کنی پس آنقدر بفهم که بتوانی به آن عمل کنی .»
امید است با مجهز کردن خودمان به علم همراه با عمل ، فرزندانمان را برای زندگی در عصر پیچیده هزاره سوم آماده سازیم.
حمید صرامی
منبع : سایت بهجو


همچنین مشاهده کنید