جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

بازرگان ، انتخاب طبیعی انقلاب


بازرگان ، انتخاب طبیعی انقلاب
به مناسبت سی ام سالگرد تشکیل دولت موقت - در تاریخ ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷ هجری شمسی تنها چند ساعت پیش از خروج محمد رضا پهلوی از ایران ، دولت شاپور بختیار از مجلس رای اعتماد گرفت . انتصاب شاپور بختیار به سمت نخست وزیری انتقاد آیت الله خمینی رهبر فقید انقلاب را در پی داشت . ایشان پس از خروج آخرین پادشاه ایران از فرصت بدست آمده ناشی از خلاء قدرت استفاده کرده و در پیامی نوید تشکیل دولتی موقت برای تهیه‌ی‌ مقدمات‌ انتخاب‌ مجلس‌ مؤسسان‌ را به مردم دادند . حمایت‌ همه‌ جانبه‌ی‌ مردم‌ از پیام آیت الله خمینی و عدم همکاری با وزرای دولت بختیار رمق‌های‌ دولت‌ بختیار را تحلیل‌ برد و زمینه‌ را برای‌ سقوط‌ نهایی‌ فراهم‌ کرد. آیت الله خمینی پس از بازگشت به ایران در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ در نطقی در بهشت زهرا اعلام کرد که دولت تعیین خواهد کرد . ایشان بلافاصله ۲ روز بعد از بازگشت از تبعید در شامگاه ۱۴ بهمن ماه همان سال با فراخواندن اعضای شورای انقلاب که تقریباً سه ماه قبل از انقلاب در نیمه دوم آذرماه ۱۳۵۷ تشکیل شده بود به مشورت و رایزنی جهت تشکیل دولت موقت پرداختند . نفراتی که در این جلسه حضور داشتند عبارتند از : آیت الله طالقانی، دکتر یدالله سحابی، حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی، آیت الله مطهری، مهندس بازرگان ، آیت الله بهشتی ، آیت الله مهدوی کنی ، آیت الله موسوی اردبیلی ، حجت الاسلام باهنر ، دکتر ابراهیم یزدی ، احمد صدرحاج سید جوادی ، مهندس مصطفی کتیرایی ،تیمسار مسعودی و تیمسارقرنی . در این جلسه که تا ساعت ۱۱ شب به طول انجامید سرانجام مهندس مهدی بازرگان به عنوان نخست وزیر معرفی شد . فاصله همه نیروها با بازرگان و نهضت آزادی کمتر از فاصله هر کدام از این نیروها با هم بود . به این خاطر می توان گفت که انتخاب طبیعی انقلاب و تراز نیروهای حاضر در صحنه انقلاب بازرگان بود . انتخاب اعضای شورای انقلاب و تایید رهبر فقید انقلاب آیت الله خمینی گواهی بر این مدعا است . مهندس بازرگان مامور گشت تا با تشکیل دولت موقت به آشفتگی ها پایان دهد و شرایط لازم برای برگزاری انتخابات مجلس موسسان را فراهم سازد و جمهوری اسلامی را به رفراندوم گذارد . بنابراین اولین رییس دولت با حکمی شرعی ، روز ۱۶بهمن ماه طی مراسمی در آمفی تئاتر مدرسه علوی در ساعت ۵:۳۰ بعد از ظهر با حضور جمع زیادی از خبرنگاران داخلی و خارجی توسط آیت الله خمینی معرفی شد .
بازرگان بر خلاف نظر یار و همراه همیشگی اش مرحوم آیت الله طالقانی که بی وفایی و بی صفایی آقایان را پیش بینی کرده بود این مسئولیت را به عنوان وظیفه شرعی و ملی پذیرفت . زیرا بر این اندیشه بود که اگر انقلاب شکست بخورد روشنفکران دینی را این سرزنش دائمی خواهد بود که چرا بازرگان در آن شرایط حساس از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرد . پس از شکل گیری دولت موقت و پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ انقلاب بر علیه انقلاب آغاز گشت . تحولات بعدی انقلاب به گفته مهندس بازرگان بسیار سریع و وسیع و آتش فشانی انجام گرفت . مواردی چون آزادی خواهی ، وطن ، ملت ، که سبب وحدت گروه ها و مکتب ها گشته بود بهانه و وسیله ای برای تهمت ، تفرقه و تخاصم گشت . اختلافات ریشه ای که پیش از انقلاب در زندان ها و خارج از زندان پیش آمده بود آرام آرام جای منطق گفتمان میان گروه ها را پر کرد . افراد و گروه هایی که تا پیش از پیروزی از ترس یا احتیاط به گوشه ای نشسته بودند به میان آمده طلب مقام و سهم داشتند . بسیاری از روحانیون که در دوره گذشته بی طرف و بی اثر و احیانا مخالف هرگونه تغییری بودند با نزدیک شدن پیروزی به انقلاب پیوسته و برای جبران کم کاری یا عدم سابقه خود دست به افراط در تظاهرات زدند و از طرفی داوطلب خدمات و عهده دار مشاغل حساس بودند . در نزد بسیاری روحیه تضاد و تخریب که از فرهنگ و ادبیات سال های جلوتر سرچشمه می گرفت حالت و هدف مقدسی گرفته اگر کاری از مجاری غیر انقلابی و بدون تندی و قاطعیت انجام می گرفت مورد قبول واقع نمی شد . مهمترین انتقادات به دولت موقت از ناحیه تازه وارد گود شده ها ، حزب الهی ها ، مکتبی ها و مارکسیست های کهنه کار فعال و سمپات به آنها زده می شد ، انقلابی نبودن ، قاطعانه عمل نکردن و گام به گام حرکت کردن ، جرم دولت موقت و مهندس بازرگان بود .
بازرگان هیچ گاه نگفته بود که من انقلابی هستم و بعد عملی غیر انقلابی از او سر زند هر چند که در آن زمان انقلابی عمل کردن عبارت بود از مصادره اموال و بدون دلیل دست به اعدام زدن . اینان با طرح شعارهای تند و رادیکال در افزایش سطح مطالبات مردم بی تاثیر نبودند و اینگونه مردم را نسبت به دولت نا امید و بدبین کردند . از منظر این ها ارتش ، نیروهای انتظامی و آنچه که با سرمایه داری و مالکیت ارضی و بخش خصوصی تولید و توزیع ارتباط داشت می بایست از میان برداشته شود . این تندروی ها ، بدبینی ها و کینه جویی ها علیه دولت و دولتیان چنان اوج گرفت که حتی از اخراج سپورها و پیش خدمت ها راضی نمی شدند . دولت موقت نهادها و وزارتخانه ها و دستگاههای باقی مانده از رژیم پهلوی را به دولت جدید منتقل نمود و همه پرسی جمهوری اسلامی و مجلس خبرگان و قانون اساسی را به خوبی برگزار کرد . همچنین زمینه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری را نیز آماده کرد اما به دلیل استعفا نتوانست آخرین ماموریتش یعنی انتقال قدرت از دولت موقت به یک دولت قانونی دیگر را به انجام رساند . در طول نه ماه حیات دولت موقت بر خلاف گفته عده ای که مرحوم بازرگان را متهم به حزبی کاری و به کارگیری و استفاده تنها از نیروهای نهضت آزادی می کنند ، ۳۰نفر به وزرات رسیدند که از این تعداد ۱۱ نفر نهضت آزادی ، ۱۱ نفر جبهه ملی و منفردین ، ۴ نفر انجمن اسلامی مهندسین و ۴ نفر از روحانیون شورای انقلاب بودند .
مهندس بازرگان معتقد بود که با خروج انقلاب از وضعیت احساسی به وضعیت عقلانی بیشترین منفعت و کمترین صدمه به جامعه می رسد . حقیقت امر این است که بازرگان چه بیرون از قدرت ، چه در قدرت و چه بر قدرت همواره به آرمان ها و اخلاقیات انسانی وفادار ماند . برای او قدرت اصل نبود که برای آن وارد کشمکش شود . در گستره لغزنده سیاست ، یک تجربه موفق مبتنی بر قانون گرایی ، مردم سالاری و آزادی خواهی به یادگار گذاشت . او همواره تلاش کرد که سه خواسته اساسی و تاریخی ملت ایران یعنی امنیت ، عدالت و آبادانی را تحقق بخشد. اما تعداد مراکز قدرت ، اعمال قدرت از بالا ، هرج و مرج و تصرف سفارت آمریکا ، تصمیم او و دولتیان مبنی بر استعفا که یک روز پیش از تسخیر سفارت آمریکا گرفته شده بود را تبدیل به واقعیتی برای تاریخ ایران کرد . استعفا دولت موقت تلخی این مسئله که استبداد ۲۵۰۰ ساله در سراسر وجود و فرهنگ و روحیات ما رسوخ کرده و قویترین عامل مقاومت کننده و تاخیر و تغییر دهنده انقلاب است را یادآور شد . با نگاهی به تاریخ این مرزو بوم ، مشاهده می کنیم ایرانی تنها تجربه برچیدن و سرنگونی سلسله ای از سلسه ای دیگر را داشته و هیچگاه نظام و اساسی عوض نکرده و ایران و ایرانی با وجود تعویض اشخاص یا تغییر عناوین به استبداد بازگشته و به این خصلت عادت پیدا کرده اند . پس از دولت موقت جریانی بر انقلاب ایران حاکم شد که ناتوان از ایجاد و تغییرات ساختاری و مخالف با استقرار پایه های دموکراسی است ، سیاست هایی در عرصه امور داخلی و اقتصادی و اجتماعی و نیز روابط خارجی به اجرا گذاشت که جدایی روز افزون حاکمیت از مردم و انزوای سیاسی از سایر ملل و دولت های دور و نزدیک و تضعیف بیشتر بنیان های تولید و رواج دلالی و رانت خواری و فساد مالی و اختناق سیاسی را به همراه داشت .
امیرحسین کاظمی
شصت سال مقاومت و خدمت ( خاطرات مهندس بازرگان ) - انقلاب ایران در دو حرکت (مهندس بازرگان ) – سقوط دولت بازرگان (دکتر صفاریان و مهندس دزفولی )
منبع : وبلاگ با مردم


همچنین مشاهده کنید