جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


ازدواج رسانه ای ؛ جابجایی کوه یا نوشیدن یک لیوان آب؟!


ازدواج رسانه ای ؛ جابجایی کوه یا نوشیدن یک لیوان آب؟!
می گویند سخت نگیرید، اما سبک ایرانی هم خودش کلی سختی دارد؛ وقتی نشان می دهید که خوب خرج کردن و سنتی خرج کردن شیرین است، خوب یک جوان که منکر زیبایی این سبک نمی شود، حالا شما گلویتان را صاف کنید و داد بزنید که به همه مقدسات قسم این طور ازدواج کردن آخر و عاقبت ندارد...
ازدواج مهمترین اتفاق در زندگی یک جوان است. زندگی اش متحول می شود، تکامل پیدا می کند، انگیزه اش برای کار و تلاش و پیشرفت، بیشتر می شود. اما آیا تا به حال به این فکر کرده ایم که این سنت الهی را به چه نحوی برای جوانان تبلیغ می کنیم؟! حواسمان به رسالتی که رسانه ها در ادا کردنش قصور به خرج می دهند، هست؟!
دائم می گویند این طور ازدواج نکنید، آن طور ازدواج کنید، می گویند دختر این طور نباشد بهتر است، کمتر ضربه می خورد. به پسر گیر ندهید، تورم و گرانی عادی است، سخت نگیرید. می گویند برای زوج های جوان خرج نتراشید، سنگ های بزرگ جلوی پایشان نیندازید، می گویند فلان لایحه مجلس قرار است تصویب شود تا جوانان راحت تر ازدواج کنند و یا طرحی در مجلس عنوان شده و بنیاد خانواده تحکیم بیشتری یابد، می گویند، چپ بروید و راست بیایید، اما هیچ برنامه ریزی تخصصی و راهگشایی صورت نمی گیرد تا برنامه ها و سریال های صدا و سیما را کنترل کند و مطالبی را که هر رسانه دیگری، خارج از نصیحت و اندرز و برای الگو برداری به جوانان عرضه می شود، مورد بررسی قرار دهد.
کمی عادی تر، خودمانی تر و دور از شعار و نصیحت به محیط منزلتان نگاه کنید؛ کنار همین شعارها و حرف های قشنگ و پروانه ای، دارد سریالی پخش می شود که در آن دختر خودش کلاهش را قاضی می کند و به نتیجه می رسد که فلان پسری که می شناسد به درد یک عمر زندگی می خورد و راه کار جالبی هم نشان می دهد که:
ـ "دختر خانم ها! اگر پدر رضایت نداد بروید دادگاه و از همان جا اجازه رسمی و کتبی ازدواج را اخذ کنید!" و این طور می شود که دخترها فکر می کنند که...
وقتی در ماه مبارک رمضان سریال هایی پخش می کنند، که با راه های قانونی انسجام خانواده، اذن پدر در مورد ازدواج دختر باکره نادیده گرفته می شود و پایانی که برای سریال در نظر گرفته شده است مثل عسل به کام روزه داران و تماشاگران تلویزیون شیرین است، چه توقعی می توانیم داشته باشیم که نصیحت های عالمان دین و کارشناسان در قالب سخنرانی و منبر در جوانان اثر کند و نتیجه واضح بی گدار به آب زدن آن ها در امر خطیر ازدواج را برایشان محرز کند؟!
● به سبک ایرانی یا اغنیا!
فرزند جوانِ خانواده فیلمی از کلوپ می خرد یا کرایه می کند با عنوان "ازدواج به سبک ایرانی" که در عین مطرح کردن سخت گیری های عجیب و غریب برای ازدواج که اگر به ذهن پدر و مادرها خطور نمی کرد بهانه ای می شود که فکرشان مشغول تر شود، تمام آن نصیحت هایی که برای جلوگیری از تجمل در این امر مقدس مدت هاست به گوشمان خورده یک شبه بر باد می رود.
می گویند سخت نگیرید، اما سبک ایرانی هم خودش کلی سختی دارد. وقتی نشان می دهید که خوب خرج کردن و سنتی خرج کردن شیرین است، خوب یک جوان که منکر زیبایی این سبک نمی شود، حالا شما گلویتان را صاف کنید و داد بزنید که به همه مقدسات قسم این طور ازدواج کردن آخر و عاقبت ندارد...
می گویند آشنایی های اینترنتی سر دخترهای زیادی را به باد داده، اما در سریال ها و فیلم های سینمایی با مظلوم نمایی آشنایی های آنلاین، باب این فکر را برای دخترها باز می کنند که "من با بقیه فرق دارم. برای من چنین اتفاقی نمی افتد!"
● ازدواج به راحتی آب خوردن
می گویند ساده ازدواج کنید؛ اما آخر و عاقبت جوانی را که با مهریه مختصر و خرج و برج کم در فیلم "دختران انتظار" بارها از صدا و سیما پخش شده است طوری نشان می دهند که دیگر جوان رغبتی به ازدواج راحت ندارد.
دختر مهریه اش را کم درنظر می گیرد، چون بیمار است و به وام ازدواج نیاز مبرم دارد، پسر تن به این ازدواج مثل آب خوردن می دهد چون به پول نیاز دارد، در انتهای فیلم می بینیم پسری که انگار دختر خیلی راحت به عقدش در آمده، فکر پرداخت بدهی کلانش او را بر آن می دارد تا آینده خودش و دختر را نادیده بگیرد و تمام خیال خوش جوان و بیننده را یک جا بسوزاند(!)
البته حرف ما چیز دیگری است، نه آن طور پرخرج و تجملی ازدواج کردن آخر و عاقبت دارد نه خیلی قناعت کردن! آخر گاهی آن قدر قناعت می کنند که هنوز ۵-۴ سالی از پیوند مقدس ازدواج نگذشته، دختر خانم عقده ای می شود و به یاد دوران شیرین از دست رفته دائم گله و شکایت می کند که کاش فلان چیز را می خریدیم و فلان مراسم را برگزار می کردیم.
دقت که می کنیم، قبلا بیشتر هوای جوانان را در ساخت سریال ها داشتند، همین سریال "پدر سالار" که بعد از چند سال مجدد دارد از تلویزیون پخش می شود، نمونه خوبی برای مطرح کردن مشکلات دم دستی و پیش پا افتاده ای است که گاهی یک زندگی آرام را تا پای از هم پاشیدن پیش می برد. اما امروز می بینیم که کارگردان هایمان بی پروا تر شده اند و در سریال ها دم از ازدواج هایی می زنند که با یک سناریوی آبکی روی خیلی از مشکلات و عواقب محتمل آن سرپوش می گذارند و به خیال خودشان یکی از معضلات مهم جوانان را مطرح کرده اند! در حالی که هیچ راه کار اساسی و سازنده ای در انتهای سریال ارائه نمی شود.
● خواب و بیدار...
سریالی مثل "بیداری" وقتی از شبکه ای که به نام جوان مزین شده است پخش می شود، خیلی راحت ازدواجی را نشان می دهد که پسر معیار خود را زیبایی و سادگی دختر قرار داده است و دختر نیز تنها بر اساس معیارهای ظاهری بر تصمیم خود مصر است و در این بین بزرگ ترها فقط نشسته اند و نگاه می کنند؛ از طرفی موضوع سریال برای یک مورد کاملا نادر و کمیاب اتفاق می افتد. دختر یک سرایدار که پدر و مادرش را سال هاست از دست داده و مورد محبت پسر ارباب خودش قرار گرفته است؛ یعنی همان داستان قدیمی که به روایت دختر فقیر و پسر پولدار می پردازد!
درست است که بیان معضلات جامعه در قالب مجموعه های تلویزیونی می تواند تکان دهنده و موثر باشد، اما بد نیست که در ساخت این مجموعه ها بیشتر دقت شود و اگر قرار است معضلی به تصویر کشیده شود تمام ابعاد مد نظر گرفته شده و در دسترس ترین سوژه مورد بررسی قرار گیرد، نه یک سوژه خاص که کمتر احتمال قرار گرفتن جوانان در آن موقعیت وجود دارد.
بیان یک معضل و به تصویر کشیدن آن با در نظر گرفتن درصد عمومیت آن مسئله می تواند تاثیر بیشتری در فرهنگ سازی در جامعه داشته باشد. شاید بد نباشد(!) حالا که داریم خوب شعار می دهیم و هزینه ای را برای ساخت سریال ها مصرف می کنیم، صدا و سیما هم با طرح های دولتی و مجلس همراه شود و دل به دل این لوایح و طرح ها بدهد و از آن ها در نوشتن و به تصویر کشیدن بیشتر استفاده کند. باشد که جامعه در پس این دور اندیشی ها رستگار شود!
بنت الهدی صدر
منبع : برنا نیوز


همچنین مشاهده کنید