شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


جبران/کفاره Atonement


جبران/کفاره  Atonement
▪ کارگردان: جو رایت.
▪ فیلمنامه: کریستوفر همپتون بر اساس رمانی از ایان مک اوان.
▪ موسیقی: داریو مارینللی.
▪ مدیر فیلمبرداری: سیموس مک گریوی.
▪ تدوین: پل تاتیل.
▪ طراح صحنه: سارا گرینوود.
▪ بازیگران: جیمز مک اووی[رابی ترنر]، کایرا نایتلی[سسیلیا تالیس]، رومولا گارنی[برایونی ١٨ ساله]، سائویریس رونان[برایونی ١٣ ساله]، ونیسا ردگریو[برایونی کهن سال]، برندا بلتین[گریس ترنر]، جونو تمپل[لولا گوئینسی]، پاتریک کندی[لئون تالیس]، بندیکت کامبربچ[پل مارشال]، میشله دانکن[فیونا مک گوایر]، جینا مک کی[خواهر دراموند]، دانیل میز[تامی نتل]، الفی آلن[دنی هاردمن].
▪ ١٣٠ دقیقه.
▪ محصول ٢٠٠٧ انگلستان، فرانسه.
▪ نام دیگر: Reviens-moi.
▪ ژانر: درام، عاشقانه، جنگی.
▪ نامزد جوایز بهترین موسیقی، کارگردانی، بهتنی بازیگر زن نقش مکمل/ونیسا ردگریو، بهترین بازیگر زن جوان/رونان و بهترین فیلم از انجمن منتقدان رسانه ها، نامزد جوایز بهترین فیلمبرداری، موسیقی و فیلمنامه اقتباسی از انجمن منتقدان فیلم شیکاگو، نامزد جوایز بهترین کارگردانی، بهترین فیلم-درام، موسیقی، بازیگر مرد، بازیگر زن، بازیگر زن نقش مکمل/نونان و بهترین فیلمنامه از مراسم گولدن گلاب، نامزد جوایز بهترین بازیگر مرد سال/مک اووی، بهترین بازیگر زن سال/نایتلی، بهترین بازیگر تازه کار/نونان، بهترین کارگردان، بهترین بازیگر نقش مکمل زن/ردگریو و نونان، بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم سال از انجمن منتقدان فیلم لندن، برنده جایزه بهترین فیلمبرداری ، بهترین موسیقی و بهترین بازیگر جوان/نونان از انجمن منتقدان فیلم فونیکس، برنده جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی و نامزد جوایز بهترین بازیگر زن، بهترین بازیگر نقش مکمل زن/نونان، بهترین طراحی لباس و موسیقی از مراسم ساتلایت، نامزد شیر طلایی جشنواره ونیز....
سال ١٩٣٥. برایونی تالیس فرزند ١٣ ساله خانواده ای مرفه شاهد مغازله خواهر بزرگ ترش سسیلیا با رابی ترنر، فرزند تحصیل کرده یکی از خدمتکاران شان است. برداشت های غلط و کودکانه برایونی از این رابطه عاشقانه پاک و علاقه غیر منطقی اش به رابی که از سوی وی رد می شود، راه را برای سوء تفاهم و فاجعه ای بزرگ باز می کند. مدتی بعد، پس از آزار جنسی یکی از بستگان خانواده، برایونی نزد پلیس شهادت می دهد که رابی ترنر این کار را کرده و سبب دستگیری و زندانی شدن او می شود. وقتی جنگ دوم جهانی آغاز می شود، رابی برای جنگ عازم جبهه شده و سسیلیا نیز که همچنان عاشق اوست، خانه را ترک و در لندن ساکن می شود.
برایونی که خود می داند با شهادت دروغ زندگی رابی و خواهرش را نابود کرده، ابتدا برای کفاره پس دادن داوطلب شغل پرستاری می شود. اما دیدن رنج دیگران کافی نیست و تصمیم می گیرد تا به دیدار سسیلیا رفته و از او پوزش بخواهد. اما دیگر دیر شده است....
● چرا باید دید؟
همین دو سال قبل بود که جو رایت را با فیلم غرور و تعصب شناختیم. فیلمساز جوان لندنی که در مدرسه هنری سنت مارتین لندن و کمبرول کالج تحصیل کرده و کارش را با نمایش های عروسکی آغازیده است. جبران/کفاره دومین فیلم بلند رایت است، کسی که قبل از ساختن غرور و تعصب چهار مینی سریال تلویزیونی و دو فیلم کوتاه در کارنامه اش دارد و امسال با انتخاب دومین فیلمش برای نمایش افتتاحیه جشنواره ونیز لقب جوان ترین کارگردان تاریخ سینما[٣٥ ساله] که فیلمش در افتتاحیه این جشنواره به نمایش در آمده، را دریافت کرد.
غرور و تعصب نامزدی ٤ اسکار، دریافت ١٠ جایزه معتبر بین المللی و نامزدی دریافت ٣٥ جایزه دیگر را برای رایت به ارمغان آورد، که برای اولین فیلم یک کارگردان جوان رکوردی بسیار قابل توجه محسوب می شود. از طرف دیگر سطح توقعات منتقدان و تماشاگران را برای دیدن فیلمی بهتر و قدرتمندتر از او در دومین قدمش، بسیار بالا برد. اما اینک که جبران/کفاره به نمایش در آمده، می بینیم که انتظارها بیهوده نبوده و فیلمساز جوان توانسته تا سبک سینمایی خود را قوام دهد و به تمامی توقعات به وجود آمده پاسخی به سزا دهد.
فیلم از زبان برایونی ١٣ و سپس ١٨ ساله روایت می شود. با موسیقی[در ترکیبی بدیع از صدای شاسی های ماشین تحریر که گویی می خواهد بر رمان بودن این حوادث را تاکید کند] و تدوینی زیبا که اختلاف نقطه دید او و واقعیت را نیز به نمایش می گذارد.
به نظر می رسد هیچ چیز فوق العاده ای غیر از یک روایت شکیل از قصه عاشقانه ای کلاسیک و انگلیسی وار همچون آثار جین آستین یا خواهران برونته در کار نیست. اما با نزدیک شدن فیلم به میانه خود و نمایش دهشت های جنگ و ارجاع به حادثه ای مهم در تاریخ جنگ جهانی دوم[تخلیه دانکرک، که مهم ترین سکانس اگر نباشد، لااقل باشکوه ترین و عظیم ترین آنهاست] کم کم فیلم جهت و چهره دیگری به خود می گیرد. بعد از این سکانس است که به نظر می آید برایونی توانسته قدرت رویارویی و طلب بخشش از خواهرش و رابی را پیدا کند.
اما با یک جامپ کات به زمان حال و ملاقات با برایونی که اکنون رمان نویسی موفق و سالخورده است، حقیقت را کشف می کنیم. تمامی داستانی که تا این لحظه شاهد آن بودیم، بیست و یکمین و آخرین رمان اوست. رمانی که بر خلاف دیگر آثارش جنبه اتوبیوگرافیک دارد و از این رو بعد از بازنویسی های مکرر به چاپ رسیده، چون مولف خود را در آستانه مردن می داند.
او بالاخره موفق شده تا اشتباه بزرگ خود را در قالب رمانی که فیلم نام خود را از آن گرفته، جبران کند. چون خواهرش سسیلیا در واقعیت به هنگام جنگ در یک پناهگاه زیر زمینی به دام افتاده و غرق شده و رابی نیز در آخرین روز تخلیه دانکرک بر اثر زخمی که روی سینه اش داشته، کشته شده است... اما رمان برایونی تالیس دو عاشق را در خانه ای ساحلی که رویای زندگی هر دو شان بود، به هم رسانده است.
تماشای چنین فیلمی کلاسیک نما و باشکوه چون فیلم های دیوید لین کبیر تجربه بسیار خوشایندی است و سخت یادآور فیلم های خوبی چون برخورد کوتاه و ربه کا که در انتقال فضای دوران جنگ جهانی دوم بریتانیا بسیار موفق بودند. با این حال نباید در این میان سهم فیلمنامه نویس و منبع اقتباس را در توفیق فیلم از یاد برد. ایان مک اوان از رمان نویسانی است که فیلمسازان بسیاری به برگردان آثارش علاقه نشان داده اند و حاصل کار نیز اغلب به یاد ماندنی بوده است.
آرامش غریبه ها[١٩٩٠، پل شرایدر]، باغ سیمانی[١٩٩٣، اندرو بیرکین]، بیگناه[١٩٩٣، جان شلزینگر] و از همه مشهور تر عشق ماندگار[٢٠٠٤، راجر میچل] که در دو سال قبل در همین وبلاگ معرفی شد. مک اوان خود گفته است که می نویسد تا به خوانندگانش شوک وارد کند، رایت نیز همین کار را با فیلمش انجام می دهد. این دو به ما می گویند که باید مراقب رفتارهای احساسی خود باشیم، چون می تواند فجایع غیر قابل جبران به بار بیاورد! و گفتن اینکه "بسیار بسیار متاسفم از ..." دردی را دوا نمی کند.
دومین همکاری رایت با کایرا نایتلی جوان نیز بدون شک دیدنی است، نایتلی بی تعارف هنرپیشه بی رقیب رومانس های انگلیسی زمانه ماست. جبران/کفاره یک فیلم ٣٠ میلیونی است که وجهه ای خوب برای سازنده اش و سینمای انگلستان به دنبال خواهد آورد. تماشای آن حتی اگر برای دیدن برداشت بلند چهار و نیم دقیقه ای سکانس دانکرک[که ٥ بار فیلمبرداری شده] نیز باشد، واجب است. سکانسی که ساختنش هر کارگردان کهنه کاری را هم به چالش می طلبد!
امیر عزتی
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید