جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


چشم‌اندازهای نویدبخش پسامدیریت


چشم‌اندازهای نویدبخش پسامدیریت
محمدرضا آهنچیان در کتاب «پایان مدیریت» بر آن است که زمان تغییر فرا رسیده است زیرا مدیریت نیاز به نوسازی یا بازسازی خود برای ماندگاری دارد.
آهنچیان با نگاهی پست مدرن، نظریه‌های مدیریت مدرن را دارای گرایش به سوی کلی‌نگری و بی‌توجهی به سازمان ارزیابی می‌کند که در آن، تعین‌پذیری و قطعی‌انگاری، طبقه‌بندی و مرزکشی، اطمینان نسبی به درستی و دقت پیش‌بینی‌ها و برنامه‌ها، بررسی رخدادها مستقل از زمان، تاکید بر کنترل و اعتماد به گزارش‌های آن‌ها، پیروی از اصالت قیاس در نتیجه‌گیری از واقعیت‌ها، قداست و ارزش بی‌چند و چون کارآیی و وسیله‌انگاری فرد و ویژگی‌های او در مجموعهء سازمان مشاهده می‌شود.
او «فن‌سالاری جدید» را دارای همان بینشی می‌بیند که هزاران سال پیش صاحبان مشاغل برای دستیابی به نتایج بهتر به ساده‌ترین راه به آن مبنا دست به عمل می‌زده‌اند. در این نوع مدیریت ارزش پیروی بیش‌تر از حفظ فردیت است، می‌توان از فرد صرف نظر کرد، فرد مطابق به انتظارات سازمان و الزامات آن تخصص پیدا می‌کند، سازمان و مدیریت فئودالی یا تیول‌دار طلوع می‌کند و روش پدرسالاری به جای مدیریت مستقل و خود-فرمان یکه‌تازی می‌کند.
با این همه «محمدرضا آهنچیان» از رشد چشمگیر مدیریت در سدهء بیستم که به مدد فرصت‌های ارزشمند و پایان ناپذیر برای گفت‌وگو و طرح چالش‌های تازهء فکری با گسترش نگاه‌های انتقادی پدید آمده‌اند می‌گوید که منجر به نتایج شایسته‌ای شده است.
کاهش فراشیفتگی به پارادایم‌ها و نظریه‌های جدید، باز شدن نگاهی انتقادی-تحلیلی به یافته‌های مدعی موفقیت که کامیابی خود را ناشی از به کارگیری الگو یا روش مدیریتی ویژه‌ای می‌دانند، استفادهء فزاینده از روش‌های پژوهش غیرکمی و غیرآماری، نظیر روش‌های مشاهده‌ای میدانی، یا تحقیق کیفی که به رشد دیدگاه‌های نوین و متفاوت در فهم مدیریت کمک کرده‌اند، توجه به اهمیت و نقش مداخله‌گرانهء بستر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی سازمان‌ها در نتایجی که از مدیریت به دست می‌آید، بازگشت دوبارهء علوم به یکدیگر در قالب طرح‌های بین‌رشته‌ای همه‌جانبه‌نگر و خودباوری فزایندهء اندیشمندان مدیریت و مدیران نظریه‌پرداز در همهء نقاط دنیا به ویژه در کشورهای جنوب بخشی از این نتایج هستند.
در فصلی خواندنی از کتاب که «آن چه مدیریت هست» نام گرفته،‌آهنچیان به غنی شدن تجربه‌های مدیریتی پس از ورود به سرزمین‌های دیگر و سایر فرهنگ ها در اثر رویارویی با دیگر تجربه‌ها اشاره کرده و از امید پر بار شدن درخت‌های نظریه در سرزمین‌های نو سخن می‌گوید.
دربارهء مساله «فرد - سازمان» در فصل دو جزیره در یک اقیانوس «پایان مدیریت» ظهور «فرد» جدیدی را خبر می‌دهد که رابطه‌هایی را با سازمان برقرار می‌کند تا حد زیادی غم‌افزاست. چرا که تغییرات سریع کنونی در این عرصه باعث مخدوش شدن مفاهیمی چون خود - فرمانی، تداوم، ایجاد، پیوستگی و پیش‌بینی‌پذیری نسبتی «هویت» شده است.
البته فرصت‌های انتخاب‌های بیش‌تری براساس جنسیت‌ها در راه تجربه‌اندوزی و شکل دادن به هویت خود به وجود آمده است که امکان به‌هم‌آمیزی بیش‌تر نقش‌های خانه و کار را فراهم و اصلاح رابطهء دو جنس را رقم می‌زند. این تغییر سبب شده است که غلبهء هویت مردانه در محیط کار تضعیف شود اما هنوز در محیط‌‌های کاری تعلق داشتن به قومیت برتر یا اکثریت، حضور در گروه نخبگان و پذیرفته شدن در نخبگان باعث موفقیت می‌شود.آیا سازمان‌ها به آفرینش انسان تازه‌ای کمک کرده‌‌اند که بتواند بر اضطراب خود و ترس از فردا احساس گناه و رفتار غیراجتماعی غلبه کند؟ این پرسشی است که تمام طراحان مدیریت را به پاسخ فرا می‌خواند.
آهنچیان به پست‌مدرن و نظریات مدیریتی آن پنجمین فصل کتاب را اختصاص می‌دهد.
در یک جمع‌بندی کلی سازمان از دیدگاه مدرن‌ماشینی، فنی، عینی، بوروکراتیک و مبتنی بر عدم واگذاری قدرت است در حالی که سازمان از دیدگاه پست مدرن ارگانیک، اجتماعی، ذهنی، دموکراتیک و مبتنی بر واگذاری قدرت است.
هدف‌ها در سازمان مدرن دارای رسالت ویژه، برنامه‌ریزی بلندمدت و تعیین شده است در حالی که در سازمان پست مدرن رسالت نامعین، برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت و تعیین شده از سوی بازار است.
در یک سازمان مدرن تکیه بر نتیجهء ثابت و تحلیل‌پذیر، سلسله مراتب، هدایت، نقش، عملکرد و شناخت است و در یک سازمان پست مدرن تکیه بر فرآیندهای خلاق و شهودی، شبکه‌ها، حمایت، فرد، خشنودی و عاطفه.
آهنچیان تقویت و پشتیبانی و حمایت از گوناگونی و چندصدایی، برابری در روابط قدرت از طریق آزادسازی اطلاعات، شکیبایی در برابر نظر مخالف و تحمل دیگری، اهمیت و ارزش عواطف و احساسات در پیشبرد برنامه‌ها و ترویج گفت‌وگو را از کوشش‌های اساسی برای دریافتن رابطه‌های نو در یک سازمان برای بهبود در نظام روابط انسانی در راستای چندصدایی که یکی از اندیشه‌های پست مدرن است، می‌داند و در گفتار پایانی خود بر آن تاکید می‌کند.
او همچنین تربیت مدیر را اعجاز مدرنیته خوانده و بر لزوم توجه به روش‌های نوین آموزش مدیریتی صحه می‌گذارد تا مدیران نسل آینده بتوانند بین خودباوری و فروتنی، اطاعت‌پذیری و فرمان‌روایی، پیروی و رهبری و دانستن و توانستن پیوندی مطلوب و رشدی پاینده پدید آورند.
جان کلام آهنچیان را می‌توان ضرورت نوسازی و بازسازی «مدیریت» با ویژگی‌های بومی و ملی در ایران امروز با نگاهی به دستاوردهای انتقادی پست مدرن به اندیشه‌های مدیریت مدرن دانست.
«پایان مدیریت» نوشتهء محمدرضا آهنچیان را نشر نی در ۲۴۵ صفحه منتشر کرده است.
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید