شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


برابری ارث زن و مرد در ایران باستان


برابری ارث زن و مرد در ایران باستان
تقسیم ارث در حقوق ساسانی پس از درگذشت پدر خانواده به این ترتیب بود که زن و پسران هر یک سهمی مساوی از ارث داشتند. دختران در صورتی که ازدواج کرده و از خانه پدر جهیزیه به خانه شوهر برده بودند نصف و در غیر این صورت مطابق برادران ارث می‌بردند.
بارتلمه، مستشرق معروف آلمانی با ذکر این مطلب در کتابی با عنوان زن در حقوق ساسانی ترجمهء ناصر‌الدین صاحب‌الزمانی قوانین ایران در عصر باستان را بررسی می‌کند.
نتایج تحقیقات بارتلمه حاکی از آن است که دختر در انتخاب همسر آزاد بود و اجباری نداشت مردی را که پدرش برای او در نظر گرفته به همسری قبول کند و پدر حق نداشت او را از ارث محروم کند و یا تنبیه دیگری درباره‌اش اعمال دارد.
در بند ۲۹ از فصل ۲۸ کتاب «ماتیکان هزار دادستان» آمده است: «‌پسران و دختران پس از ازدواج در پرداخت قروض و دیون پدر و مادر متوفی خود سهیم و شریک هستند»; و از این فتوا این‌طور استنباط می‌شود که دختران نه تنها در حقوق بلکه در تکالیف و مسوولیت‌ها نیز در ردیف پسران خانواده بوده‌اند.
اگر کسی اموال خود را به اشخاص بیگانه می‌بخشید و وارثان قانونی خود را محروم می‌کرد; این عمل قانونی نبود و تنفیذ نمی‌شد. پس از درگذشت پدر خانواده حق ولایت با مادر بود و ریاست خانواده به او تفویض می‌شد. در صورتی که بین طرفین طلاق و جدایی صورت می‌گرفت; زن می‌توانست مهریه‌اش را مطالبه کند و مادام که شوهر اختیار نکرده و درآمدی از خودش نداشت; همسر سابق باید نفقهء او را بپردازد.
اوستا، کتاب مقدس زرتشتیان نیز سندی دیگر از برابرخواهی ایرانیان باستان است. مطابق قوانین اوستا :
۱) زن حق مالکیت داشته و می‌توانسته دارایی خود را مستقلا اداره کند.
۲) زن می‌توانسته ولی و یا قیم و نگهدار فرزندان خود باشد.
۳) زن می‌توانسته مطابق قانون از طرف شوهر خود وارد محاکمه شود و به نام او امور را اداره کند (در صورت بیماری شوهر)
۴) زن می‌توانسته از شوهر ستمگر و بدرفتار خود به دادستان شکایت کند و سزای او را بخواهد.
۵) شوهر حق نداشته است بدون اجازه زنش دخترخود را شوهر دهد.
۶) در دادگاه گواهی زن پذیرفته می‌شد.
۷) زن می‌توانسته است داور یا وکیل شود.
۸) زن می‌توانسته وصی قرار گیرد و تمام اموال خود را وصیت کند.
زنان مالک ثروت خود بودند و اگر کار خیر می‌کردند یا آتشکده بنا می‌کردند تولیت آن به جای شوهر به فرزندانشان می‌رسید. چنان که در فصل پانزدهم فقره ۳۰ ماتیکان هزار دادستان ۱۱) می‌نویسد: «دربارهء آتش (مقدس) که در جایی زنی بر نشاند که او شوهر و فرزند دارد و بمیرد آن آتشکده باید از فرزندانش بشود و نه از شوهر; یعنی شوهر از زن ارث نمی‌برد ولی زن از شوهر ارث می‌برده است.»
در ایران باستان آن‌گونه که کتاب داتستان دینیک ۲۲) روایت کرده است: «اگر مرد در گذشته برای تقسیم اموال خویش وصیتی نکرده باشد، به زن دو بهره و به پسرش یک بهره (سهم) می‌رسد. اگر از مرد در گذشته فقط دخترانی به جای مانده باشند، به هر یک از آنان که شوی نکرده‌اند، یک بهره و بر زنش دو بهره می‌رسد و سهم پسران یا زن پسر که نابینا (به هر دو چشم) یا ناقص به هر دو پا یا هر دو دست باشد دو برابر می‌شد .
خواهران متوفی اگر تحت نگهداری و پرورش برادر متوفی بوده اند و هیچ درآمدی ندارند باید از درآمد متروکه پرورش بشوند، مگر صریحا متوفی دربارهء آنان وصیتی دیگر کرده باشد.چاکرزن ۳۳) و فرزندان او حقی نداشتند ولی پدر می‌توانست قبلا چیزی از دارایی خود را به آنان ببخشد یا وصیت کند که پس از مرگ به آنان بدهند.
چون فرزند نافرمانی کند، سهمی‌از میراث او به مادرش در صورتی که شایسته‌تر از او باشد تعلق خواهد گرفت. اگر فرزند جوان می‌مرد و ثروت از خود می‌گذاشت و اولاد نداشت، ثروت او به پدر و مادر می‌رسید و مساوی میان آن‌ها تقسیم می‌گشت.
اگر کسی به دولت خیانت یا سرکشی می‌کرد یا دزد و راهزن بود و آدم‌کشی و جرم بزرگ مرتکب می‌شد یا از کیش زرتشتی خارج شده، کیش دیگر را می‌پذیرفت دولت می‌توانست ثروت او را ضبط کند ولی به زن و فرزند او اگر دخل نداشتند، چیزی می‌داد .
همچنین در دورهء ساسانیان احکامی‌موجود بود که حقوق زن ممتاز را راجع به تصرف در اموال شوهری که مجنون شده بود، تعیین می‌کرد .
اگر یکی بهره‌ای از ثروت خویش برای شخص بیگانه وصیت می‌کرد و ورثه چنین وصیتی را نمی‌پذیرفتند مرد بیگانه محروم می‌ماند. اگر او مردی یا زنی عاجز و مستحق یا پرستاری پیر بود که در زندگی متوفی را خدمت کرده، ملاحظه او را می‌کردند.
با همهء این اوصاف وجه تمایز حقوق قضایی در ایران باستان با حقوق مشابه جوامع آن دوره ارج نهادن بر زن و تساوی حقوق آنان با مردان بوده است.
تساوی حق‌الارث پسر و دختر و مادر و پدر و افزونی سهم‌الارث مادر به نسبت فرزندان و حق ادارهء امور مالی شوهر توسط زن (در مرحلهء اول پادشاه زن) همگی حاکی از نوعی تساوی حقوق زنان با مردان است. حمایت دولت از زن و فرزند سرکشان و خائنان و آدمکشان و دیگر مرتکبان جرایم سیاسی و مذهبی و از ارث محروم نشدن دختری که فرزند نامشروع داشته، حق ارث عروسی که ناقص‌العضو بوده، حق ارث پرستاران پیر که به متوفی خدمت کرده‌اند نیز مبین نوعی حمایت و تامین اجتماعی است.
۱) کتاب ماتیکان هزار دادستان گزارش هزار فتوای قضایی به زبان پهلوی است که از دورهء ساسانی به جا مانده است .
۲) کتاب داتستان دینیک رساله‌ای قضایی در زمان ساسانی است که به زبان پهلوی نگاشته شده است.
۳) بیوه زنی که از نو شوهر کند چاکرزن نامیده می‌شود.
منبع: سایت زنستان
نگار انسان
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید