جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

جایگاه ایران در سازمان همکاری شانگهای


جایگاه ایران در سازمان همکاری شانگهای
تحولات کنونی جهان معاصر، بر اهمیت همکاری کشورها با یکدیگر برای مقابله با تهدیدات مخلتف که بسیاری از آنها ماهیتی بین‌المللی یافته‌اند، افزوده است. در چنین شرایطی، سازمانهای منطقه‌ای نقش برجسته‌ای می‌یابند. از سوی دیگر فروپاشی بلوک بندیهای گذشته این اندیشه را تقویت کرد که سازمانهای منطقه‌ای بلوک بندیهای قرن بیست و یکمی را تشکیل می‌دهند.
سازمان همکاری شانگهای یکی از سازمانهای منطقه‌ای نوظهوری است که رشد قابل توجهی داشته که صاحب نظران آن را شبیه سازمان جنبش عدم تعهد با کارکرد عملی و با تعریف قرن بیست و یکمی می‌دانند. با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران عضو ناظر این سازمان پذیرفته شده و انتظار می‌رود که در فرایندهای آتی جزء اعضا این سازمان گردد، شناخت این سازمان و کارکردها و موقعیت آن در نظام منطقه‌ای و بین‌المللی ضروری به نظر می‌رسد.
● فرایند تشکیل و توسعه سازمان
سازمان شانگهای با نام (شانگهای ۵) در سال ۱۹۹۶ تأسیس شد که هدف آن حل و فصل اختلافات مرزی و ارضی بازمانده از دوران اتحاد شوروی بود. به عبارت دیگر سابقه پایه گذاری سازمان همکاری شانگهای به اجلاس سال ۱۹۹۶ سران کشورهای روسیه، چین، تاجیکستان، قزاقستان و قرقیزستان در شانگهای چین باز می‌گردد که معاهده‌ای را برای تعمیق اعتماد نظامی در مرزهای منطقه امضاء کرده و نهادی موسوم به گروه پنج را تأسیس کردند. در گروه پنج ابتدا هدف چین از تشکیل چنین گروهی جلوگیری از کمک دولتهای جدیدالتأسیس آسیای میانه به شورشیان استان سین کیانک بود. برای کشورهای آسیای مرکزی نیز مسأله قومیت فرصتی فراهم آورد تا از این مناسبات بهره‌برداری تجاری از همسایه قدرتمند شرقی کند هدف روسیه تثبیت مجدد اقتدار خود در منطقه‌ای بود که آن را به طور سنتی جزو حوزه خود تلقی می‌کرد، اما به مرور این سازمان اولویت‌های خود را بر همکاریهای اقتصادی و تهدیدات مشترک قرارداد. تهدیدات مشترک سازمان، افراط گرایی، تروریسم و تولید گسترده موادمخدر می‌باشد. اما سازمان همکاری شانگهای طی سالهای اخیر تمرکز خود را بیشتر معطوف به فعالیتهای اقتصادی کرده است. یادداشت تفاهم رؤسای دولتهای شش کشور عضو در سال ۲۰۰۱، تشکیل شورای بازرگانان، برگزاری نشست رؤسای بانک‌های مرکزی، تشکیل نشست وزیران اقتصادی، ایجاد صندوق توسعه که تنها تا سال ۲۰۰۶ حدود ۹۰۰ میلیون دلار به اعضا در زمینه طرحهای اقتصادی کمک مالی کرده است، بیانگر اولویت و اهمیت حوزه همکاری‌های اقتصادی در سازمان همکاری شانگهای است.
بنابراین همانطور که ملاحظه شد این سازمان به مرور زمان در طول ده سال براساس نیاز منطقه‌ای دچار تحولات فراوان شد. اهداف امنیتی آغازین این سازمان به مرور به عرصه‌های اقتصادی تعمیم یافت.
به همین جهت در سال ۲۰۰۴ کشور مغولستان به عنوان عضو ناظر سازمان پذیرفته شد. کشورهای پاکستان و هند و ایران نیز در سال ۲۰۰۵ به عنوان اعضای ناظر سازمان قبول شدند. در حال حاضر جمهوری بلاروس نیز خواستار آن است که به عنوان عضو ناظر پذیرفته شود. در صورتی که کشورهای ناظر در پیمان شانگهای به آن بپیوندند جمعیت کشورهای عضو این پیمان به بیش از ۵۰ درصد مردم جهان خواهد رسید البته دائمی شدن اعضای ناظر در دستور کار اجلاس قرار دارد.
نکته دیگر در فرایند توسعه سازمان این است که این سازمان با هدف توسعه اقدامات اعتمادسازی امنیتی پایه‌ریزی شد، کمتر به عنوان یک مکانیزم بین‌المللی مورد توجه جامعه بین‌الملل قرار داشت ولی به مرور در طی اجلاس سران، تکوین و تحول ساختاری و عملکردی پیدا کرده و دامنه اهداف و سیاستگذاری‌های آن از اقدامات و مباحث امنیتی به موضوعات اقتصادی و همکاری سیاسی، تجاری توسعه یافت تا جایی که پس از برگزاری اجلاس سران روسیه در سال ۲۰۰۳ و با تصویب نهایی اساسنامه و اعمال تغییرات لازم در هدف گذاریها به عنوان یک سازمان همکاری‌های بین المللی رسماً از اول ژانویه ۲۰۰۴ اعلام موجودیت نمود و دبیرخانه سازمان در پکن رسماً شروع به کار کرد.
امروزه بحث‌هایی چون نفت و گاز دریای خزر، توسعه ناتو به شرق تأثیر عضویت کشورهای منطقه‌ای WTO تلاش جهت یافتن ساز و کارهای مناسب برای جلوگیری از سلطه آمریکا بر امور جهانی و… در مذاکرات، اعلامیه ها و بیانیه‌های سازمان فوق به چشم می‌خورد.
به همین جهت بسیاری سازمان همکاری شانگهای را اتحادی ضدناتو نامیده‌اند. و با برخی صاحبنظران آن را با جنبش عدم تعهد مقایسه می‌کنند.
چشم‌انداز سازمان همکاری شانگهای نیز قابل تأمل است. به نظر می‌رسد در پرتو همکاریهای منسجم اعضا در شکل گیری نظام بین‌المللی جایگاه شایسته و مؤثری را برای خود مهیا خواهد کرد. این سازمان قابلیت لازم برای تبدیل شدن به یک سازمان چند جانبه دارد. در صورت همکاری منسجم در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی بی‌تردید می‌توان سازمان همکاری شانگهای را در جایگاه بازیگری قدرتمند در آینده منطقه مورد ارزیابی قرار داد. بنابراین اهمیت منطقه‌ای و بین‌المللی سازمان مذکور را می‌توان به قرار زیر فهرست کرد.
● اهمیت منطقه‌ای و بین‌المللی
۱) سازمان منطقه‌ای شانگهای دو قطب بزرگ اقتصاد سیاسی جهان را در کنار هم گرد آورده است.
۲) سازمان منطقه‌ای شانگهای قابلیت بلوک اقتصادی، سیاسی و امنیتی بزرگی را دارد بسیاری از تحلیلگران شانگهای را در راستای ظهور یک قدرت جدید و در مقابل بلوک غرب ارزیابی می‌کنند.
۳) گردآوری سه حوزه تمدنی بودایی، ارتدوکس و اسلامی در زیر یک پرچم همگرایی ایجاد کرده و در خود جایی برای حوزه تمدنی انگلوساکسونی نداده است.
۴) برخورداری از ژئوپلتیک هارتلندی و ژئواستراتژیک.
۵) اعضای سازمان در زمینه همکاری انرژی مکمل خوبی برای یکدیگر محسوب می‌شوند زیرا سازمان بزرگترین مناطق تولید کننده و مصرف کننده انرژی در جهان محسوب می‌شوند.
۶) این سازمان بخش اعظم بلوک بندی هسته‌ای را در خود جای داده است چین و روسیه به عنوان اعضای اصلی و هند و پاکستان به عنوان اعضای ناظر صاحبان بمب هسته‌ای اهمیت ویژه‌ای را به سازمان شانگهای داده است. مضافاً اینکه ایران دارای دانش هسته‌ای صلح آمیز بوده و قزاقستان نیز برخوردار از ذخایر اورانیوم بالا، موازنه هسته‌ای جهان را به نفع سازمان شانگهای سنگین کرده است.
● ایران و سازمان شانگهای
از آنجایی که رویکرد اصلی ایران در سیاست خارجی توسعه همکاری با کشورها و سازمانهای آسیایی است. سازمان شانگهای جایگاه ویژه‌ای در راهبرد خارجی ایران دارد.
۱) در واقع سازمان همکاری شانگهای فرصت مغتنمی برای توسعه و همکاری ایران می‌باشد. گره زدن منافع امنیتی ایران در این سازمان ضمن دستاورد اقتصادی در دراز مدت ظرفیت بزرگتری برای مقابله با چالش‌هایی مانند تروریسم، تولید و قاچاق مواد مخدر و تحرکات تجزیه طلبانه که از خارج هدایت می‌شود ایجاد می‌شود.
۲) از سوی دیگر اکنون که دو کشور چین و روسیه در چارچوب سازمان همکاری شانگهای همکاری‌هایی در ابعاد مختلف دارند با پیوستن ایران و هند زمینه‌های تشکیل«مربع قدرت» در آسیا شکل خواهد گرفت و این همان راهبردی است که جمهوری اسلامی ایران رسماً در مناسبات مختلف با روس ها، چینی‌ها و هندیها مطرح ساخته است. همچنین زمینه‌های چنین تفکری را افرادی مانند یوگنی پریما کف نخست وزیر سابق روسیه تحت نزدیکی سه تحول آسیایی یعنی روسیه، چین و هند مطرح کرده بود.
۳) با توجه به محدودیت‌هایی که اتحادیه اروپا در روابط خود با سایر کشورها بویژه ایران قایل است و همواره مناسبات ایران با اتحادیه اروپا بر اثر ملاحظات سیاسی به تیرگی می‌گراید، عضویت ایران در سازمان شانگهای مزیت بزرگی برای جمهوری اسلامی محسوب می‌شود.
۴) نکته قابل توجه اینکه با وجود رقابت بین آمریکا و چین و روسیه پیوستن کشورهایی چون ایران به سازمان همکاری شانگهای وزنه ضدآمریکایی تصمیمات در سطح منطقه سنگین‌تر از قبل شد، و تبدیل به محور مقابله گرایی در برابر یک جانبه گرایی آمریکا شود.
در هشتمین نشست سران سازمان که اخیراً برگزار شده است رئیس جمهوری ایران طی سخنرانی سیاست‌های آمریکا را تهدیدی برای کشورهای منطقه توصیف کرد و تصریح کرد: سیستم دفاع موشکی آمریکا نه تنها برای ایران بلکه برای کلیه کشورهای آسیایی و اعضای سازمان شانگهای تهدید است. این سخنان و موضع‌گیری فضای سازمان را ضدآمریکایی کرد. به نحوی در بیانیه پایانی این اجلاس و مواضع سایر اعضا منعکس گردید. از سوی دیگر راهبرد ایران در مقابله گرایی با یک جانبه گرایی آمریکا نیز مورد توجه اعضای قرار گرفت در واقع دیدگاههای همه اعضای در خصوص جهان و سیاست بین‌الملل تقویت کننده راهبردی ایران می‌باشد. چنانکه اعضا در این نشست خواستار تقویت سیستم بین‌المللی چند قطبی شدند که تأمین کننده امنیت متساوی باشد.
با این حال صرف نظر از نگاه سیاسی، اقتصاد هند، چین و ایران و روسیه در مسیر پویایی و رشد اقتصادی حرکت می‌کند تجمیع این قطبها در زیر یک سقف همکاری سازمان شانگهای را می‌تواند در چانه زنی رقابت های اقتصادی جهان در ردیف ممتازی قرار دهد.
بنابراین جایگاه این نهاد منطقه‌ای با توجه به سیر رشد آن انتظار می‌رود با اقبال خوبی در آینده روبرو شود و عضویت ایران در این سازمان به تسریع اهداف سیاسی و اقتصادی آن کمک اساسی خواهد کرد.
سیامک باقری
منبع : سایت بصیرت


همچنین مشاهده کنید