جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


مبارزه یا تسلیم در برابر غول تورم


مبارزه یا تسلیم در برابر غول تورم
پس از آن‌که رییس کل سابق بانک مرکزی در سخنرانی افتتاحیهء خود در هجدهمین همایش بانکداری اسلامی،تورم را دشمن همهء خوبی‌ها خواند و حضور این پدیده را در اقتصاد ایران به عنوان یکی از علل ناکامی بانکداری اسلامی دانست، عضو ناظر شورای پول و اعتبار ضمن اشاره به مشکلات متعددی که کاهش ارزش پول ملی کشور به وجود آورده خبر از پیشنهاد خود برای حذف سه صفر از واحد پول ملی و استقبال رییس‌جمهوری از این پیشنهاد و صدور دستور بررسی آن از سوی وی می‌دهد. در این نوشته قصد آن است که فارغ از مباحث فنی و آکادمیک ضمن برشمردن پاره‌ای دیگر از جنبه‌های منفی تورم که اکنون دامنگیر ما شده است نتیجهء پیشنهادی بیان شود.
۱) مشکل ثبت و نگهداری سوابق معاملات و در واقع عملیات حسابداری یکی از معضلات کاهش شدید ارزش ریال است. در مادهء ۲۹ اصلاحیهء قانون تجارت که در سال ۱۳۴۷ به تصویب رسیده حداکثر بهای اسمی هر سهم در شرکت‌های سهامی عام ۱۰ هزار ریال تعیین شده است. به همین قیاس می‌توان تصور کرد که برای تاسیس و راه‌اندازی یک شرکت سهامی عام در اندازهء متوسط به چه مبلغ سرمایه و چه تعداد سهم نیاز بوده است. حال به ترازنامهء بنگاه‌های اقتصادی نه چندان بزرگ امروزه نگاهی بیندازیم. تقریبا هیچ‌کدام از آن‌ها نمی‌توانند ارقام صورت‌های مالی خود را به ریال بنویسند. این ارقام با حذف سه و گاه شش صفر به هزار یا میلیون ریال نوشته‌می‌شوند. اما این امکان برای حسابداران این شرکت‌ها وقتی معاملات را در دفاتر ثبت می‌کنند یا محاسباتی چون ذخیرهء استهلاک دارایی‌ها را انجام می‌دهند وجود ندارد. آنان باید به اصطلاح «تا ریال آخر» را نیز در محاسبات منظور و ثبت کنند. همین معضل در بانک‌ها نیز وجود دارد محاسبه و ثبت سود سپرده‌ها و سود تسهیلات تا آخرین جزء واحد پول الزامی است.
۲) اگرچه به صراحت مادهء ۱- الف قانون پولی و بانکی کشور مصوب سال ۱۳۵۱ «واحد پول ایران ریال است» با این حال امروزه کم‌تر اثری از نام این واحد پول می‌شنویم یا می‌خوانیم. باوجود این‌که واژه‌هایی چون تومان و قران به عنوان واحد محاسبهء ارزش هیچ‌گاه فراموش نشده اما در گذشته حداقل در مکاتبات و مذاکرات و سخنرانی‌ها به خصوص از جانب مقامات رسمی کشور همان نام درست یعنی ریال به کار گرفته می‌شد. امروزه دولتمردان نیز واژهء ریال را کنار گذاشته‌اند و حتی وزیران اقتصادی و مقامات پولی نیز چنین می‌کنند. در همین خبر مربوط به حذف سه صفر از پول ملی ۱۶ بار از واژهء تومان (و یا تومانی) و فقط یک بار از واژهء ریال استفاده شده است.
۳) محو شدن ریال را نه فقط در گفتارها که در نوشتارها و اعلان‌ها نیز مشاهده می‌کنیم. تقریبا دیگر به دیدن قیمت کالاها به واحد تومان عادت کرده و حساسیت خود را از دست داده‌ایم. برچسب قیمت اجناس هیچ مغازه‌داری (مگر آن‌ها که از برچسب بارکد استفاده می‌کنند) به ریال نیست. حتی اگر مشتری جایی قیمتی را به ریال ببیند برای درک درست‌تر مفهوم ارزشی آن کالا، قیمت را در ذهن خود به تومان تبدیل می‌کند. روزگاری نزد سردبیر یکی از روزنامه‌های اقتصادی که در آن زمان سابقهء فعالیتش به ۱۰ شماره هم نرسیده بود گلایه کردم که حداقل شما دیگر بهای روزنامه‌تان را به جای تومان به واحد پول ملی بنویسید. امروز قیمت چند روزنامه یا کتاب به ریال نوشته می‌شود؟
۴) در دادوستدهای خرد و خریدهای روزمره ندادن و نگرفتن بقیهء پول یا استفاده از کالاهای هم ارزش دیگر به صورت امری عادی درآمده است. کبریت، چسب‌زخم، قرص سرماخوردگی، بلیت اتوبوس و نظایر آن و گاه حلالیت خواستن برای بخشش طلب، کالاهایی است که جانشین پول خرد در اقتصاد ما شده است. در یک سفر کاری که چند سال پیش به کشور آلمان داشتم در هنگام خرید از فروشگاه‌های بزرگ، خود شاهد بودم که باقیماندهء پول مشتریان حتی تا کوچک‌ترین واحد پول (یک فینیک) هم بازگردانده می‌شد. نه فروشنده ابایی از این کار داشت و نه خریدار شرمی.
۵) نوشتن، خواندن و مقایسهء ارقام بزرگ دشوار است. برای امتحان خواننده می‌تواند اعداد مربوط به حجم نقدینگی یا بودجهء کل کشور برای دو سال ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ را به ریال نوشته، خوانده و سعی کند آن‌ها را با هم مقایسه کند. آیا مقایسهء این اعداد می‌تواند مفهومی درست را در ذهن ایجاد کند؟
۶) کاهش یک یا چند صفر از پول و در واقع تبدیل واحد پول یا کاهش ارزش آن راهی است که کشورهای دیگری نیز آن را پیموده‌اند. اگر این کار را شرط لازم برای کاهش معضلات ناشی از تورم مزمن در کشور خود بدانیم بدون شک شرط کافی نیست. حذف چند صفر از جلوی اعداد اسکناس‌ها نباید حساسیت ما را نسبت به تورم کم کرده و ما را به خواب خرگوشی فرو ببرد تا زمانی در آینده ، دیگران درگیر همین مشکلات شوند. این کار به نوعی بالا بردن دست‌ها در مقابل غول تورم است و اعتراف به شکست هیچ‌گاه دلچسب نیست. اما این تسلیم اگر تاکتیکی برای پایه‌ریزی و طراحی یورش مجدد باشد و اقتصاد ما استراتژی روشن و پایداری برای مبارزه با تورم داشته و ارادهء سیاسی هم برای اجرای آن وجود داشته باشد، تصمیمی ثمربخش و قابل دفاع خواهد بود.
غلامحسین بزرگمنش‌
‌کارشناس بانکی
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید