شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

پیله ای که به زور باز شد؛مهره ای که سوخت، مایی که آتش گرفتیم!


پیله ای که به زور باز شد؛مهره ای که سوخت، مایی که آتش گرفتیم!
پائولوكوئلیو در «مكتوب» می نویسد:«نیكوس كازانتزاكیس» نویسنده شهیر «آخرین وسوسه مسیح» و «زوربای یونانی» تعریف می كند كه در كودكی پیله كرم ابریشم را روی درختی می یابد، آن هم درست زمانی كه پروانه خود را آماده می كند تا كم كم از پیله خارج شود... كمی منتظر می ماند اما چون فكر می كند خروج پروانه طول كشیده، پس با حرارت دهان پیله را گرم می كند و به زور پروانه خروج خود را آغاز می نماید اما او در حالی بیرون می آید كه بالهایش هنوز بسته است و اندكی بعد می میرد.
كازانتزاكیس می گوید: بلوغی صبورانه با یاری خورشید لازم بود اما من انتظار كشیدن نمی دانستم. آن جنازه كوچك تا به امروز یكی از سنگین ترین بارها بر روی وجدانم بوده است. بردباری لازم است و نیز انتظار زمان موعود كشیدن برای هر كاری...»
یكشنبه حول و حوش ساعت ۳۰/۱۶ چندین میلیون ایرانی همان طور كه تركیبی از عصبانیت و ناراحتی و شرم بودند و زیر لب به زمین و آسمان مالزی بد و بیراه می گفتند، همزمان معنای خردجمعی را نیز بهتر از همیشه فهمیدند. نمی خواهیم لگد به مرده بزنیم و خیلی چیزها را دوباره واشكافی كنیم اما قبول كنید در این یك سالی كه امیر قلعه نویی مربی تیم ملی ما بوده آب خوش از گلویمان پایین نرفت. البته الآن همه تحلیلها معطوف بازی با كره شده است و اینكه چرا رسول خطیبی پنالتی زد و آندو و جواد نزدند یا چرا طالب لو جای رودباریان آمد و یا...
اما قصه فراتر از این حرفهاست.
همان زمان كه هواپیمای حامل ملی پوشان و كادر فنی تهران را به سمت كوالالامپور ترك می كرد و همان زمان كه خیلی ها ایران را شانس اول قهرمانی می دانستند هم نگران بودیم. همان طور كه قبلتر و قبلترش. همان زمان كه برانكو را به جرم خرابكاری و افتضاح بزرگ به بدترین شیوه اخراج كردیم (وحقش بود) و همه در به در دنبال سرمربی می گشتند، همان زمان كه قوطی هر عطار و كشكول هر درویشی را گشتیم تا یكی كه لیاقت نشستن روی نیمكت مربیگری تیم ملی را داشته باشد، بیابیم... همان زمان كه پیرمرد كهنسال فوتبال، همه را دور یك میز جمع كرد تا از بین محمد مایلی كهن، فیروز كریمی، مصطفی دنیزلی و امیر قلعه نویی یك اسم بیرون بكشد و البته قبلش همه را مطمئن كرده بود هیچ كس جز رفیق شفیقش یعنی امیرخانی كه استقلال را قهرمان كرده بود (البته بعد از سه سال) بهتر نیست...
مدیران فوتبالی ما به پیروی و تقلید كوركورانه از اروپایی ها و آمریكایی ها كه سكان هدایت تیم ملی شان را به دست جوانها داده بودند و فان باستن و دونگا و كلینزمن، معمولی ترین گزینه را انتخاب كردند والبته كه این واژه تاریخی «خردجمعی» را وارد حافظه فوتبالی ما كردند. البته همان جا خیلیها مطمئن بودند حتی اگر امیرخان در تیم ملی موفق شود، بعد از سه دوره جام ملتها یا سر دور انتخابی جام جهانی خواهد بود (همان طور كه استقلال را پس از ۳ فصل قهرمان كرد!)
پس الان شما می توانید خیلی هم ناراحت نباشید چون ما حتماً ما در دو دوره دیگر جام ملتها قهرمان می شویم و چه بسا در ۳ دوره جام جهانی دیگر هم در فینال ایتالیا را زدیم و بر بام دنیا ایستادیم!
به هر حال الان كه یك سال از عمر سكانداری قلعه نویی در تیم ملی می گذرد می شود دقیقتر كارنامه مربیگری او را بررسی كرد. مربی كه در بدو ورود همان شگردها، تاكتیكها و ارنج برانكو را ادامه داد و بعد تیم ملی را پر كرد از لژیونرها تا جایی كه حتی استقلال و پرسپولیس در تركیب اصلی نماینده ای نداشتند.
در همین جام ملتها عشق وافر قلعه نویی به خارج نشینان آنقدر به چشم آمد كه برای اولین بار در تاریخ فوتبال ما در یك بازی رسمی (برابر مالزی) در طول ۹۰ دقیقه هیچ بازیكن استقلال و پرسپولیس توی زمین نبودند و ۹ تا لژیونر تیم را جلو می بردند. در طول این یك سال رهبر تیم ملی كه بود؟ در همین جام ملتها مثلاً قرار بود مهدوی كیا این نقش را ایفا كند كه همه دیدند چقدر ناموفق بود و در گذشته هم هیچ كس در حد و اندازه های پادشاهی ملی پوشان نبود. قلعه نویی هم كه دوست ندارد بزرگ دیگری غیر از خودش در تیم باشد!! اصلاً به این قضیه مهم و حیاتی نپرداخت تا بچه های ما بی رهبر هر كاری می خواستند توی زمین بكنند. هنوز هم معتقدیم ۲۳ سال آخر فوتبال علی دایی زیادی بود اما دست كم همان نقش رهبری تیم را كه می توانست به عهده بگیرد.
اصلاً به نظر شما تاكتیك، برنامه، هدف، شیوه و این جور حرفهای تیم ما در طول یك سال گذشته چه بوده است؟ اصلاً نقش قلعه نویی در تیم ملی جز دعوت از چند نفر و نیمكت نشین كردن چند نفر دیگر چیز دیگری هم بوده است؟ تیم فنی بزرگ و پر آدم تیم ملی چه آموزه و آموزش و تاكتیك و برنامه ای برای بر و بچه ها داشتنه اند؟ به نظرتان تمام نمایش تیم ملی همان اندوخته هایشان از فوتبال باشگاهی (بویژه برای لژیونرها) نبوده است؟
نمی خواهیم تمام تقصیر حذف از جام ملتها را به گردن امیر قلعه نویی بیندازیم اما به یاد همان حكایت اول این مطلب بیفتید تا گوشی بیاید دستتان كه چه طور سرمایه هایی كه بعداً ممكن است ارزشی افزوده پیدا كند را خودمان دو دستی می سوزانیم و هم به خودمان و هم به آن اندوخته ها آسیب می رسانیم.
حذف شدیم و احتمالاً قلعه نویی روزهای آخرش را در تیم ملی سر می كند، اما خدا كند این یك سال درس خوبی برای ما باشد كه مهره سوزیمان را كنار بگذاریم. آخر آنچه شنیده می شود جایگزینی علی دایی با قلعه نویی است!!
وحید ضرابی نسب
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید