شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


باسرعت به سوی خاورمیانه


باسرعت به سوی خاورمیانه
اهمیت نفت برای اقتصاد جهان مسأله ای نیست كه بتوان آن را نادیده گرفت، با وجود برنامه های خوش بینانه برای استفاده از راه های تأمین انرژی جایگزین، نقش نفت در طول یك ربع قرن آینده برجسته خواهد بود.
دراین نوشته خواهیم دید كه رشد اقتصادی موجب افزایش تقاضای نفت
- عمدتاً به خاطر لزوم تأمین سوخت بخش حمل و نقل - می شود.
این افزایش موجب گسترش سرمایه گذاری در میادین موجود و میل به فعالیت در میادین جدیدخواهد بود.
از سوی دیگر كاهش تدریجی تولید نفت در بسیاری از نقاط نیمكره شمالی موجب بیشتر متمركز شدن وابستگی جهان به نفت منطقه خاورمیانه می شود.
● تقاضای نفت
نفت تا سال ۲۰۳۰ به عنوان تنها منبع بزرگ انرژی دنیا خواهد بود. در این مدت تقاضای نفت ۴۲ درصد افزایش خواهد یافت. به عبارت دیگر نفت هم اكنون حدود ۴۰ درصد انرژی دنیا را تأمین می كند و افزایش قیمت نفت تنها موجب كندی افزایش تقاضای نفت در برخی مواقع شده است. همچنین با وجود افزایش قیمت نفت در ۳ سال گذشته برخلاف منطق موجود در اقتصاد یعنی كاهش تقاضا در نتیجه افزایش قیمت با افزایش تقاضای نفت مواجه بوده ایم. دلیل این امر آن است كه در اكثر نقاط دنیا جایگزین مناسبی برای نفت جهت تأمین سوخت خودروها و حمل و نقل عمومی وجود ندارد. در واقع ، فرآورده های نفتی ۹۵ درصد سوخت وسایل نقلیه را در سراسر جهان تأمین می كند. چندین عامل موجب عدم وجودنگرانی جدی درباره افزایش تقاضا برای نفت شده از جمله این كه كاهش مداوم مصرف سرانه سوخت بویژه در كشورهای توسعه یافته موجب مصون ماندن اقتصادهای این كشورها از فشارهای تورمی نفت در مقایسه با گذشته شده است. همچنین عوامل دیگری همچون مالیات بالای سوخت در بسیاری از كشورهای توسعه یافته و از سوی دیگر پرداخت یارانه سوخت در كشورهای صادركننده نفت موجب عدم آسیب پذیری جدی صاحبان خودرو از گران شدن نفت شده است به بیان دیگر افزایش قیمت های نفت از سال ۲۰۰۳ به طور عمده رشد تقاضای نفت را متأثر نساخته است.
در باره سهم بخش حمل و نقل از مصرف نفت جهان باید گفت هم اكنون ۵۰ درصد نفت مورد تقاضا صرف تأمین سوخت وسایل نقلیه می شود. این میزان در آمریكا دوسوم نفت مصرفی است. پس از این بخش ، مصرف كننده عمده دیگر نفت، بخش صنعت است. مثال بارز مصرف صنعتی نفت، بخش پتروشیمی است.
پس از این بخش گرم كردن منازل و تولید برق بیشترین مصرف نفت را موجب می شود . لازم به ذكر است استفاده از نفت برای تأمین گرمای منازل و تولید برق از زمان تحریم نفتی اعراب در سال ۱۹۷۳ به طور محسوسی كاهش یافته است زیرا در نتیجه شوك نفتی كه به خاطر این تحریم به وجود آمد زغال سنگ و گاز طبیعی در مقایسه با نفت برای تأمین این مقاصد بسیار ارزان تر تمام می شدند.
● اثر رشد اقتصادی و بخش حمل و نقل در تقاضا برای نفت
تأثیرگذاران عمده بر افزایش تقاضای نفت درجهان عبارتند از كشورهای آمریكای شمالی یعنی آمریكا و كانادا و كشورهای آسیایی به ویژه چین و هند. این كشورها در مجموع ۴۳ درصد افزایش تقاضای نفت تا سال ۲۰۳۰ را تشكیل می دهند. در سال ۲۰۰۴ چین از ژاپن به عنوان دومین مصرف كننده نفت پس از آمریكا سبقت گرفت.
درباره آمریكا نشانه چگونگی جدی بودن تقاضای نفت این كشور این است كه مصرف روزانه نفت هر نفر ۳ گالن است ، در حالی كه این میزان برای دیگر كشورهای عضو سازمان توسعه و همكاری اقتصادی (OECD) تنها ۱‎/۴ گالن است. از سوی دیگر پیامدهای توسعه اقتصادی كشورهای در حال توسعه برای تقاضای نفت تحولات چشمگیری را محقق می سازد، برای مثال درحالی كه تعداد خودروهای دنیا تا سال ۲۰۳۰ دوبرابر خواهد شد، این افزایش برای چین ۲۰ برابر است، همچنین تقاضای كشورهای منطقه اورآسیا برای نفت از تقاضای كشورهای عضو سازمان توسعه و همكاری اقتصادی به دلیل توسعه سریع اقتصادی این كشورها بیشتر خواهد بود.
درباره اتحادیه اروپا باید گفت یك دهه است كه این اتحادیه نرخ رشدی كمتر از سازمان توسعه و همكاری اقتصادی(OECD)، آمریكای شمالی و كشورهای آسیایی غیرعضو (OECD)داشته اند.علاوه براین ، كشورهای عضو اتحادیه اروپا بیشترین میزان سرمایه گذاری دولتی در بخش حمل ونقل مبتنی بر سوخت های غیرنفتی را شاهد بوده اند ولی اثر رشد اقتصادی كمتر و مداخله دولت در كاهش مصرف نفت اندك بوده است . زیرا سه دهه مطالعه در الگوی حمل و نقل شهروندان اروپایی نشان می دهدكه میزان مسافرت اروپایی ها با وسایل نقلیه شخصی افزایش محسوسی داشته و در مقابل مسافرت با اتوبوس و قطار افزایش معمول خود را داشته و نمی توان اثر سیاست دولت در كاهش مصرف نفت را در آن ملاحظه كرد.
در واقع تقاضای نفت به دلیل گشایش اقتصادی كشورها افزایش می یابد؛ این امر را می توان در چین و هند مشاهده كرد. حتی در كشورهایی هم كه رشد اقتصادی نسبتاً كمی دارند حمل ونقل مربوط به اتومبیل و كامیون افزایش داشته است. بنابراین الگوی حمل و نقل مبتنی بر استفاده از سوخت های نفتی در تمام دنیا رایج بوده و تا سال ۲۰۳۰ هم نمی تواند تغییر كند. این مسأله به نگرانی در باره كفایت منابع نفت باقی مانده دنیا، توزیع جغرافیایی این منابع و دسترسی و اطمینان آنها منجر شده است.
دراین میان بحث برانگیزترین ویژگی ذخایر نفت دنیا توزیع جغرافیایی این ذخایر است. چرا كه تمركز منابع مذكور در چند كشور و هماهنگ شدن این كشورها امكان اعمال برخی اقدامات خاص را بر سر راه دسترسی جهان به نفت افزایش می دهد.
● توزیع نابرابر ذخایر نفت جهان
تقریباًدر هر جای دنیا ذخایر نفت یافت می شودو تنها در اعماق اقیانوس ها است كه این ماده یافت نمی شود ولی توزیع میزان ذخایر نفت در جهان به شدت نامتوازن است و دراین بین منطقه خاورمیانه ۶۰درصد نفت جهان را در خودجای داده و ۹۰ درصد نفت این منطقه هم تنها در ۵ كشور حاشیه خلیج فارس قرار دارد. این كشورها به ترتیب حجم ذخایر عبارتند از : عربستان ، عراق ، ایران، كویت و امارات متحده عربی. جالب توجه است كه مجموع نفت ایران و عراق به تنهایی بیشتر از ذخایر نفت هر قاره دیگر دنیا به غیر از آمریكای شمالی است.
همچنین به استثنای عربستان سعودی ، هیچ كدام از كشورهای دارنده ذخایر عظیم نفت در خلیج فارس جزو بزرگترین تولیدكنندگان نفت (عربستان، آمریكا و روسیه) نیستند. این سه كشور مركز تولید نفت جهان هستند و ۷كشور دیگر تولیدكننده عمده نفت یعنی ایران، مكزیك، امارات، كانادا ، انگلیس و نروژ (دریای شمال ) ، كویت و عراق ، هركدام تنها یك سوم هریك از سه كشور بزرگ تولید كننده نفت، محصول تولید می كنند. روی هم رفته این سه كشور یك سوم كل نفت دنیا را تولید می كنند ولی این تولید پایدار نیست.
● افول تولیدكنندگان نفت در شمال (آمریكا و روسیه)
بیشتر كشورهای شمال از قبل نیمی از ذخایر نفت خود را مصرف كرده اند. در دهه های قبل آمریكا نقشی شبیه به عربستان سعودی داشت و بزرگترین تولیدكننده نفت و دارای بیشترین ذخایر این ماده بود. اكثر میادین نفتی این كشور در تگزاس و نواحی اطراف آن واقع شده بود. ولی تا سال ۱۹۷۱ آمریكا نیمی از ذخایر نفت خود را مصرف كرد واز آن زمان ، استخراج نفت از میادین قدیمی روز به روز سخت تر شده است. حتی با وجود كشف نفت در آلاسكا كه بزرگترین میدان نفتی كشف شده در آمریكای شمالی است ، استخراج نفت ازاین ناحیه كه از اواسط دهه ۱۹۷۰ آغاز شد تا اواخر دهه ۱۹۸۰ به اوج خود رسید.
بنابراین اگرچه آمریكا یكی از بزرگترین تولیدكنندگان نفت جهان است ولی ذخایر نفت آن دوامی ندارند و به سرعت در حال اتمام هستند.
لازم به ذكر است افزایش منابع نفت آمریكای شمالی بین سالهای ۲۰۰۵-۲۰۰۰ نه به خاطر كشف ذخایری شبیه به نفت آلاسكا بوده بلكه به دلیل لحاظ كردن منابع غیرمعمول نفت، یعنی شن های حاوی نفت واقع در ایالت آلبرتای كانادا است كه زمین شناسان سالها است آن را شناسایی كرده اند. ولی به دلیل افزایش قیمت نفت از سال ،۲۰۰۳ بهره برداری از این منابع مقرون به صرفه شده است و بنابراین به ذخایر نفت كانادا اضافه شده اند. به این ترتیب ذخایر نفت این كشور كه قبلاً ۵ میلیارد و ۳۰۰میلیون بشكه بوده هم اكنون با احتساب شن های نفتی بالغ بر ۱۷۴ میلیارد بشكه شده است. البته استخراج نفت از این شن های حاوی نفت بسیار گران تر از استخراج نفت مایعی تمام می شود كه در خلیج فارس یا هرجای دیگر دنیا یافت می شود.
از سوی دیگر وجود طرح هایی مبنی بر ارسال نفت استخراج شده از شن های نفتی كانادا به آمریكا از طریق خط لوله با وجودهمه مشكلات مالی و فنی آن به فرض تحقق این امر، میزان نفت حاصل شده از این فرایند، جبران كننده كاهش سریع تولید داخلی آمریكا نخواهد بود.
درباره روسیه ، یكی دیگر از بزرگترین تولیدكنندگان نفت در دهه ۱۹۹۰ ، بیشترین میزان اضافه شدن به منابع انرژی این كشور در داخل مرزهای فدراسیون روسیه فعلی صورت گرفته است ولی این اضافه شدن عمدتاً دراثر استفاده از فناوری های جدید و پمپ های قوی تر در میادین نفتی قدیمی بوده است كه منجر به دستیابی به نفتی بیشتر از میزان مورد انتظار در میادین یادشده بوده است. ولی به هرحال دراین كشور هم با كاهش تولید نفت روبه رو بوده ایم به طوری كه تا سال ۲۰۰۳ تنها ۷۵ درصد میزان نفتی كه در دهه ۱۹۹۰ استخراج می شده تولید شده است. همچنین مانندآمریكا، روسیه هم سرگرم بهره برداری سریع از ذخایر روبه افول نفت است.
تولیدكنندگان جدید بزرگ نفت؛ ایران، عراق و خلیج فارس
دورنمای تولید نفت را می توان با توجه به نسبت ذخایر هر كشور به میزان تولید آن بررسی كرد. نسبت ذخایر به تولید یك كشور از راه تقسیم میزان ذخایر اثبات شده آن برمیزان تولید سالانه كشور به دست می آید. از این راه می توان عمر منابع نفت یك كشور را به طور تقریبی برآورد كرد، زیرا امكان استفاده از فناوری های پیشرفته و كشف ذخایر جدید از دقت این برآورد می كاهد.
از سویی آمریكا و روسیه ، ۲ كشوری كه امروزه عمده ترین تولید كنندگان نفت محسوب می شوند در حد نسبت ذخایر به تولیدكشورهای خلیج فارس نفت تولید می كنند، در حالی كه با این كار منابع آنها به سرعت روبه كاهش می گذارد. از سوی دیگر، به غیر از عربستان، بقیه كشورهای خلیج فارس به طور محسوسی كمتر از حد عربستان سعودی ، آمریكا و روسیه به اكتشاف و استخراج نفت خود می پردازند. البته درباره نفت خلیج فارس به ویژه ایران و عراق مسأله تا حدی سیاسی است ، به این ترتیب كه اگر دسترسی و فعالیت در عرصه های نفتی ایران وعراق برای سرمایه گذاران فراهم بود، تولید نفت این ۲كشور تا سال ۲۰۳۰ روی هم رفته به میزان تولید عربستان می رسید.
در باره ایران باید دانست میزان فعلی تولید نفت این كشور تنهاحدود دوسوم تولید نفت آن قبل از انقلاب ۱۹۷۹ است و این نفت تولیدی هم روز به روز جهت برآورده ساختن نیازهای جمعیت در حال افزایش این كشور به میزان بیشتری صرف مصرف داخلی می شود. گفتنی است تولید ایران هیچ گاه پس از انقلاب و جنگ باعراق به حد قبلی خود نرسیده است.
نویسنده: تام اودانل ترجمه : محسن خزائی
(استاد دانشگاه میشیگان - فیزیكدان هسته ای و متخصص اقتصاد سیاسی نفت و انرژی)
منبع : International Relations and security Network(ISN)
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید