شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

عصر بلر


عصر بلر
اطلاق واژه «عصر» بر دوره‌های كاری زمامداران، شاید مبالغه‌آمیز باشد. زیرا در ادبیات سیاسی – تاریخی «عصر» اشاره به دورانی دارد كه سیاست، فرهنگ، اقتصاد، هنر و دیگران اركان زندگی جمعی انسان‌ها با دوره‌های پیش و پس آن تفاوت دارد.
به همین علت وقتی نام سیاستمداری را به واژه «عصر» می‌افزایند، اشاره به تاثیرگذاری بنیادی سیاستمدار بر سرنوشت مردم آن كشور و احیانا دیگر كشورها دارد. شاید تنها استثنا عنوان «عصر ویكتوریا» باشد كه محل اطلاق آن فراتر از ملكه ویكتوریا است. در دهه‌های اخیر با نوعی مسامحه از عنوان‌‌های «عصر ریگان» و «عصر تاچر» استفاده شده است و در روزهای اخیر «عصر بلر» هم به تدریج وارد متون مطبوعاتی شده است. ویژگی كار تونی بلر چه بود كه او را شایسته پیوند خوردن با واژه پربار «عصر» كرد؟
سال ۱۹۹۷ كه تونی بلر نخست وزیر انگلیس شد، در این كشور و سراسر اروپا دو بحث به صورت موازی در محافل دانشگاهی و مطبوعاتی رایج شده بود.
بحث نخست این بود كه بریتانیا در دوران زمامداری مارگارت تاچر و جان میجر دو نخست وزیر محافظه‌كار، وارد عصر شكوفایی شده و تاچریسم به همراه ریگانیسم در حال پرگشودن به سوی دیگر كشورهای جهان است و این وضع برای فرانسه و آلمان رشك‌آور و برای دیگر كشورهای اروپایی غبطه‌آور شده است.
فرانسوی‌ها و آلمانی‌ها در آن زمان هنوز دلبستگی خود را به سنت‌های اروپایی یعنی اشكالی از دولت رفاه و تامین اجتماعی شبه سوسیالیستی حفظ كرده بودند. بحث دوم این بود كه بلر برای حفظ میراث تاچر و افزودن چیزی بر آن چه باید بكند؟ اگر بخواهد به راه تاچر ادامه دهد، عدول از ایدئولوژی كارگری تلقی می‌شود و اگر بخواهد بر چپگرایی حزب كارگر اصرار بورزد فرصت‌های رونق از كف خواهد رفت.بلر و نظریه‌پردازان حامی او بدون هراس از انتقاد چپگرایان راه اول را برگزیدند. آنها با ابداع اصطلاح حزب كارگرنو، پا جای پای تاچر گذاشتند و طرح خصوصی سازی بزرگ را ادامه دادند.
این كار خشم چپگرایان اروپایی به ویژه فرانسویان را برانگیخت و طولی نكشید كه نشریه‌ای مانند لوموند كه سخنگوی چپگرایان اروپایی است، به صف منتقدان بلر پیوست. حتی مجله اكونومیست كه ارگان لیبرال‌های انگلیسی است، حركت پرشتاب بلر به سوی روش‌های محافظه‌كاران انگلیس را گاه نكوهش كرد.رویگردانی سوسیالیست‌ها و انتقاد آرام لیبرال‌ها نشان داد كه بلر مرزهای جسارت خود را بسیار فراخ و دور از انتظار تعریف كرده است.
از درون این جسارت، كامیابی‌ها و ناكامی‌‌هایی نصیب بلر شد كه برآیند آن برایش كارنامه‌ای مثبت رقم زد. او به علت نزدیك شدن به نو محافظه‌كاران آمریكایی و شركت در جنگ عراق، شماتت شد، اما به علت رونق بخشیدن به اقتصاد انگلیس و پشت سر گذاشتن رقیب دیرینه (فرانسه) ستایش شد. به علت رویارویی با جامعه مسلمانان بریتانیا پس از وقایع ۱۱ سپتامبر نكوهش شد اما به خاطر افزایش نقش انگلیس در تحولات اروپایی ستوده شد.
از این گونه موارد سیاسی باز هم در كارنامه بلر دیده می‌شود: مشاركت در سرنگونی اسلوبودان میلوسوویچ دیكتاتور پیشین یوگسلاوی، تاثیرگذاری بر تحولات تی‌مور شرقی، حل و فصل مسائل ایرلند، اسكاتلند و ولز.اما آنچه بلر را شایسته اخذ عنوان «عصر بلر» كرد تغییر بنیادی در ایدئولوژی حزب كارگر انگلیس و لاجرم تاثیرگذاری بر صورتبندی اجتماعی در این كشور و احیانا الگوسازی برای فرانسویان و آلمانی‌ها است.
در دوران بلر اتحادیه‌های كارگری كه سنگ بنای حزب كارگر بودند به مذاكره‌كنندگانی واقعگرا و پیمانكارانی مصلحت اندیش تبدیل شدند كه به جای تاكید بر توزیع ثروت، بر لزوم افزایش ثروت عمومی پای فشردند. این تغییر روش در واقع دیوار بلند ایدئولوژی را از میان حزب كارگر و حزب محافظه‌كار برداشت و نشان داد كه افراد جامعه ناگزیر نیستند آن گونه كه ایدئولوگ‌های چپگرا می‌پندارند همواره لشكر جنگ‌های طبقاتی تهیدستان و توانگران باشند. بلكه با تغییر روش‌های مدیریت می‌توان به افزایش تولید دست یافت و انگیزه‌های منازعه را از میان برد. آشتی دو ایدئولوژی متخاصم كاری است كه می‌توان دوران تحقق آن را دورانی متمایز با پیش و پس آن دانست و به تحلیلگران حق داد كه از «عصر بلر» سخن بگویند.
محمود صدری
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد


همچنین مشاهده کنید