جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


زنان و آزادی


زنان و آزادی
«در جهانی این‌چنین سرد و سیاه
با قدم‌هایت، قدم‌هایم به راه
فروغ فرخزاد»
زمانی‌که صحبت از آزادی زن می‌شود، کشورهای پیش‌رفته‌ی سرمایه‌داری، بیش‌تر از همه سنگ آن را به سینه می‌زنند و آن‌چنان برای زن‌های کشورهای عقب‌نگهداشته‌شده‌ی جهان سوم و چهارم دل می‌سوزانند که انسان یاد ضرب‌المثل فارسی، کاسه‌ی داغ‌تر از آش یا دایه‌ی مهربان‌تر از مادر می‌افتد.
کم‌تر کسی است روز آزادی زن، به این سوال اساسی پاسخ دهد که منظور از آزادی زن چیست؟ زن از چه چیز باید آزاد شود و نمونه‌ی زن آزاد را کجای دنیا می‌توان پیدا کرد؟ آیا زن اروپایی و آمریکایی آزاد است؟
حضور پدیده‌های شرم‌آور پورنوگرافی و فاحشه‌خانه‌های علنی و غیر علنی در پیشرفته‌ترین کشورهای سرمایه‌داری و استفاده‌ی وقیحانه و شرم‌آور در تبلیغات تجارتی همه حاکی از این است تا نظام سرمایه‌داری وجود دارد صحبت از آزادی انسان خصوصا آزادی زن مسخره است.
کاسترو در مصاحبه با «فردیکو مایور» رییس سابق یونسکو می‌گوید: سالانه دو میلیون زن و دختر در سراسر دنیا به زور به فحشا کشیده می‌شوند. «مزاروش» از نظریه‌پردازان چپ جدید، در اثر پر ارزش خود «فراسوی سرمایه» معتقد است که: هفتاد درصد فقرای جهان را زنان تشکیل می‌دهند. باندهای مجهز شکار انسان و تولید و توزیع پورنوگرافی در کنار «سکس شاپ‌ها» و سایر نمایش‌های شرم‌آور جنسی، گوشه‌ای از فعالیت‌های «مافیای بین‌المللی فحشا» است که اخیرا برای بازاریابی از ماهواره و اینترنت هم استفاده می‌کنند.
در این مورد به زندگی دو نفر از اعضای مشهور این مافیا «مادام اگزاویرا» و «هنفر» در قلب جهان سرمایه‌داری یعنی آمریکا اشاره می‌کنیم.
«مادام اگزاویرا» مدیر یا خانم رییس یکی از مشهورترین فاحشه‌خانه‌های آمریکاست که خاطرات خود را در کتاب پر فروش «فاحشه‌ی خوشبخت» نوشته است.
او می‌گوید زن‌ها و دخترهایی که برای من کار می‌کنند همه فاحشه‌های رسمی نیستند، بسیاری از زن‌های شوهردار، دختران یا زن‌های مجردی هستند که حتا بین آن‌ها استاد دانشگاه هم دیده می‌شود. این زن‌ها و دخترها (یا فاحشه‌های محترم غیر حرفه‌ای- نویسنده) برای برخورداری از زندگی بهتر یا حل مشکلات مالی خود با اجازه‌ی شوهران خود پیش من کار می‌کنند!!
بدین ترتیب ملاحظه می‌کنیم که در دژ سرمایه‌داری جهان، تمام شرف و آبرو و حیثیت انسان تحت تاثیر پول و مسایل مادی قرار دارد.
«هنفر» یا صاحب تراست مشهور «پلی‌بوی» را می‌توان سلطان تهیه و توزیع محصولات پورنوگرافی در سراسر جهان نامید که ثروت و شهرت او دست‌کمی از سایر سلاطین مانند سلطان نفت، سلطان فولاد و غیره ندارد.
کسانی‌که در فیلم‌های شرم‌آور پورنوگرافی تن به ذلت می‌دهند را در این جوامع «پورنو استار» یا ستاره‌ی فیلم‌های پورنوگرافی می‌نامند! درحالی‌که این‌ها بردگان جنسی هستند که شان و حرمت انسان را به شنیع‌ترین صورت ممکن لکه‌دار می‌کنند. هدف پورنوگرافی فساد جامعه خصوصا طبقات فرو دست است.
هیچ نظامی در تاریخ بشر تا این حد به انسان خصوصا زن توهین نکرده و بعد سردمداران بردگی جنسی، یا بردگی زنان برای آزادی زن کاسه‌ی داغ‌تر از آش می‌شوند. یک شکارگاه جدید برای مافیای بین‌المللی، فحشای بلوک شرق سابق، خصوصا اتحاد شوروی قبلی یا به قول رسانه‌های نظام سرمایه‌داری، کشورهای تازه استقلال یافته‌ی شرق است. مردم بی‌کار و گرسنه‌ی این کشورها بهترین خوراک باندهای گوناگون مافیا، خصوصا مافیای بین‌المللی فحشا هستند کسانی که از دبی یا سایر شیخ‌نشین‌های خلیج فارس برمی‌گردند از دیدن انبوه دختران و زنان روسی در آن‌جا غرق حیرت می‌شوند که چه‌طور کار یک ابر قدرت به این‌جا کشیده شده است؟
در کنار فحشا، مواد مخدر، سرقت، نژادپرستی و قتل و غارت هم‌چون قارچ در این کشورها سبز شده، سخن کوتاه این همان بهشت گم‌شده‌ای است که غرب مدت‌ها بود وعده‌ی آن را به ساکنان پشت پرده‌ی آهنین داده بود. به قول معروف حلوای تن تنانی تا نخوری ندانی.
سال‌ها پیش از فروپاشی دیوار برلین، مردمی که از دو آلمان دیدن می‌کردند با دیدن زرق و برق آلمان غربی به تحقیر زندگی ساده‌ی مردم آلمان شرقی می‌پرداختند. از استاد دانشگاه تا آدم عامی معتقد بودند که آلمان شرقی در مقابل همتای غربی خود چون ده‌کوره‌ای مقابل شهر است.
اما کم‌تر کسی از خود می‌پرسید که این زرق و برق و رفاه آلمان غربی از کجا آمده یا اصلا در این کشور چرا آن‌قدر فاحشه‌خانه و سکس شاپ وجود دارد؟ منظره‌ی زننده‌ی فاحشه‌هایی که در محلات مخصوص، لخت با برچسب قیمت پشت ویترین دراز کشیده‌اند چه چیز جز بازار بردگی جنسی مدرن می‌تواند باشد؟
الحمد‌الله دیوار خراب شد و مردم آن‌سوی دیوار رقص کنان و پای‌کوبان به دنیای پر زرق و برق غرب آمدند و بعد از مدتی متوجه شدند که آواز دهل شنیدن از دور خوش است و به قول معروف هر گردی گردو نیست.
وقتی فمینیست‌ها فریاد می‌زنند زن باید آزاد باشد، باید پرسید از چه باید آزاد باشد؟ مگر زن عروسک‌فرنگی در رژیم گذشته‌ی ایران آزاد بود؟ مگر اصلا مساله‌ی زن حجاب و پوشش است؟ زنی که باید برای امرار معاش کنار خیابان زیر نگاه هیز مردان دست‌فروشی کند، زنی که با حقوق بخور و نمیری باید در یک کارخانه و موسسه کار کند، آزادی زن چه مفهومی می‌تواند برای او داشته باشد؟ خصوصا در کشورهای جهان سوم که واژه‌ی آزادی مفهوم خاص خود را دارد و نوعی مردسالاری سنتی بر آن حاکم است.
نظام سرمایه‌داری جهانی، این هرج و مرج و بردگی جنسی را زیرکانه و مزورانه «انقلاب جنسی» می‌نامد. درحالی‌که سرمایه‌داری سورنا را از سر گشاد آن می‌زند. چرا که منظور از انقلاب جنسی، رعایت برابری، بهداشت، زدودن خرافات و به‌طور کلی برداشت علمی از مساله‌ی جنسی است. درحالی که هدف سرمایه‌داری استثمار، بردگی و تحمیق جامعه در این مورد است.
زنده یاد دکتر امیر حسین آریان‌پور، پدر جامعه‌شناسی ایران می‌گفت: ترویج فساد جنسی به منظور غیر سیاسی کردن جامعه است.
زمانی که آمریکا دژ سرمایه‌داری جهان، به‌طور مزورانه از سکس و مواد مخدر و زندگی مصرفی و قسطی برای گرفتاری مردم و غیر سیاسی کردن جامعه استفاده می‌کند، پس وای به حال کشورهای جهان سوم و چهارم که نوچه و پادوی او به حساب می‌آیند.
خانم «کارملوبودی جاردو» نویسنده‌ی کتاب «گولاک اندونزی» که در حقیقت گزارش کودتای وحشتناک ۱۹۶۵ اندونزی است در خاطرات خود می‌نویسد: مستشاران آمریکایی برای بازجویان ارتش فیلم‌های پورنوگرافی نشان می‌دادند تا انگیزه‌ی لازم برای تجاوز به زندانیان سیاسی زن خصوصا کمونیست‌ها را داشته باشند.
دوستی می‌گفت در فرانسه از یک فرانسوی پرسیدم که چه‌طور ممکن است در کنار کلیسا، فاحشه‌خانه و سکس شاپ وجود داشته باشد. فرانسوی با خونسردی جواب داد: هر کدام کار خودشان را می‌کنند!!
در تحلیل نهایی اخلاق و جوهر اصلی نظام سرمایه‌داری سود است و هر چه به آن ختم شود، تلویحا و عملا مورد تایید است. مثلا جنگ، مواد مخدر، فحشا، زدوبند و احتکار را هر چند در کلام محکوم می‌کند اما عملا تولید می‌نماید.
مزاروش می‌گوید: نکته این‌جاست که اگر انسان‌ها نتوانند منافع و تمایل سرمایه را برای انباشت سرمایه تامین نمایند، سرمایه به غیر انسانی‌ترین روش، سلطه‌ی خود را بر آن‌ها اعمال می‌کند. جنگ‌های اول و دوم جهانی، اردوگاه‌های کار اجباری هیتلر، فاجعه‌ی ناکازاکی و هیروشیما گوشه‌ای از سلطه‌ی سرمایه است. و بالاخره باید گفت: تا سرمایه حاکم باشد آزادی زن که همان آزادی همه‌ی بشریت است، به‌طور واقعی و اساسی امکان‌پذیر نخواهد بود.
منوچهر بصیر
منبع : فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید