جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


درباره فیلم زندگی پنهان واژه‌ها


درباره فیلم زندگی پنهان واژه‌ها
ساراپولی، هنرپیشه كانادایی، پس از بازی در فیلم تحسین برانگیز «زندگیم بدون خودم» در نقش بیماری لاعلاج كه وضع جسمانی اش را از عزیزانش پنهان می كند، بار دیگر در دومین تجربه فیلمسازی كارگردان كاتالانی «ایزابل كوئیكست» به زبان انگلیسی حضور یافته است.
در این فیلم جدید كه با عنوان «زندگی پنهان واژه ها» و درامی در فضای رعب و تنهایی است، پولی بازی درخشانی را ارائه می كند و برای این بازیگر كه پیش تر نیز در درام های غمباری همچون فیلم «the sweet Hereafter» از آتوم اگویان ظاهر شده بود، این نقش آفرینی تازه مهارت او را درایفای این گونه نقش های پیچیده نشان می دهد. ایزابل كوئیكست در فیلم قبلی خود «زندگیم بدون خودم» از سكوت به عنوان حربه ای در برابر تراژدی مرگ استفاده می كند و فیلم جدید او به تكمیل این چرخه احساسی با شخصیت هایی كه پیچیدگی های روحی- روانی خاصی دارند، می پردازد. هانا (ساراپولی) كه از سمعك استفاده می كند زنی بسیار تنهاست كه احساس ترس و نا امنی او را در آستانه یك بحران روحی قرار داده است.
او برای نجات از وضع موجود وایجاد تغییری هرچند كوچك در روال عادی زندگیش و گذشته تاریك و غمباری كه پشت سرگذاشته، به مرخصی یك ماهه ای می رود. او در سفر خود به شهری ساحلی در شمال ایرلند در یك رستوران متوجه حرف های مردی به نام ویكتور (ادی مارسان) می شود كه تلفنی از حادثه ای در یك دكل حفاری نفت خبر می دهد كه بانی آن بوده است. تنها نجات یافته این حادثه ژوزف (تیم رابینز) است كه احتیاج به مداوا دارد و هاناكه پرستار است تحت تأثیر این واقعه دلخراش داوطلب كمك به او می شود.
ژوزف در جریان آتش سوزی ای كه در این دكل به وقوع پیوست بشدت مجروح شده است و آسیب وارد شده به قرنیه چشم او تا مدتی موجب از دست رفتن بینایی اش می شود. با پیش رفتن فیلم و سیر وقایع و رابطه ای كه میان هانا كه ناشنوا است و برای شنیدن احتیاج به سمعك دارد و ژوزف كه به طور موقت نابیناشده، خلأهای عاطفی شخصیت ها و تلاش آنها برای پر كردن این خلأ با عوامل خارجی و بیرونی بیشتر نمود می یابد.
هر دوی این شخصیت ها راز هایی در دل دارند كه سعی در پنهان نگاه داشتن آن از دیگری می كنند و هانا با سكوت اختیار كردن و ژوزف با گوش دادن به حرفهای گاه و بیگاه او به رابطه میان خود، ابعاد عاطفی دیگری می بخشند، ژوزف، انسانی خوش طینت است كه در جریان نجات جان یك نفر دیگر در حادثه آتش سوزی دكل، مجروح می شود و پنهان كردن این واقعیت در پشت واژه های ناگفته، طبیعت پاك و بی غل و غش و وجدان آگاه او را لحظه به لحظه بیشتر عیان می كند. فیلم آنچنان با ظرافت صحنه ها را هدایت می كند كه بسیاری از اسرار ناگفته شخصیت ها- بویژه در مورد زندگی هانا- از آنچه كه آنها در عمل انجام می دهند با ارزش تر و مهم تر جلوه می كند و عنوان این فیلم نیز اشاره و تأكیدی بر این اصل است.
در فیلم «زندگی پنهان واژه ها» بیش تر روایت ها و نقل قول ها از جانب ژوزف انجام می گیرد و نابینایی موقت او بهانه ای برای واگذاری آزادی بیان به یكی از شخصیت ها و سلب كردن آن از دیگری است.
ژوزف از راز های ناگفته زندگیش پرده بر می دارد و این بی اعتمادی هانا را به جهان پیرامونش بتدریج كمرنگ می كند. هانا كه با رازداری در عزلتی غریب به دام افتاده، سرانجام در برابر یكی از حرف های ژوزف لبخند می زند و همین رابطه میان آن دو را متحول می كند. با این حال رفتار پر رمزوراز هانا در طول فیلم، تماشاگر را رها نمی كند.
او از كجاست و چرا در ایرلند است؟ او چرا به اینج (جولی كریستی) كه زنی در دانمارك است تلفن می كند و سپس حرف نمی زند؟ او چرا نام واقعی خود را به ژوزف نمی گوید؟ حقیقت بی پرده زندگی او چه برای تماشاگر و چه برای خود ژوزف تا فرارسیدن یك صحنه غیر مترقبه كه در آن همه چیز را افشا می كند، پوشیده و پنهان می ماند.
در فیلم «زندگی پنهان واژه ها» درون شخصیت ها با وسواس و نگاهی انسانی كه فیلم قبلی كوئیكست «زندگیم بدون خودم» فاقد آن بود، كنكاش می شوند و افشاگری های نیمه دوم فیلم به نیابت از سوی همه حرف های ناگفته شخصیت ها، سرگذشت دردناك آن دو، سرگذشت دنیا و شیوه ای كه بشر می تواند به آسانی حوادث و وقایعی را كه باید به خاطر آورده شوند، فراموش و یا پنهان شوند، عیان می كند. برای كوئیكست به عنوان فیلمنامه نویس و كارگردان فیلم «زندگی پنهان واژه ها» جهشی رو به جلو به لحاظ مضمون، ساختار و پردازش پس از فیلم «زندگیم بدون خودم» است. این بار شخصیت های او همانگونه حرف می زنند و رفتار می كنند كه از انسان های زخم خورده به لحاظ عاطفی انتظار است و تلاش بی وقفه آنها برای آرامش جستن در دیگری و پناه بردن به همدیگر، تنهایی دردناك آنها را به تصویر می كشید.
در این فیلم «ساراپولی» با بازی زیبا و درخشان خود موفق می شود توجه تماشاگر را به شخصیتی جلب كند كه عملاً تا پایان فیلم چیز زیادی از او نمی دانیم. او شكنندگی و حساسیت خاصی را به نمایش می گذارد كه به طرز اجتناب ناپذیری یادآور شخصیت امیلی واتسون و فیلم «شكستن موج ها» از لارس فون تریه است. در نقش مقابل او نیز تیم رابینز، بازیگر برنده اسكار نیز بازی درخشان و بی نظیری را با صدای خود ارائه می كند. شخصیت او در این فیلم موقتاً نابیناست و به خاطر جراحات عمیقش قادر به حركت كردن و پائین آمدن از تخت نیست. از همین رو برتون توانایی خود را با تغییر لحن و تن صدایش به نمایش می گذارد.
دشواری های كار و زندگی در دكل های بزرگ حفاری نفت و نشست و برخاست با آدم هایی كه از سر اجبار با همدیگر معاشرت می كنند در چندین صحنه این فیلم از جمله بازی بسكتبال انفرادی مارتین به چشم می خورد. نكته جالب توجه دیگر در این فیلم موسیقی متن و استفاده از ترانه های David Byrne و Clem Snide در جریان آن به عنوان جایگزینی برای واژه های ناگفته و روایت های محرمانه است.
▪ «زندگی پنهان واژه ها» محصول كشور اسپانیا نویسنده و كارگردان: ایزابل كوئیكست
▪ تهیه كننده : استرگارسیا
▪ بازیگران: ساراپولی، تیم رابینز، خاویر كامارا، سور آنكرازدال، ادی مارسان، جولی كریستی، دانیل میز و ...
▪ ژانر: درام
▪ زبان: انگلیسی
▪ جوایز و افتخارات: جایزه گویا برای بهترین فیلم و بهترین كارگردانی در سال ۲۰۰۶
● درباره ایزابل كوئیكست، كارگردان فیلم «زندگی پنهان واژه ها»
كارگردان و فیلمنامه نویس اسپانیایی «ایزابل كوئیكست» فیلمسازی را با دریافت نخستین دوربین هشت میلی متری اش آغاز كرد. پس از تحصیل در تاریخ قرن هجدهم و نوزدهم در دانشگاه بارسلونا وارد كارتبلیغات شد. كار در همین عرصه او را به ساختن آگهی های تبلیغاتی و تجاری سوق داد و در مدت كوتاهی شركت فیلمسازی خود را با نام «Miss Wasabi film» تأسیس كرد. در سال ۱۹۸۳ نخستین فیلمنامه اش با نام «Morbus» به وسیله كارگردان اسپانیایی ایگناسی پی فره تبدیل به فیلم شد. كوئیكست چند سال بعد یعنی در سال ۱۹۸۸ نخستین فیلم بلند خود را با نام«بیش از حد كهنسال برای جوانمرگ شدن» جلوی دوربین برد و با این فیلم در همان سال نامزد جایزه گویا در شاخه بهترین كارگردانی شد.
جایزه گویا مهم ترین جایزه اعطایی در حوزه سینمای اسپانیا و معادل اسكار این كشور است. نخستین فیلم انگلیسی زبان این كارگردان در سال ۱۹۹۶ به بازار آمد. در فیلم «چیزهایی كه هرگز به تو نگفتم» گروهی از بازیگران آمریكایی همچون لیلی تپلور و اندرو مك كارتی به ایفای نقش پرداختند و این فیلم دومین نامزدی گویا در شاخه بهترین فیلمنامه اورژینال را برای كوئیكست به ارمغان آورد. او سپس در مدت همكاری خود با یك شركت فیلمسازی فرانسوی، بایك فیلمنامه اسپانیایی زبان برای فیلم «آنهایی كه عشق می ورزند» در سال ۱۹۹۸ آماده كرد.
كوئیكست در سال ۲۰۰۳ با فیلم انگلیسی زبان «زندگیم بدون خودم» كه اقتباسی سینمایی از یك داستان كوتاه نوشته «نانسی كینكائید» است به شهرت جهانی دست یافت. ساراپولی، بازیگر معروف كانادایی در این فیلم در نقش «آن»، مادر جوانی ظاهر می شود كه تصمیم می گیرد بیماری سرطانش را از خانواده اش پنهان نگه دارد. این فیلم كه محصولی از كشور اسپانیا و كانادا با همكاری شركت فیلمسازی «El Deseo» پدرو آلمودو وار است در جشنواره فیلم برلین مورد توجه قرار گرفت.
شیلا ساسانی نیا
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید