جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


جشن ها و سوگواری های مذهبی


جشن ها و سوگواری های مذهبی
● محرّم در بروجرد
بروجردی ها توجه خاصی به مراسم سوگواری در ماه محرم دارند و بویژه در دهه اول این ماه شهر بروجرد میهمانان زیادی را به خود جلب می کند که مشتاق دیدن کارهای گروهی و مراسم محلی تاسوعا و عاشورا هستند. شهرستان بروجرد بیش از سیصد هیات و دسته سینی زنی، زنجیرزنی و ... دارد که با شروع محرم فعال شده و عمدتا تا پایان صفر به کار خود ادامه می دهند. برپایی سقاخانه، تکیه و روضه از کارهای رایج این ایام است هرچند فعالیت های کوچک و بزرگ فراوانی در این ایام انجام می شود.
به هرحال مراسم محرم شامل بخش های مختلفی است:
▪ سقاخانه
یکی از دیدنی های بروجرد در ماه محرم تشکیل سقاخانه است به این صورت که با آغاز این ماه برخی خانواده ها یک یا چند اتاق بزرگ را سراسر با پارچه مشکی می پوشانند و دیوارها را با تصاویر امامان و آیات قرآن منقش می کنند و منبری چوبی در بالای این اتاقها قرار می دهند که بر روی آن تعداد زیادی چراغ به احترام و یادبود امام حسین (ع) و یارانش روشن می ماند. با غروب آفتاب درب خانه ها را باز می گذارند و معمولا با روشن کردن چراغ و آویختن پرچمی سیاه یا سبز باز بودن سقاخانه را نشان می دهند. مردم نیز در قالب گروههای کوچک و بزرگ و با فرستادن صلوات و یا خواندن اشعاری گروهی در مدح امام حسین (ع) در کوچه پس کوچه های شهر به راه می افتند و با عنوان میهمان از این سقاخانه به آن سقاخانه می روند. زنان نیز همراه با مردان خانواده یا بصورت گروههای زنانه به سقاخانه می روند و این ایام معمولا از امن ترین ایام برای تردد شبانه است چرا که بیشتر مردم تا پاسی از شب در معابر هستند. سقاخانه را قلیچ هم می گویند از آن رو که به هنگام ورود به منزل و برای اطمینان از باز بودن سقاخانه و آمادگی میزبان رسم بوده با صدای بلند بگویند:" قلیچه یا قولوچه" و در صورت شنیدن "قلیچه" به خانه وارد می شدند. "قولوچه" به معنی تمام شدن زمان و به هر روی عدم پذیرش میهمان بوده است. در بدو ورود به اتاقی که سقاخانه را تشکیل می دهد ابتدا به جای سلام رسم است بگویند:"بر قاتلان سید الشهدا لعنت". میزبان و یا دیگر میهمانان حاضر نیز در پاسخ می گویند:"بیش باد!".
سپس شعرهایی در مدح شهدای کربلا خوانده می شود و بعضا سینه زنی مختصری نیز انجام می شود و چند دعایی در خصوص شفای بیماران، گشایش کار حاضران و برآوردن حاجات میزبان گفته می شود. صاحب خانه نیز با چای، شیر، میوه، شیرینی و مانند آن از میهمانان پذیرایی می کند. خیلی از مردم نذر می کنند که در صورت برآورده شدن حاجاتشان خدمتی به سقاخانه کنند و معمولا پارچه سیاه، چراغ و یا چای و شربت ... سقاخانه تا حدی از این راه تامین می شود. به هنگام خروج نیز رسم است بگویند: "اجرتان با سید الشهدا !" و بعد به سقاخانه دیگری بروند و این کار معمولا تا نیمه شب ادامه دارد. البته هرچند در سالهای اخیر از تعداد سقاخانه ها کاسته شده و یا مردم بیشتر با ورود به سقاخانه به دیدن دوستان قدیمی و گفتگو با آنان می پردازند اما هنوز هم این رسم از مهمترین رسوم اجتماعی بروجردی هاست. بویژه از گذشته در کنار فال و تماشا بودن و البته ثواب سقاخانه، یکی از بهترین مکان ها برای دیدن دختر ها توسط خانواده ها و امکان خواستگاری و امر خیر همین سقاخانه ها بوده است.
▪ چهل منبر
در غروب و شامگاه تاسوعا، بسیاری از مردم و بویژه کسانی که در شبهای قبل سقاخانه داشته اند درهای خانه خود را به روی مردم باز می کنند و سینی بزرگی در ورودی خانه یا حیاط می گذارند و در آن به یادبود شهدای کربلا شمع روشن می کنند و با نوشیدنی و دیگر نذورات از میهمانان پذیرایی می کنند. بسیاری از زنان و مردان با تهیه چهل شمع، با پای برهنه و بدون این كه با كسی صحبت كنند از این خانه به آن خانه رفته و شمع های خود را در چهل سقاخانه می گذارند. با این کار ضمن عزاداری، حاجات و خواسته های خود را نیز یادآوری می کنند و از امام حسین و یارانش شفاعت می طلبند. این آئین به چهل منبر مشهور است.
▪ سینه زنی و زنجیرزنی
هیات های سینه زن و زنجیر زن بروجرد، فعالترین و پرطرفدارترین دسته های عزاداری این شهر و روستاها و مناطق اطراف هستند. معمولا در شبهای اول تا نهم محرم، اعضا و میهمانان این دسته ها، با تاریک شدن هوا در منزل یا تکیه ای جمع شده و پس از سخنرانی یک روحانی و شنیدن مداحی، شروع به به سینه زنی و زنجیر زنی می کنند. با توجه به کوچک بودن فضای اکثر خانه ها، ممکن است دسته های زنجیرزن تنها به سینه زنی بپردازند. با نزدیک شدن به شب تاسوعا، این دسته ها علاوه بر حضور در مجالس، به حرکت در معابر نیز می پردازند که بویژه در روزهای تاسوعا و عاشورا، جمعیت زیادی از اهالی شهر و میهمانان با تجمع در خیابانهای اصلی به استقبال این دسته ها می روند. بطور سنتی، این دسته ها از میدان رازان، خیابان صفا، شریعتی، بحرالعلوم و جعفری عبور می کنند و در در سه راه جعفری و نیز در صحن امامزاده جعفر به نوبت توقفی کوتاه کرده و بصورت نمایشی به سینه زنی و زنجیرزنی در مقابل مردم، روحانیون و مسئولان شهر می پردازند.
سینه زنی در بروجرد در قالب دسته های کوچک انجام می گیرد. به این ترتیب که بنابر بزرگی هیات، اعضا به سه، چهار، پنج ... دسته تقسیم می شوند و هر دسته دارای یک رهبر یا سردسته می شود. سردسته مسئول نگه داری گروه و جلوگیری از تفرق آنان است و شعار یا دم گروه به وی محول می شود. برای سهولت یادآوری دم، معمولا از قطعات شعری کوتاه استفاده می شود. کلیه دسته ها در انتهای دم خود، یک بخش مشترک با گروه دیگر دارند مثل "حسین یکه و تنهاست" که با رسیدن به آن دسته بعدی شروع به سینه زنی و خواندن دم خود می کند. معمولا دسته های نخست مربوط به افراد مسن و پیشکسوت است. دسته های میانی را جوانان تشکیل می دهند و آخرین دسته ها نیز نوجوانان هستند. لباس سینه زنهای بروجرد عمدتا یک پیراهن مشکی است جلوی آن مانند دریچه ای است که با دکمه باز و بسته می شود. در مجالس مردانه، دکمه های جلویی را باز می کنند و سینه می زنند. همچنین برخی جوانترها در اوج سینه زنی پیراهن خود را بطور کامل از تن بیرون می آورند.
هیات های زنجیرزن بصورت قطاری در دو صف موازی حرکت می کنند و باز هم به ترتیب از افراد سالخورده تا نوجوانان مرتب می شوند. چندین طبل و سنج زن مسئول ریتم بخشیدن و هماهنگ کردن زنجیرزنان هستند. لباس زنجیرزنی یک پیراهن سیاه ضخیم و بلند است که تا سر زانو ادامه می یابد و پشت آن دو دریچه همیشه باز دارد که محل برخورد زنجیر به بدن است. با رسیدن به هیات های دیگر، عزاداران به نشانه احترام زنجیرهای خود را بالا گرفته و تکان می دهند و همزمان یا حسین می گویند.
▪ علامت گیری
اکثر دسته های سینه زن و زنجیرزن بروجرد دارای دست کم یک علم بزرگ فلزی هستند که در بروجرد به علامت مشهور است. علم ها معمولا در طول سال در حسینه ها و مساجد نگهداری می شوند و در روزهای تاسوعا و عاشورا در شهر گردانده می شوند. با شروع محرم، علم ها در سر کوچه یا کنار محل اجتماع هیات نگه داشته می شوند. در روزهای نهم و دهم محرم، در جلوی هر دسته ابتدا چندین پرچم در رنگهای مختلف با پایه هایی از نی بلند توسط نوجوانان حرکت می کند و بعد از آن یک یا چند علامت بزرگ و کوچک توسط جوانان پر زور و بازو حمل می شود. حمل این علم های بزرگ فلزی بخاطر سنگین بودن و نیز لنگر زدنشان بسیار دشوار است و علامت گیرها پی در پی تعویض می شوند. با رسیدن دو دسته به هم، علم ها روبروی هم قرار می گیرند و به اصطلاح سلام می کنند و ممکن است همزمان شروع به چرخیدن کنند. علامت سازی از حرفه های سنتی بروجرد هست و هنوز هم چند کارگاهی مشغول به آن هستند.
▪ خَرّه گیری
خَرّه به معنای گِل و یا خاک مرطوب است. برخی عزاداران، سحرگاه عاشورا به حمام های عمومی شهر که در این روز همگی رایگانند می روند و پس از خره گیری با روشن شدن هوا در قالب دسته های عزادار در حالی كه سر و صورت خود را با گل آغشته اند به خیابان ها می آیند. رسم است که در هنگام سینه زنی در صبح عاشورا این نوحه را بخوانند:
عزیزان قتل شاهان است امروز
حسین تا چاشت مهمان است امروز
گلوی نازک و بی شیر اصغر
نشانِ تیر عدوان است امروز
به زینب زندگی دیگر حرام است...
امروزه این کار بیشتر توسط قدیمی ترها انجام می گیرد و جوانان ترجیح می دهند طرحی از دست (به یاد ابوالفضل عباس) یا نوشته ای چون یا حسین بر لباس خود نقش کنند و یا قدری از گل را به موهای خود بمالند.
▪ شام غریبان
با تاریک شدن هوا در غروب عاشورا، گروههایی از زنان و مردان با روشن کردن شمع و با بر سر نهادن طبق هایی حاوی کاه و خرما و شمع و یا عروسکهایی نشانگر کودکان یتیم کربلا، در کوچه پس کوچه های شهر به راه می افتند و با صدایی اندوهناک می خوانند:
امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است شام غریبان است...
و یا در همدردی با بازماندگان این واقعه، اینگونه زمزمه می کنند:
یتیمی درد بی درمان یتیمی
یتیمی خواری دوران یتیمی
الهی طفل بی بابا نباشد
اگر باشد در این دوران نباشد
یتیمی گردن طفلان کند کج
یتیمی درد بی درمان یتیمی...
▪ تعزیه دوطفلان مسلم
یک نمایشنامه تراژیک (تعزیه) کاملا منحصر به فرد است که در ایام محرم توسط دسته های ویژه ای در بروجرد اجرا می شود. طی شبهای اول تا دهم محرم، این تعزیه هر شب سه چهار بار در خانه های مختلف، سقاخانه ها و تکیه ها اجرا می شود و در روزهای تاسوعا و عاشورا، همزمان با سایر هیات های عزادار، هیات های دوطفلی هم به حرکت در خیابانها و در مقابل مردم می پردازند. تعزیه دوطفلان مسلم، زبانی آهنگین دارد و جملاتی که خوانده می شود عمدتا شعرگونه و دارای وزن هستند و به نوعی نقالی شبیه هستند. شخصیت های اصلی داستان شامل دوطفلان مسلم، دو چوپان نیکوکار، حارث و عبیدالله حاکم کوفه است. لباس دوطفلان مسلم سبز رنگ است و لباس حارث قرمز رنگ. چوپانان نیز شولای نمدین همراه با کلاه نمدی بر سر می کنند. ویرایش بلند تری از این تعزیه نیز وجود دارد که عمدتا همراه با نواختن نی است و از موسیقی محلی تبعیت می کند. آوازهای معروف به دشتی همراه با نغمه نی به زیبایی اجرا می شوند. داستان این تعزیه بنا بر فولکور محلی روایت می شود که قدری با منابع تاریخی متفاوت است. از جمله این که گویا در واقعه اصلی چوپانی در کار نبوده و دوطفلان توسط خدمتکار زن حارث یافته و به خانه حارث برده می شوند و یا این که شروع حرکتشان از زندان است نه از خانه مادری.
ـ خلاصه داستان
دو پسر نوجوان مُسلم ابن عقیل از یاران امام حسین (ع) دلتنگ مادر خود از زندان کوفه فرار می کنند و تشنه و نا امید سر به بیابان می گذارند. عبیدالله جایزه ای بزرگ برای دستگیری آنان تعیین می کند. کودکان به دو چوپان پناه می آورند اما حارث سر انجام آنان را یافته و به طمع جایزه بیشتر سر آنان را می برد.
ـ صحنه اول:
عبیدالله حاکم کوفه که از ماجرا با خبر شده، همه جنگجویان و بزرگان را فرا می خواند و به آنان دستور می دهد که طفلان را بیابند و در عوض جایزه بزرگی دریافت کنند:
یکی از غلامان خاص این دربار
رود به کوچه و بازار
پی گرفتن دو طفل مسلم زار
هر آنکه آورد نزد من دو طفل مسلم زار
دهمش اسب و زر و خلعت از همه بسیارحار بن ذی الجوشن از سپاهیان وی، پیشقدم می شود و می گوید:
به چشم ای امیر کار من است این خدمت
از برای خدمتت می دهم ز دست ملت
حارثم من، در جهان من نام دارم
خشم اولاد علی ام من ولی تاج دارم
همین الان شوم عازم به کوچه و بازار
تا بیارم بهر تو، دو طفل مسلم زار
امیر نیز با تاکید بر اصل قضیه به حمایت از وی می پردازد و وی را تشویق به نبرد می کند:
تو برو
من در پی ات از قسطنطنیه
سیصد هزار لشکر می فرست
اگر از زور و بازوی عباس علی می ترسی
شمر را در کربلا
چون برق آذر می فرستم
وحارث می گوید:
رفتم پی مقصود اگر بخت بود یار
داغی بگذارم به دل حیدر کرار
ـ صحنه دوم:
دو چوپان شروع به چراندن گله گوسفندان خود می کنند و آواز می خوانند:
به حکمت ای خداوند جهاندار
برم این گوسفندان را به کهسار ...
دو کودک با این چوپانان مهربان که از دوستداران امام حسین (ع) هستند برخورد می کنند که به آنان شیر و نان می دهند. بعد از خوردن غذا، چوپانان با کشیدن شولای خود بر سر کودکان، آنان را مخفی می کنند.
ـ صحنه سوم:
حارث خشمگین سر رسیده و از چوپانان می پرسد آیا کودکان مسلم را دیده اند یا خیر. چوپانان در ابتدا انکار می کنند اما کودکان که ترسیده اند می خوانند:
برادر حارث آمد حارث آمد
به قصد کشتن ما حارث آمد
حارث مخفی گاه آنان را یافته و می پرسد شما که هستید. کودکان ساده دل نیز می گویند آیا در صورت گفتن حقیقت در امان خواهیم ماند و حارث نیز به آنان قول می دهد که کاری به آنها نداشته باشد. آنها هم می سرایند:
دو طفل مسلمیم خوار و صغیریم
در این صحرا به دست تو اسیریم
حارث که تمام روز در صحرا به دنبال آنان بوده، خشمگین شروع به تازیانه زدن به آنها می کند:
زمانی که ضربت زنم بر سرت
بسوزد دل مهربان مادرت
چوپانان با یادآوری بزرگی امام حسین (ع) و خاندان علی (ع)، از حارث می خواهند که کودکان را بخشیده و رها سازد و آنها هم در عوض تمام گوسفندان خود را به وی دهند. حارث که طمع پاداش بزرگتری از سوی حاکمان را دارد در جواب می گوید:
برو ای مرد چوپان این همه چون و چرا یعنی چه
دوستی با پسر شیر خدا یعنی چه
تلاش چوپانان در مبارزه با وی و یا التماس در بخشیدن کودکان به جایی نمی رسد و حارث آماده کشتن دو کودک می شود. کودکان محزونانه می سرایند:
به حارث آن دو طفل زار و نالان
چنین گفتند با حال پریشا
که ای ظالم بیا ترس از خدا کن
دمی اندیشه از روز جزا کن
مکش ما را که ما طفل صغیریم
در این صحرا به دست تو اسیریم
بیا و چون غلام حلقه در گوش
ببر ما را سر بازار و بفروش
اما حارث آرام نمی شود و قصد کشتن آنان را می کند. کودکان نیز آماده شهادت می شوند. برادر بزرگتر گرد برادر کوچکتر می گردد و می خواند:
یک دم روان شو
دورت بگردم
تو نوجوانی
مرگت نبینم
از دوری تو
در آه و دردم
سپس هر دو مشغول نماز می شوند. با گفتن الله اکبر، حارث به خشم می آید:
از این الله اکبر چیست مقصو
امیرم حکم مرگ هر دو فرمود
و بر سر نماز سر هر دو را می برد.
ـ صحنه نهایی:
طفلان سربریده بر زمین آرمیده اند و پارچه ای خونین بر روی آنهاست. چوپانان شعرهای محزونی بر جسدهای بی سر طفلان می خوانند.
نحوه روایت این داستان بسیار اندوهگین است بویژه صحنه هایی که چوپانان با کودکان مواجه می شوند، تلاش ناکام چوپانان در مبارزه با حارث، نماز خواندن کودکان پیش از مرگ و نیز التماس آنان مبنی بر زنده نگه داشتنشان و ... تماشاگران را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. معمولا بخش آخر نمایش (بریدن سر کودکان) به گونه ای اندوهناک است که کاراکتر های حارث، عبیدالله و ... نیز همگی ناخودآگاه به گریه می افتند. با خاتمه نمایش، مردم با ذکر صلوات و دعا صحنه را ترک می کنند. هنرمندان نیز مورد پذیرایی قرار می گیرند و آماده رفتن به مجلس بعدی می شوند.
▪ کتل بندی
کتل بندی نوعی نمایش مذهبی در سطح خیابانهای شهر است که طی آن حیوانات گوناگونی چون اسب و شتر را به سبک قدیم آذین بندی می کنند و با تهیه لباسهای رنگی و زیور آلات، شخصیت های خوب و بد واقعه کربلا را بازسازی می کنند. هدف کتل، بازسازی صحنه های گرداندن اسیران کربلا در شام است که عموما با دهل و سرنا و سازهای محلی همراه است. کتل ها عموما همراه با دیگر دسته های عزاداری، در روزهای تاسوعا و عاشورا در خیابانهای شهر گردانده می شوند.
▪ آتش زدن خیمه ها
. عصر عاشورا، با برپایی چندین خیمه در یک فضای باز، چند اسب سوار خیمه ها را به آتش می کشند که نشان از جنایات عصر عاشوراست. مردم نیز با نوحه خوانی و سینه زنی، این صحنه های خاطره آوری کننده را تماشا می کنند.
▪ تکیه بندی.
عبارت است از ترتیب دادن چادر بزرگی در صحن یا حیاط یک خانه یا در پیاده روی خیابان. تکیه محلی برای اجتماع عزاداران است و عمدتا با نقاشی ها و شعرهایی در مدح امامان و نیز با پارچه های سبز و مشکی تزئین می شود. تکیه های قدیمی تر با برپا ردن خیمه های سایبانی بسیار بزرگ و دایره مانند در حیاط مساجد، حسینیه ها و خانه های مهم برپا می شدند. برخی از این چادرها به نحو بسیار زیبایی نقاشی و خطاطی شده بودند. اوج این هنر مربوط به دوره قاجار و اوائل پهلوی است.
▪ نذر چراغ.
یکی از آداب تاسوعا و عاشورا نذر کردن چراغ برای سقاخانه هاست. به این نحو که معمولا از سقاخانه های مشخصی که ویژه این کار است چراغی با اجازه صاحبخانه بر می دارند و نذر می کنند که با برآورده شدن حاجاتشان مثلا ده چراغ جایگزین آن کنند. در برخی مواقع به جای چراغ از کالاهای دیگر بویژه لیوان و استکان که مورد استفاده هیاتها و سقاخانه هاست استفاده می شود.
▪ پرده خوانی
نوعی حماسه سرایی و نقالی است که طی آن راوی، در یک محل عمومی نظیر صحن یک امامزاده یا گورستان، بساط می گسترد و پرده بزرگی را به درختان یا دیوار می آویزد. این پرده تصویرهای مختلفی از قیام عاشورا و حوادث بعد از آن بویژه قیام مختار و انتقام از قاتلان حسین (ع) دارد. اسامی شخصیت ها در کنار آنان نوشته شده و نقّال از صحنه ای به صحنه دیگر رفته و با آب و تاب و یا با صدایی غمناک قصه ها را روایت می کند و بییندگان متاثر نیز به گریه می افتند. خاتمه کار ذکر دعا و صلوات و جمع کردن پول برای نقال است.
▪ روضه
یکی از پر مخاطب ترین برنامه های مذهبی بروجرد برپایی روضه است. روضه مجلسی مذهبی است که در خانه ها برگزار می شود و میزبان ضمن پذیرایی از میهمانان ترتیب حضور مبلغان مذهبی و نوحه خوانان را نیز می دهد. با شروع محرم صدها مجلس روضه در بروجرد برپا می شود که عمدتا ده روزه اند. این کار تا پایان صفر ادامه دارد و معمولا زنان مخاطبان اصلی آن هستند. به این ترتیب که عصر ها بصورت گروهی در کوچه پس کوچه های شهر به راه افتاده و از یک مجلس روضه به مجلس دیگر می روند. روضه با سقاخانه کاملا متفاوت است و عمدتا در ساعات عصر و بعضا صبح برپا می شود و لزومی به سیاهپوش کردن خانه ها در آن نیست. عمدتا روضه ها با آویختن پرچم، باز گذاشتن در و پخش نوحه و نوارهای مذهبی و مصیبت، خود را نشان می دهند. زنان و دختران در روضه ها، به ملاقات هم می روند و عموما گپ زدن بی پایانشان موجب دلخوری سخنرانان و مداحان می شود. قلیان از لازمه های بیشتر مجالس زنانه و از جمله روضه هاست و چنانچه روضه ای فاقد قلیان باشد عمدتا مشتریان خود را از دست می دهد. زنان معمولا با دست پر از روضه ها بر می گردند و نقل و شیرینی و حلوا و میوه برای فرزندان یا شوهران خود می آورند.
▪ قمه زنی
در گذشته در بروجرد رایج بوده و امروزه بصورت محدود و مخفیانه انجام می شود. قمه زنان معمولا در سحرگاه عاشورا در محل امامزاده جعفر بروجرد اجتماع و قمه زنی می کرده اند.
▪ اربعین.
همانند سایر شهرها، همزمان با چهلمین روز واقعه عاشورا مردم بروجرد نیز کسب و کار خود را تعطیل کرده و با پوشیدن لباس سیاه در قالب دسته های سینه زنی و زنجیر زنی به عزاداری می پردازند.
▪ موسیقی محرم
موسیقی محرم بطور خاص بازتاب موسیقی محلی است. آوازهای معروف به دشتی یا دشتی لری بسیار گسترده اند و عمدتا با نی یا سرنا همراه می شوند که حزن زیادی دارند. در ایام تاسوعا و عاشورا نیز همین سازها به همراه دهل مورد استفاده هیات ها قرار می گیرند و عبور دسته جات عزادار از خیابانها با پخش نوحه ها و آوازهای دشتی و همراهی ساز انجام می گیرد.
● آداب عزاداری محرم در لرستان
▪ دیگر آداب مذهبی بروجرد:
در مناسبتهای مختلف مذهبی، برنامه های گوناگونی توسط بروجردی ها انجام می گیرد. از جمله می توان به جشنهای نیمه شعبان و یا عزاداری شهادت امام علی یا پیامبر اکرم را مثال زد. برخی از برنامه های مذهبی بروجرد از این قرارند:
▪ مناقب خوانی.
گونه ای ستایشگری مذهبی و روایات حماسی و آئینی است که به شکل تلویحی و ضمنی و با آواز انجام می شود.
▪ چاوش خوانی.
نوعی آواز است که با صدا و آواهای خوش شوق زیارت را در دل ها برمی انگیزند. در قدیم چاوش خوانان به همراه کاروانان زیارتی، زائران را همراهی می کردند.
▪ نقد نبرد علی (ع) و مرحب.
نوعی نقالی است که شهامت و شجاعت امام علی (ع) را در نبرد خیبر روایت می کند. مرحب رئیس نگهبانان قلعه خیبر بوده است که در نبرد با سپاهیان اسلام چند تن از مسلمانان را می کشد اما در نهایت به دست علی (ع) کشته می شود. این نوع نقالی به نوعی رجزخوانی و شعرهای رد و بدل شده بین دو پهلوان را حکایت می کند.
منبع : سایت بروجرد


همچنین مشاهده کنید