شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


«میم مثل مادر» رنج نامه یک مادر است


«میم مثل مادر» رنج نامه یک مادر است
رسول ملاقلی پور گفت: از نسل ما گذشته است كه نگاهی دیگر و متفاوت به جنگ ارائه كنیم كه از جنس نگاه نسل امروز باشد. نسل ما قدرت ریسك و توانایی ریسك را از دست داده است، ولی اگر یك فرد جوان و یك سینماگر جوان با استعداد پیدا شود، می تواند با خلاقیت هایی كه دارد از ادبیات جنگ به بهترین شكل استفاده كند.این كارگردان سینما كه به همراه گلشیفته فراهانی بازیگر فیلم در نشست «میم مثل مادر» بود در ادامه تاكید كرد: من همان آدم گذشته هستم اما محتاط تر شده ام. یك واقعیت این است كه ملاقلی پور در سینما سركوب شد، نه از جانب ممیزی ارشاد بلكه متاسفانه از جانب منتقدین بیسواد این اتفاق افتاد.
وقتی منتقدین بیسواد مواردی را به فیلم نسبت دادند طبیعتا مسوولین فرهنگی نسبت به كارهای من حساسیت پیدا كردند.كارگردان «هیوا» در ادامه گفت:هر چه ساختم و نوشتم آنها فكر كردند منظورم مساله دیگری است.
مثلا در دورانی كه فیلمهای «سفر به چزابه» ، «نسل سوخته» و... را ساختم بسیاری از این فیلم های من را برخی منتقدین بیسواد به مسخره گرفتند. ولی الان نقد همان آدمها را در رابطه با «میم مثل مادر» می خوانم و می بینم از آن فیلمهای قبلی ام همچون «نسل سوخته» و «هیوا» به عنون آثاری زیبا و شاعرانه یاد می كنند در حالیكه این فیلم ها را در زمان اكران قبول نداشتند.ملاقلی پور معتقد است: منتقدین خط دادند و اشتباه خط دادند و حساسیتها زیاد شد.همین موضوع باعث شد من سه سال نتوانم كار بكنم و زحمت برخی از این خط های اشتباه و نسبت های ناروا به فیلم را بعضی از همكارانمان در نهادهای صنفی سینما هم كشیدند.وی در عین حال تاكید كرد: من نمی خواهم منتقدین را رد بكنم، بسیاری از نقدهایی را كه می خوانم برای من راهگشا است.
من قلم آنهایی را می بوسم كه نقطه قوت و ضعف كارم را بگویند، ولی نقد كسی كه فیلم من را ندیده است نمی توانم بپذیرم.این كارگردان همچنین خاطرنشان كرد: اگر قرار بود بنده از برخی نقدها تاثیر بگیرم مسلما بعد از «مزرعه پدری» نباید فیلم می ساختم. ولی معتقدم این نقدها تاثیر بدی بر روی نسل جوانی كه در رشته سینما درس می خوانند خواهد گذاشت.
با بعضی نقدها نگاه غلطی به آنها در سینما داده می شود.ملاقلی پور كه دربخشی از این جلسه درباره ضرورت ساخت فیلم جنگی و بهره گیری از داستانهای ادبی در شرایط فعلی سخن می گفت در ادامه تصریح كرد: اتفاقاتی كه در ادبیات ما افتاده قابل مقایسه با آنچه در سینما افتاده است نیست.
سوال من این است، كه آیا در سینما این امكان وجود دارد كه یكی از كتابها را برداریم و بخواهیم درباره آن فیلم بسازیم. این امكان وجود ندارد؛ چرا كه سینما نسبت به ادبیات، بیشتر در معرض دید و داوری است. درحال حاضر منابع خوبی برای نوشتن فیلمنامه هست و همیشه به جوانانی كه به من رجوع می كنند این كتاب ها را به عنوان بهترین منابع معرفی می كنم.رسول ملاقلی پور در ادامه درباره شخصیت زن و مادر در فیلم اخیرش گفت: قبل از «میم مثل مادر» نیز برخی شخصیتها و داستانهای فیلم هایم درباره زنان بوده همچون «نجات یافتگان» و «هیوا» كه هر دو این فیلمها نیز با موضوع جنگ ساخته شده بودند، اما اینكه به شدت درگیر موضوع بشوم و شخصیت اصلی فیلم یك زن باشد، درمجموعه كارهایم نبوده است.
وی درباره این دیدگاه كه مطرح می شود، «میم مثل مادر» قسمت دوم «نجات یافتگان» است، می گوید: می توانیم به آن دید نگاه بكنیم كه زن «نجات یافتگان» كه در جنگ بود، حال پس از گذشت سالها تشكیل زندگی داده است.گلشیفته فراهانی نیز كه درباره نقش «مادر» و ایفای نقش در سه دوره متفاوت سنی در فیلم «میم مثل مادر» سخن می گفت، معتقد است: قطعا نقش «سپیده» در «میم مثل مادر» از آن جا كه سه نقش متفاوت را در خود داشت و موقعیت خوبی برای بازی بود اگر به هر بازیگر دیگری پیشنهاد می شد، می پذیرفت.وی افزود: تقریبا یك سال قبل از شروع فیلمبرداری و در دوره ای كه هنوز آقای ملاقلی پور داشتند فیلمنامه را می نوشتند ما صحبت كردیم و تا شروع فیلمبرداری یك سال وقفه افتاد.
فراهانی همچنین متذكر شد: خودم هم برای ایفای این نقش به خودم اطمینان نداشتم و تا لحظه آخر فیلمبرداری می خواستم فرار بكنم، چون ترسیده بودم. به هر حال تصمیم گرفتم به دلیل نوع نقش كه به نوعی «جنگ» با خودم و كارم بود، آن را قبول كنم.
رسول ملاقلی پور نیز درباره انتخاب گلشیفته فراهانی گفت: انتخاب اول و آخرم برای نقش «سپیده» خانم فراهانی بود درحالی كه یك عده نظرشان این بود كه خانم فراهانی به دلیل سن كم شان برای این نقش مناسب نیست، اما از ابتدا به یك موضوع معتقد بودم و آن هم توانایی یك بازیگر بود. اگر یك بازیگری توانا باشد می تواند از عهده نقش برآید. درعین حال طبیعتا توانایی ایشان را در فیلمهای دیگر دیده بودم به خصوص فیلم «اشك سرما» مطمئن بودم ایشان از عهده نقش به راحتی برخواهند آمد و در روزهای اول بازی ایشان، مطمئن شدم انتخاب اول من انتخاب درستی بوده است.
وی درباره برخورد و بازخورد مخاطبین در روزهای آغاز اكران فیلم معتقد است: هر كاری اگر با علاقه و نیت پاك انجام شود، قطعا مخاطب خواهد داشت، حال این كار می تواند سینما یا هر اثر هنری دیگری باشد. وقتی «میم مثل مادر» را با تماشاگران درسینما دیدم، به این نتیجه رسیدم كه احساس اولیه ای كه درباره این موضوع و این كار به خصوص در مرحله ساخت داشتم اشتباه نبوده است. مخاطب از اول تا آخر فیلم در سكوت می نشیند و با فیلم ارتباط برقرار می كند و به شدت از بیشتر صحنه های فیلم متاثر می شود، بنابراین همین برای من ارزشمند است، چون مخاطب تاثیری كه مد نظرم بوده از فیلم «میم مثل مادر» گرفته است.
این كارگردان در ادامه درباره تاثیر احساسی كه فیلم برمخاطب می گذارد، تاكید كرد: قصد نداشته ام با احساس مخاطب بازی كنم. ولی به هرجهت موضوعی كه در «میم مثل مادر» مطرح شد، قطعا مشخص بود بر مخاطب از لحاظ احساسی تاثیر می گذارد درعین حال فكر نمی كردم چنین تأثیری هم روی تماشاگر بگذارد.این كارگردان در ادامه گفت: اواسط فیلمبرداری بود كه بخشی از مونتاژ فیلم هم همزمان انجام شده بود وآقای منوچهرمحمدی - تهیه كننده فیلم- صحنه هایی را دیدند و به من گفتند فتیله را بده پایین، ممكن است اگر این طوری بروی جلو، نتوانیم تماشاچی را كنترل كنیم. طبیعتا از نیمه فیلم به بعد، فتیله بیش از حد احساسی فیلم را دادم پایین، بنابراین اگر دست خودم بود، قطعا به مراتب فیلم احساسی تر از این در می آمد، چون رابطه یك مادر و فرزند بود.
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید