جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


از کاخ های بنارس تا آرامش نیروانا


از کاخ های بنارس تا آرامش نیروانا
بنابر كتاب های كهن بودایی، نزدیك به دو هزار و پانصد سال قبل فردی به نام «سدارته گوتمه» از خانواده ای ثروتمند در هند برخاست كه سیر و سلوكش ترك دنیا و میل به زهد بود، این اندیشه وی را به «روشنی» رهنمون ساخت و بدین سان آئینی از خود برجای گذاشت كه از آن پس بودا بودای گری نام گرفته است. قدیمی ترین متن های موجود بودایی به زبان «پالی» است كه مجموعه این متون توسط بودائیان و پس از مرگ گوتمه بودا در سه بخش گردآوری شده كه امروزه در دسترس علاقه مندان به این آئین است. برای پیروان بودا و محققان این آئین همیشه این پرسش مطرح است كه به راستی چه اتفاقی در زندگی شاهزاده رخ داده كه وی را مجبور به ترك خانه و كاشانه، پدر و مادر، زن و فرزند و قصر سلطنت كرده است.
گوتمه بودا در شرح زندگی اش به رهروان می گوید : «در خانه پدرم از من سخت پرستاری و نگهداری می گردید، استخرهای مملو از نیلوفرهای سرخ، سپید و كبود با عطرهای بنارس كه همیشه برایم مهیا بود، شب و روز چتر بزرگی بالای سرم تا از سرما، گرما، گردوغبار و باران گزندی بر من نرسد، زندگی را از بهار تا فصل باران در سه كاخ سپری می كردم، زمانی كه در كاخ های دیگران به خادمان یك كاسه برنج داده می شد در خانه پدرم علاوه بر برنج، گوشت نیز به بندگان و خادمان می دادند.» آنچه از سخنان وی به ذهن می رسد حكایت از زندگانی در ناز و نعمت بسیار در خانه پدری اش دارد، وی پس از مشاهده پیرمردی در حال مرگ به ناگه از خود می پرسد «مرد معمولی نیاموخته، كه خود دستخوش پیری... بیماری... و مرگ است» بودا، پاشانی، ۱۱۳، ۱۳۷۸ آن گاه كه این تفكر در وجودش موج زد، لذت زندگی در عیش و جوانی از وجودش رخت بر بست و در پی سرنوشتی نامعلوم، موی سر و صورت تراشیده، لباس زرد بر تن و از خانه به بی خانمانی و از آرامش به جست وجوی نیكی و حقیقت رهسپار ناكجاآبادی شد كه نیروانا نامیدش. گوتمه بودا به نزد دو تن از برهمنان برجسته زمانه خویش، كه در غاری می زیستند رهسپار می گردد.
وی اصول تعالیم فكری برهمنیزم را نزد آن دو مرد آموخت، برهمن نخست كه «آلاه كالامه» نام داشت وی را با سرمنزل نهایی «سپهر نیستی» كه مرحله هشتم از سیر و سلوك براهمه است آشنا كرد، اما روح بی قرار گوتمه بودا را آرام نساخت. «رامپوته» دومین برهمنی بود كه با وی از «قوه ادراك و عدم ادراك» سخن گفت، ولی گوتمه عاقبت دریافت كه این تعالیم وی را به مقصودش نخواهد رساند. وی پس از كمی سیر و سیاحت و جهانگردی به مدت شش سال در كنار رودی به ریاضت مشغول گردید اما گویا عطش درونی اش فرو نمی نشست، این بار از ریاضت و زهد افراطی دست یازید و به قصد كشف حقیقت كاسه گدایی به دست گرفت و زندگانی بدون ریاضت افراطی را از سرگرفت، وی در طی مسیر خویش به محلی كه امروزه به نام «بوداگیا» معروف است رسید و در زیر درختی به تفكر و مراقبه مشغول گردید، روشی كه بعدها پیروانش برای رسیدن به نیروانا به كار گرفتند.
وی از خود می پرسید من كیستم، و در پی كشف و شناخت چه چیزی در این جهان زندگی می كنم، چرا به مقصود خود نمی رسم. وی پس از مراقبه و تامل بسیار به این نتیجه دست می یابد «كه سد شدید و حایل محكم در طریق وصال و نیل به نجات و باعث و سبب تمام شقاوت های انسانی همانا میل و هوای نفس او است.» تاریخ جامع ادیان، جان .بی .ناس، علی اصغر حكمت، ۱۸۴، ۱۳۸۰ وی عقیده دارد انسان اگر از شر هوای نفس رهایی یابد به سر منزل مقصود و به زعم وی «نیروانا» خواهد رسید. گوتمه از آن پس «بودا» شد و از نور علم و روشنایی اشراق سرشار گردید. وی میان دو راه سرگردان بود، اینكه بودای خویش باشد یا بودای جهانیان و پس از كش و قوس های فراوان به این نتیجه می رسد كه از خلوت گزینی بیرون آید و به میان خلق برگردد و بودای جهانیان گردد.
كتاب «گزیده جاته كه» مجموعه داستان هایی است كه زندگی های پیاپی بودا را توصیف می كند داستان هایی كه بودا خود آنها را ساخته و پرداخته است و بدین وسیله سعی داشت بخشی از سیر و سلوك خویش را در قالب داستان به دیگران آموزش دهد. این مجموعه كه تعداد آنها پانصد و چهل و هفت داستان است در ابتدا به صورت شفاهی نقل می گردید كه پس از مرگ بودا توسط پیروانش به صورت مكتوب درآمده و امروزه در دسترس علاقه مندان است. ترجمه حاضر كه گزیده ای از این ۵۴۷ داستان است سعی دارد در ۳۹ داستان به معرفی بخشی از این اثر كلاسیك ادبی هندی بپردازد كه خواندن این مجموعه برای علاقه مندان به آئین بودا و محققان جذاب و قابل توجه است.
محمد نجاری
ترجمه: حسین اسماعیلی
ناشر: هرمس
چاپ اول: ۱۳۸۴
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید