جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


خزر و مسیری که باید هموار شود


خزر و مسیری که باید هموار شود
پنج کشور ساحلی دریای‌خزر، اگر چه یک سازمان یا گروه منطقه‌ای نیستند، اما اهمیت موضوع تکمیل رژیم حقوقی دریای‌خزر، آنها را به‌سوی همکاری‌های سیاسی، اقتصادی بیشتر تشویق می‌کند. یکی از موارد همکاری‌های منطقه‌ای این پنج کشور موضوع انتقال انرژی است.
به اعتقاد بسیاری از تحلیل‌گران بهتری مسیر برای انتقال نفت منطقه، ایران است. مسیری که از ایران می‌گذرد نسبت به مسیرهای عبوری از روسیه، ترکیه و چین، کوتاه‌تر و ارزان‌تر است. در واقع این مسیر برای کشورهائی که قصد دارند با حداکثر ظرفیت و کم‌ترین قیمت به تولید و صادرات نفت بپردازند، مسیری ایده‌آل است.
با آن‌که هنوز آمار و اطلاعات دقیقی در مورد حجم ذخائر نفتی دریای‌خزر در دست نیست، ولی کاملاً مشخص است که این منطقه از پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به مرکز مصرف‌کنندگان نفت در جهان، برخوردار است.
بدین ترتیب هربار که از ذخایر نفت خزر سخن به میان می‌آید، موضوع مسیرهای صادرات آن نیز با همان درجه اهمیت مطرح می‌شود. منطقه خزر به دور از اغلب مسیرهای تجارت بین‌المللی قرار دارد، از همین‌رو اگر تولیدکنندگان، مسیر مناسبی برای صدور نفت خود نیابند، استخراج نفت چندان فایده‌ای عادیشان نخواهد کرد.
هجدهمین اجلاس گروه کاری ویژه کنوانسیون رژیم حقوقی دریای‌خزر، در سطح نماندگان ویژه و معاونان وزیران امورخارجه کشور ساحلی، ابتدای پائیز امسال در شهر باکو پایتخت جمهوری آذربایجان برگزار شد.
معاون وزیر خارجه ایران و نماینده جمهوری اسلامی در مذاکرات دریای‌خزر می‌گوید: ایران در مجموع این اجلاس و اجلاس‌های مشابه را گامی به پیش ارزیابی می‌کند و از برگزاری ۱۸ دور مذاکرات ۱۸ دور مذاکرات پنج‌جانبه رضایت دارد، به‌ویژه آنکه این مذاکرات در قالب پنج جانبه و در محیطی صمیمانه انجام می‌شود و تاکنون توانسته مواضع کشورهای ساحلی دریای‌خزر را به‌هم نزدیک کند.
در این اجلاس درباره موضوعات بسیار مهم و مواد مندرج در پیش‌نویس کنوانسیون بحث شده است. مهم‌ترین موضوعات مورد مذاکره در این اجلاس عبارت بودند از: شیوه‌های تقسیم‌ منابع بستر و زیربستر، تعریف مناطق ملی و انحصاری ماهی‌گیری و همچنین محدوده مشترک در سطح دریا، وضعیت نظامی دریای‌خزر، ترانزیت آزاد از آبراه‌ها و کانال‌ها، رژیم کشتیرانی تجاری و غیرتجاری، شرایط احداث خطوط لوله از بستر، شیوه‌های حل و فصل اختلافات و ایجاد دبیرخانه دائمی.
ایران در نشست باکو به‌ویژه اهمیت مسائل امنیتی، نظامی و انتظامی دریای‌‌خزر از منظر کشورهای ساحلی را مورد توجه قرار داد. به اعتقاد ایران این خود کشورهای ساحلی هستند که با ایجاد یک جو تفاهم، اعتمادسازی و با تأسیس یک سازوکار منطقه‌ای مناسب می‌توانند بدون مداخله و حضور نیروهای فرامنطقه‌ای، ضمن پرهیز از رقابت‌های نظامی و مسابقات تسلیحاتی، تهدیدهای احتمالی را از طریق ایجاد ترتیبات امنیت منطقه‌ای مرتفع سازند.
ایران همچنین در این اجلاس برخواسته خود مبنی بر تدوین کنوانسیون رژیم حقوقی، به‌ویژه تعیین محدوده‌های بهره‌برداری از منابع بستر و زیربستر با در نظر گرفتن اصول حقوق بین‌المللی و شیوه‌های متداول در جهان تأکید کرد. در این جهت و طبق موازین بین‌المللی، تصریح شد که اختصاص سهم ضابطه‌مند و منصفانه به کشورهای ساحلی دریای‌خزر امری ضروری است.
همچنین در پایان اجلاس باکو بیانیه‌ای منتشر شد. در این بیانیه علاوه بر ابراز رضایت از پیشرفت‌های ملموس در برخی زمینه‌ها، طرف‌ها اراده سیاسی خود را برای حل و فصل مسائل خزر از طریق مذاکرات و لزوم تداوم آن ابراز کردند. بر این اساس توافق شد که اجلاس بعدی گروه کاری ویژه تدوین کنوانسیون رژیم حقوقی در آینده نزدیک در آستانه، پایتخت قزاقستان، برگزار شود.
● اقتصادی‌ترین مسیر
ایران به‌عنوان اقتصادی‌ترین مسیر عبور انرژی در منطقه همواره مطرح بوده است، اما کارشکنی‌های آمریکا مانع عبور خط لوله انرژی از ایران بوده است. با این وجود ایران مشوق‌هائی را برای تولیدکنندگان نفت در خزر ایجاد کرده است هر چند نفت عبوری از ایران در چند سال اخیر اندک بوده است. هم‌اکنون ایران تنها ۱۲۰ هزار بشکه در روز نفت قزاقستان، روسیه و ترکمنستان را انتقال می‌دهد، در حالی‌که متوسط صادرات نفت در منطقه شوروی سابق در سه‌ماهه اول سال جاری میلادی، ۸۷/۵ میلیون بشکه در روز بوده است.
انتقال نفت از ایران نیز به روش سوآپ (swap) انجام می‌شود. در روش سوآپ، تولیدکنندگان نفت دریای‌خزر، نفت صادراتی خود را با تانکر به بندرنکا در ایران تحویل می‌دهند. سپس ایران این نفت را به پالایشگاه‌های تهران و تبریز انتقال می‌دهد و نفت پالایش شده برای مصرف داخلی توزیع می‌شود. در ازاء نفت دریافت شده در نکا، ایران معادل آن‌را در خلیج‌فارس در اختیار خریداران طرف قرارداد با آن کشورها قرار می‌دهد.
البته شیوه سوآپ برای صادرکنندگان نفت جذاب است. دو کشور ترکمنستان و قزاقستان چندین سال است که براساس این نوع قرارداد با ایران همکاری دارند. روسیه نیز در پی ناتوانی در احداث خطوط جدید انتقال نفت به این روش گرایش‌یافته و با ایران همکاری می‌کند. اما ظرفیت عملیات سوآپ در ایران محدود است. در حال حاضر ظرفیت خط لوله‌ای که بندرنکا را به پالایشگاه‌های تهران و تبریز متصل می‌کند تنها ۱۷۰ هزار بشکه در روز است.
ایران پیشر اعلام کرده بود، در صورت نصب ایستگاه‌ها و پمپاژ در مسیر لوله، ظرفیت آن به ۵۰۰ هزار بشکه در روز افزایش خواهد یافت اما بعید است که دولت برنامه دیگری برای افزایش بیشتر ظرفیت خط لوله داشته باشد.
با این‌حال هنوز مشخص نیست که آیا صادرکنندگان نفت خزر حاضر خواهند بود صادرات نفت خود را به روش سوآپ از ۱۲۰ هزار بشکه در روز در حال حاضر به ۵۰۰ هزار بشکه افزایش بدهند.
در همین حال طرح‌هائی برای افزایش ظرفیت خطوط انتقال نفت کشورهای حوزه خزر نیز در دست اجراء و یا به اجراء درآمده است. به‌همین دلیل این کشورها ترجیح می‌دهند به‌جای استفاده از خطوط نفت ایران، از خطوط نفت کشورشان بهره ببرند.
هم‌اکنون خط لوله کنسرسیوم خزر که تنگیر را به نووروسیسک متصل می‌کند، ۵۶۰ هزار بشکه در روز نفت انتقال می‌دهد. قرار است ظرفیت این خط لوله در نهایت به یک‌میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز افزایش یابد. به اعتقاد ایران انجام پروژه‌های سوآپ از لحاظ اقتصادی برای کشورهای حوزه خزر باصرفه‌تر است. در عین حال هنگامی‌که شرکت‌های روسی به ناتوانی شرکت ”ترنس نفت“ در احداث خطوط جدید انتقال نفت پی بردند به پروژه‌های سوآپ روی آوردند.
چنانچه تهران یک خط لوله از نکا تا خلیج‌فارس احداث کند، آن‌گاه قادر خواهد بود به کشورهای حوزه خزر تضمین بدهد که استفاده از مسیر ایران، ارزان‌ترین مسیر برای انتقال نفت خزر است.
البته شواهد حاکی است که مقامات ایرانی تمایلی به احداث چنین خط لوله‌ای ندارند. البته تهران بارها در نظر از اجراء چنین پروژه‌ه‌ای حمایت کرده، اما اقدام عملی مؤثر برای ایجاد زیرساخت‌های آن صورت نگرفته است. در همین حال کشورمان تمام قدرت خود را بر افزایش حجم پروژه‌های سوآپ متمرکز کرده و توجه چندانی به خط لوله خزر ـ خلیج‌فارس ندارد. بر این اساس مادام که ایران خط لوله خزر به خلیج‌فارس را احداث نکند قادر به قانع کردن کشورهای حوزه خزر برای صدور حجم زیادی نفت از طریق این کشور نخواهد بود.
برای آشنائی با کشورهای ساحلی دریای‌خزر که ظرفیت یک اتحادیه منطقه‌ای را برای همکاری‌های اقتصادی و تجاری دارند شرح کوتاهیا ز موقعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آنها با نگاه به منابع انرژی این کشورها در پی می‌آید. کارشناسان مسائل سیاسی و اقتصاددانان می‌گویند که نفت خزر نگاه اروپا و آمریکا و حتی چین را در سال‌های اخیر به این منطقه معطوف کرده است. دنیا در پی تنوع بخشیدن به منابع انرژی خود است تا تنها به نفت خلیج‌فارس محتاج نباشد؛ براین اساس منطقه خزر روزبه‌روز اهمیت خود را برای جهانیان بیشتر نمایان می‌کند.

فرشاد محمودی
منبع : مجله روند اقتصادی


همچنین مشاهده کنید