جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

زبان گزارش صبحگاهی


زبان گزارش صبحگاهی
«انترنی» که «هیستوری» آن «کیس» را می خواند گفت بیمار سابقه مصرف «اسموکینگ» نداشته است. استادی که حق استادی بر گردن همه ما دارند فرمودند چی شد؟ چی گفتی، «انترن» که دستپاچه شده بود کار را خراب تر کرد و گفت ببخشید «اسموکینگ» نمی کرده است. استاد فرمودند پسر جان این چه زبانی است بگو «اسموکر» نبوده است و خودت را راحت کن. بعد «انترن» مربوطه به «هیستوری» اش اینگونه ادامه داد: در سمع «لانگ» صدای اضافی به گوش نرسیده است «رایت» ش نسبت به دست «لفت» اندکی سیانوزه بود. دیگر کسی اعتراضی نکرد. اشکال این جوان در به کار بردن کلمات انگلیسی به نحوی نابجا نبود. بلکه او زبان رایج در یک بیمارستان آموزشی را به درستی نیاموخته بود و مگر نه اینکه برای پرداختن به هر فن و حرفه ای ابتدا باید زبان آن حرفه را آموخت؟ زبان رمز و شگرد است، زبان دانش است در یک کلام زبان قدرت است.
جوان با کاربرد نادرست این زبان در واقع خود را خلع سلاح کرده بود. پس ابتدا ببینیم این چگونه زبانی است تا بعد برسیم به معایب و مفاید این زبان خاص.
مهم ترین خصوصیت این زبان این است که در آن کلمات خارجی با قوانین گرامری فارسی صرف و نحو می شوند، حروف اضافه هم عمدتاً فارسی هستند ولی در مورد چگونگی تلفظ کلمات خارجی هیچ قاعده روشنی وجود ندارد و بستگی زیادی به میزان تبحر فرد در زبان مربوطه دارد و این مهم ترین نکته ای است که در میزان تاثیر و برد این زبان نقش دارد اما اصراری هم در تلفظ دقیق انگلیسی یا آمریکایی یا فرانسه کلمات وجود ندارد و حتی می توان این کلمات را به شکل کاملاً فارسی شده آن به کار برد یا حتی سعی کرد تلفظ اصلی را تقلید کرد و موفق هم نشد. میزان استفاده از کلمات خارجی هم دستور العمل مشخصی ندارد و در هر محل با محل دیگر و در هر زمان با زمان دیگر متفاوت است.
این زبان نه انگلیسی است نه فارسی، اگر یک انگلیسی زبان به آن گوش دهد از زیادی کلمات انگلیسی تعجب خواهد کرد و اگر مختصری طب بداند می فهمد که درباره چه چیزی صحبت می شود و اگر یک فارسی زبان به آن گوش دهد مجذوب و مسحور یک بحث علمی سطح بالا خواهد شد. رسم الخط این زبان در بسیاری از موارد فارسی با درجات متفاوتی از رسم الخط انگلیسی است و گاه این رسم الخط در برخی از دانشگاه ها کاملاً انگلیسی می شود.مثل هر زبان دیگری یک زمینه خاص اجتماعی و فرهنگی باعث پدید آمدن این زبان شده و نیاز خاصی می باید به واسطه این زبان برآورده شود که این نیاز خاص خالی از نوعی اقتدار و اعمال سلطه و نوعی همبستگی حرفه ای نبوده و نیست.
این زبان خاص باعث نوعی همبستگی حرفه ای در بین کاربران می شود و کمربندی حیثیتی پیرامون پزشکان می تند. این کمربند نوعی امنیت و اعتماد به نفس خصوصاً برای پزشک جوان فراهم می آورد. او به ریسمانی چنگ زده که به رشته ای نیرومند از حقایق منسجم متصل است. در واقع بخش عظیمی از آموزشی که او باید بگیرد آموزش همین امنیت و اعتماد به نفس است، آموزش جرات «مداخله» است. مداخله صرف از مهم ترین کارهای پزشکی است. در نگاه به گذشته وقتی که حاصل کار پزشکان باستان را برمی رسیم تنها چیزی که از آنان هنوز به عنوان پزشک می ماند همین صرف مداخله است. همین متولی مرض و مریض بودن است. از ما آیا چیزی به جز مداخله باقی خواهد ماند یا خیر، چیزی است که تاریخ نشان خواهد داد. پس زبان خاص زمینه ای را برای این حق و جرات دخالت فراهم خواهد آورد. اما از اینها گذشته باید قبول کرد که کاربرد بسیاری از کلمات خارجی دارای بار معنایی بسیار بالاتر است تا کلمات فارسی، فقط به این دلیل ساده که این کلمات گویای مفاهیم و حقایقی هستند که تولید فارسی زبانان نیست. واقعیت این است برای اینکه زبان فارسی را پاس بداریم ابتدا باید دانش فارسی را پاس بداریم. چیزی که در ذهن فارسی پرداخته شود بی تردید نامی فارسی خواهد داشت و تاریخ آن را با قواعد فارسی صرف خواهد کرد. بی تردید در این دعوای قدیمی زبان شناسان با ادبا حق با زبان شناسان است. اما زبان مورنینگ رپورت نه فقط از این زاویه تنگ ادیبانه بلکه از زوایای دیگر هم دارای مضراتی است. از آنجا که «فقط نمادهای ناآشنا قادر به حفظ تجلی قدسی هستند» (امبرتو اکو) غرابت کلمات نوعی تجلی قدسی می افزایند و کاربرد این تجلی قدسی چیزی نخواهد بود جز پوشاندن جهالت پزشک. اعمال قدرت در بین بیماران و همکاران به واسطه ابزاری که صرفاً با یک تجلی قدسی نمایانده می شود. گویی پزشکان در کسوت کاهنان معبدی ظاهر می شوند که از «حقیقت» هایی مرموز پاسداری می کنند.
اقتداری که این زبان زرگری می آفریند بسیار سنگین تر و پیچیده تر از اقتدار و فاشیسمی است که در جوهر هر نوع «زبان» نهفته است. (رولان بارت) فاشیسم موجود در زبان در نهایت مفهومی را که در ذهنی پدیده آمده به کلمه ای محدود می کند و «مفهوم» را به سوی چشمه ای می کشاند که از پیش آبشخور کلمه بوده است. در زبان مورنینگ رپورت اساساً گویی هدف همین به بند کشیدن مفاهیم است. به صف کشیدن آنان چون سربازان در برابر «تریبون» اما در مکانی که به وسعت کلاس های تنگ ما است که نه حتی میدان های «رم». ردیف مفاهیم را می توان نامی به قدر دانش خود داد. آنگاه ذهن ناآزموده به راحتی می تواند تکلیف خود را با «چند دسته جداگانه» باز هم با استفاده از همین ابزار کارآمد روشن سازد. آری این زبان مهم ترین ابزاری است که در دانش پزشکی به کار موردسازی و اعمال قدرت پزشک بر بیمار می آید و کجا دانش و حقیقت از قدرت جدا بوده است؟ (میشل فوکو)
پس بیهوده نیست که استاد و مراد ما این گونه دلواپس کاربرد درست این زبان است.اما اگرچه زبان مورنینگ رپورت زبان اعتماد به نفس است و جرات دخالت و بی شک حاوی اقتصاد خاص خود (میشل فوکو) اما در کار طب می توان از زبان دیگری هم استفاده کرد.این زبان هم اگرچه همچنان زبان مورنینگ رپورت است نه فارسی صرف، می تواند حاوی حداقل کلمات خارجی باشد. این حداقل کلمات در واقع کلماتی با بار معنایی خاصی هستند که در این زبان تنیده شده و قابل ترجمه نیست و نباید هم ترجمه بشود چرا که این معنای خاص که فقط در همان زبان وجود دارد میراث خانواده بشری است نه یک ملت خاص. مثل تمامی کلمات دیگری که می پنداریم فارسی است اما هر کدام ریشه در جاهای مختلفی دارند. در این زبان خاص اما پزشک جوان خواهد کوشید بر دانش خود تکیه کند نه بر هاله قدسی پیرامون زبان، و تلالو کلمات بیگانه ناخودآگاه او را به جای دانش نخواهد فریفت.
پزشک جوان عدم اطمینانی علمی خواهد یافت که مسبب کنکاشی بیشتر خواهد شد. این زبان توضیح بیماری را برای بیمار به زبانی که او می فهمد آسان تر خواهد کرد. این توضیح توانایی ها و دانش واقعی پزشک و پزشکی را برای بیمار افشا خواهد کرد. این فاش گویی رابطه پزشک و بیمار را از محور اقتدار تا حدودی دور خواهد کرد. بیمار که در واقع باید خدمتی را دریافت کند چشم انداز بهتری از امکان و کیفیت این خدمت خواهد یافت و جلوه کلمات بیگانه او را در سلطه پزشک به جایی که نمی خواهد نخواهد برد. می توان باز هم خصوصیات این زبان رویایی را برشمرد و برای ایجاد آن هم تلاش کرد. اما باید دانست که با دستور العمل نمی توان زبانی را کشت یا زبانی را ساخت. که این کار همان «فارسی را پاس بداریم» خواهد شد. برای ایجاد این زبان دلخواه باید شرایطی فراهم شود.
باید دانش پزشکی ما پیشرفت کند تا آن حد که ما هم بتوانیم تحقیقاتی در سطح دانش روز به عمل آوریم. در آن صورت بسیاری کلمات فارسی به این زبان وارد خواهد شد.
باید آموزش پزشکی ما پیشرفت کند، آموزش بهتر کیفیت دانش پزشکان جوان را بالا خواهد برد. یک اعتماد به نفس واقعی نیازمند اقتدار و فریب نیست. در آموزش پزشکی بهتر پزشک نه تنها برخورد با بیماری ها بلکه برخورد با بیمار به مثابه یک انسان را خواهد آموخت و برخورد او با این انسان نه یک برخورد تکنولوژیک بلکه یک رابطه متعارف انسانی خواهد بود. در زبان رایج در روابط متعارف انسانی آن هم رابطه ای که از اساس برای کمک کردن پی ریزی شده محبت حکم می راند نه اقتدار!
دکتر بابک زمانی متخصص مغز و اعصاب
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید