جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


مادران امروز بچه‌بان نیستند!


مادران امروز بچه‌بان نیستند!
امروزه در هر خیابان و محله‌ای می‌توان چندین مهدکودک یا آمادگی پیدا کرد. اولین کودکستان در ایران در سال ۱۲۹۸ خورشیدی توسط میسیونرهای اروپائی و اقلیت‌های مذهبی تأسیس شد. مهدکودک جائی است که می‌تواند برای کودکان هم محاسن و هم مضراتی در بر داشته باشد. بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران معتقدند که به‌دلایل علمی باید به آموزش‌های پیش از دبستان توجه کرد و کودکان در این سنین تحت آموزش‌های جمعی قرار بگیرند و برخی دیگر بر این باورند دوری کودکان در سنین پائین از کانون خانواده و به‌خصوص مادر باعث می‌شود که آنها در آینده رابطه سردی داشته و بنیان خانواده سست شود. با تمام این تفاسیر زنان شاغل خواه‌ناخواه مجبورند، کودکانشان را به کودکستان بسپارند و برای تأمین معاش خانواده کار کنند. با داشتن بچه کوچک رفتن به محل کار بسیار دشوار است. والدین مجبورند برای آنکه به کارهایشان برسند هزینه‌های کمرشکنی را به مهد بپردازند.اما امروزه ما شاهد آن هستیم که زنان خانه‌دار هم تمایل دارند کودکان خود را به مهدکودک بسپارند. در حالی‌که در گذشته نگهداری کودکان در مهدکودک و یا آمادگی، بیشتر در خانواده‌های مرفه و زنان شاغل دیده می‌شد.اما سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود، این است که آیا مهدکودک‌ها می‌توانند به درستی انتظارات والدین این کودکان را برآورده سازند یا اینکه آموزش کودکان در مهدکودک‌ها برای ورود به مدرسه مؤثر واقع می‌شود.محمدعارفی، استاد دانشگاه در این‌باره معتقد است: زندگی صنعتی و مدرن امروزی سبب شده است تا بسیاری از عملکردهای خانواده نیز تغییر کند. یعنی در پیشینه خانواده‌ها در جوامع سنتی، تربیت و نگهداری کودکان یکی از کارکردهای مهم خانواده محسوب می‌شد، اما امروزه این وظیفه و عملکرد با توجه به شرایط اجتماعی از خانواده‌ها گرفته شده و به دولت‌ها سپرده شده است. از سوی دیگر این امر حاصل تغییر در ساختار خانواده یعنی خانواده گسترده به خانواده هسته‌ای است.وی می‌افزاید: الگوی نگهداری فرزندان در مهدکودک‌ها وام گرفته شده از کشورهای غربی و صنعتی است. در کشورهای غربی برنامه‌ریزی صحیح و مدرنی برای پرورش و رشد کودکان وجود دارد. اما در کشورهای جهان سوم این پدیده با کمبودهای بسیار روبرو است. از سوی دیگر در کشورهای پیشرفته تربیت کودکان بسیار مهم است و آنها سرمایه‌گذاری کلانی برای تربیت نسل‌های خود می‌کنند. حال اگر بخواهیم این مسئله را در کشورمان بررسی کنیم، متوجه خواهیم شد مهدکودک در کشور ما جنبه سرگرمی و نگهداری کودک را دارد.این جامعه‌شناس در ادامه می‌گوید: اگر اغلب پرونده‌های افراد بزهکار را بررسی کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که آنها با روش تربیت صحیح رشد نکرده‌اند.از سوی دیگر اکنون در جامعه فعلی ما زنان امروزی نسبت به گذشته به‌ دنبال رفاه و لذت بردن بیشتر از زندگی خود هستند. از همین‌رو عقیده دارند که آنها ”بچه‌بان“ نیستند که تمام وقت خود را صرف نگهداری و تربیت بچه کنند.این جامعه‌شناس تصریح می‌کند: در گذشته نگهدار کودک در خانواده مرفه به وسیله ”دایه“ و ”لـله“ صورت می‌گرفت، اما امروزه این امر با پیدایش مهدکودک‌ها، تغییر کرده است.دکتر محمد جوادی، مشاور کودک در مورد بهترین زمان برای رفتن کودکان به مهدکودک می‌گوید: دیدگاه‌های روانشناسی کودک بر این باور است که کودک باید در سال‌های اولیه زندگی آغوش گرم مادر را تجربه کند. در غیر این‌صورت وقتی کودک، به‌دلیل اشتغال مادر، مدت زمان زیادی را به‌ دور از آغوش گرم مادر در نزد مربی سپری می‌کند، در آینده احساس ایمنی کمتری نسبت به دیگران دارد. به عبارت دیگر امنیت اجتماعی او ضریب پائینی دارد.
نظریه اریکسون بر این باور است که ۲ سال اول زندگی کودک باید در آغوش گرم مادر سپری شود. زیرا وجود مادر سبب افزایش حس اعتمادبه‌نفس در کودک می‌شود.من معتقدم بهترین زمان برای رفتن به مهدکودک دوره پیش از دبستان است. زیرا کودک باید کم‌کم از محیط خانه جدا شده و حس استقلال و خودباوری در او ایجاد شود. بسیاری از کودکان در مدارس مشکلات زیادی دارند. به‌دلیل آنکه کودکان هنوز نسبت به والدین خود، به‌ویژه مادرشان خیلی وابسته هستند، باید یک تغییر ایجاد شود که این مسئله تا حدودی با رفتن به مهدکودک حل می‌شود. از سوی دیگر این امر به فرآیند اجتماعی شدن کودک کمک فراوانی می‌کند.مشکل مهدکودک‌های ما این است که فقط کودکان در آنجا نگهداری می‌شوند یا آنکه به کودکان چند شعر یا نقاشی آموزش داده می‌شود. در صورتی‌که مهمترین و اصلی‌ترین هدف مهدکودک آموزش مهارت‌ زندگی در خردسالی است. از دیگر هدف‌ها کشف خلاقیت‌ها و استعدادهای درونی کودکان است. این هدف میسر نمی‌شود مگر با به‌کارگیری نیروهای مجرب و خبره. متأسفانه بیشتر کسانی که به‌عنوان مربی در مهدها کار می‌کنند. تجربه لازم و صلاحیت و شایستگی برای این‌کار را ندارند. مربی مهدکودک باید اطلاعات وسیعی از روان‌شناسی کودک داشته باشد تا در صورت مشاهده و بروز یک استعداد و یا اختلال سریعاً بتواند آن را تشخیص دهد و کودک را مورد مشاوره و راهنمائی قرار دهد. دکتر جوادی در پاسخ به این سؤال که برخی معتقدند: رسانه‌های جمعی به‌ویژه تلویزیون در اجتماعی کردن کودکان نقش به‌سزائی دارد. او در این‌باره می‌گوید: امروزه در دنیا دیگر IQU یا همان بهره هوشی مهم نیست بلکه عامل مهمتری مانند توانائی برقراری ارتباط با دیگران مطرح است. اینکه کودک بتواند هوشی هیجانی، عواطف و احساساتش را تحت کنترل خود قرار دهد، مهم است. ضعف مهم رسانه‌ها این است که ارتباط آنها با کودکان زنده نیست.برای اجتماعی شدن کودک باید ارتباط زنده و سالم باشد، تا موفقیت حاصل شود.دکتر جوادی در مقایسه مهدکودک‌های کشورهای صنعتی با مهدکودک‌های کشورهای غیرصنعتی می‌افزاید: بحث اصلی در مورد برنامه و تفاوت کار است. در کشورهای صنعتی مهارت‌ آموزش زندگی به کودکان تدریس می‌شود. یعنی کودک آموزش خوب زندگی کردن، شاد زندگی کردن و... را می‌آموزد. در حالی‌که در مهدهای ما این موضوع با نقاشی کردن، حفظ چند شعر و داستان تمام می‌شود. در حقیقت مهدهای ما رسالت خود را که همان مهارت آموزش زندگی است، به نوعی گم کرده‌اند.یکی از دیگر استانداردها، محیط و فضای مناسب برای آموزش به کودکان است. باید در درون مهدکودک‌ها فضائی به محیط سبز اختصاص داده شود که شما این را در دیدگاه معتبری در این زمینه وجود دارد که به دیدگاه روان‌شناسی فربل یا باغ فربل معروف است. فربل معتقد است: آموزش کودکان باید در باغ و یا باغچه انجام شود. این آموزش به نوعی شاداب نگه‌داشتن کودکان است، یا به‌عبارت دیگر همان شادی در زندگی. در مجموع مهدکودک‌های ما با استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارد. ولی سعی می‌شود که این فاصله‌ها کمتر شود. اکنون مراکزی در دست راه‌اندازی است که ترکیبی از فضای سبز کافی و فضای درونی مناسب را رعایت کرده‌اند.دکتر جوادی می‌گوید: بسیاری از خانواده‌ها بر این باورند که مشکلات رفتاری کودکان مانند اضطراب، کم‌روئی، خجالتی بودن، گوشه‌گیری با رفتن به مهدکودک حل می‌شود در حالی‌که چنین تفکری صحیح نیست و این مشکل به قوت خود باقی می‌ماند. این مشکلات رفتاری در صورتی‌ حل خواهد شد که کاردرمانی و مشاوره در مورد آنها انجام شود. در حقیقت مهدکودک جائی باید باشد که اولاً استعدادهای درونی کودکان کشف شود و از سوی دیگر اختلالات رفتاری شناسائی شود که این امر نیازمند شناسائی دقیق مربی مهدکودک است.
طیبه براتی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید