جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا
سرشب سگها
یک روز صبح همان مردی که همیشه او را همراه یک سگ میدیدند، در راه هر روزه به یکی از میدانهای شهر آمد و با صدای بلند فریاد زد:" ما سگیم! ما سگیم! میتونیم پارس کنیم!"
بعد با صدای بلند پارس کرد. آن قدر پارس کرد که دیگر صدایش در نمیآمد. مردمی که دورش جمع شده بودند، به هم نگاه میکردند و بعد به آن حیوان بیچاره.
بالأخره یک نفر از میان آن جمع گفت: "چرا کسی به حرفش گوش نمی ده؟" و بعد شروع کرد به پارس کردن.
حالا دیگر آن سگ تنها نبود و سگ دیگری هم حرف او را تأیید میکرد. یکی دو نفر دیگر هم از میان جمع جلو آمدند و با آن دو سگ پارس کردند. سر شب نشده بود که سگهای نر و ماده و کوچک و بزرگ در تمام شهر پرسه میزدند و صدای پارس شان همه جا را پر کرده بود.
فرهاد سلمانیان
منبع : ماهنامه ماندگار
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران حجاب رئیس جمهور رئیسی دولت سیزدهم دولت توماج صالحی سریلانکا سیدابراهیم رئیسی پاکستان کارگران مجلس شورای اسلامی
کنکور تهران سیل آتش سوزی هواشناسی سازمان سنجش پلیس زنان سلامت شهرداری تهران اصفهان فراجا
قیمت خودرو خودرو قیمت طلا دلار بازار خودرو مسکن قیمت دلار ارز بانک مرکزی ایران خودرو تورم قیمت
موسیقی رهبر انقلاب خانواده فیلم تلویزیون ترانه علیدوستی سینمای ایران مهران مدیری بازیگر تئاتر
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
غزه آمریکا اسرائیل رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین روسیه حماس اوکراین طوفان الاقصی ایالات متحده آمریکا ترکیه
پرسپولیس فوتبال استقلال بازی جام حذفی سردار آزمون بارسلونا لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس فوتسال تراکتور
هوش مصنوعی ناسا رونمایی بنیاد ملی نخبگان گوگل تیک تاک فیلترینگ
دندانپزشکی مالاریا کاهش وزن زوال عقل سلامت روان داروخانه