پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

تصمیم‌گیری دربارهٔ تماشای تلویزیون در خانواده(۲)


پژوهشگرى کانادايى دريافت که انتخاب اينکه چه برنامه‌اى براى تماشا انتخاب شود، هميشه منجر به دور هم جمه شدن خانواده نمى‌شود. معلوم شده است زمانى که بر سر تماشاى برنامه‌اي، توافق وجود ندارد،تصميم‌گيرى دربارهٔ تماشاى
مشاهده ديگرى که تسلط پدر را به اثبات مى‌رساند، اين بود که اعضاى خانواده کمتر احتمال داشت بدون اجازهٔ ديگران کانال را عوض کنند. ناظران آموزش ديده دو روز تمام را به‌مشاهدهٔ خانواده‌هايى پرداختند که تلويزيون تماشا مى‌کردند و سپس در روز سون با هر يک از اعضاى خانواده مصاحبه کردند. مشاهده‌گران به‌جمع خانواده‌ها پيوستند، طورى که خانواده‌ها به‌روشنى متوجه نشدند که مطالعه‌اى در حال انجام است. ۹۳ خانواده مشاهده شدند، که از اين ميان ۷۴ خانواده دو والدينى بودند و تمرکز مطالعه بر روى آنها صورت گرت. پدر اغلب به‌عنوان شخص يا يکى از اشخاصى نام برده مى‌شد که انتخاب برنامه‌ها را کنترل مى‌کرد. کودکان و مادران، بيشتر به پدرها به اين‌صورت مى‌نگريستند تا خود پدرها، پدرها معتقد بودند که همسر يا ديگر همنشين‌هاى آنها با ترکيب خاصى از افراد بيشتر از آنها در تعيين برنامه‌ها مسؤول بودند. اگرچه، در مجموع اعضاى خانواده، اين احتمال هم داشت که بگويند يکى از بچه‌ها، و نه مادر، دربارهٔ انتخاب برنامه‌اى که از کانال اصلى پخش مى‌شد، تصميم گرفته است. کودکان اغلب خود، يا يکى از خواهرها و برادرهاى خود را به‌عنوان نخستين کنترل‌کنندهٔ دستگاه نام مى‌بردند. توافق خانوادگي، رويه ديگرى بود که ذکر شد.
تنها بخشى از اين دريافت‌ها، به‌وسيلهٔ نمونه‌هاى مشاهده شدهٔ کنترل تلويزيون اصلى خانواده، که محققانى که با خانواده‌ها زندگى کرده و به‌عنوان مدرک ثبت کرده بودند، حمايت مى‌شد. مشاهده‌گران دقت مى‌کردند که بيننده چه کسى تلويزيون را روشن، چه کسى کانال را عوض و چه کسى آن را خاموش مى‌کرد. آنها همچنين دقت کردند که آيا اين کارها با تصميم‌گيرى دربارهٔ برنامه‌اى که بايد تماشا مى‌شد، صورت مى‌گرفت يا خير. مشاهدات نشان داد که پدرها خيلى بيشتر از ديگر اعضاى خانواده يا جمعى از بينندگان خانوادگي، تصميمات تماشاى برنامه را کنترل مى‌کردند. آنها دو برابر بيشتر از همسر يا فرزند دختر خود احتمال داشت اين کار را بکنند. به‌علاوه، آنها در ۹۰ درصد از اين تصميمات، به‌تنهايى عمل مى‌کردند. يکى از کودکان، دومين فردى بود که امکان داشت که تلويزيون را روشن، خاموش يا کانال را عوض کند. کودکان مسؤول ۳۰ درصد اين اعمال بودند (در مقايسه با ۳۶ درصد پدرها)، و آنها خيلى دوست داشتند اين کار را بدون هيچ بحثى انجام دهند (در ۹۳ درصد از موارد به‌تنهايى عمل مى‌کردند).
مشاهده شد که مادرها خيلى کمتر از اعضاى خانواده، چه شوهران آنها، و چه کودکان آنها، خود را درگير درستکارى تلويزيون مى‌کردند. آنها در ۱۵ درصد از موارد اين کار را مى‌کردند. آنها خيلى کمتر از پدرها يا کودکان احتمال داشت به‌تنهايى در اين باره بحث کنند. سه چهارم همهٔ دستکارى‌هايى که بر روى تغيير کانال يا خاموش و روشن شدن صورت مى‌گرفت، از سوى يکى از اعضاى خانواده انجام مى‌شد، معمولاً بدون هيچ مشاجره‌اي.
اين مطالعهٔ مشاهده‌اي، با پژوهش اوليه، که مادر را به‌عنوان شخصى که بيشتر تصميمات مربوط به تماشا را اتخاذ مى‌کند، معرفى مى‌کند، در تضاد است؛ که نشان مى‌دهد گزارش فردى افراد دربارهٔ خود اغلب در تضاد مستقيم با عمل واقعى آنها است.


همچنین مشاهده کنید