دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

مؤلفات شیخ‌بهائی (۳)


۷۷. فوايدالصمديه فى علم‌العربيه در نحو که از مؤلفات معروف او است و به‌نام صمديه مشهور است و همواره در ايران از کتاب‌هاى درسى بوده است و آن را براى برادر خود عبدالصمد متوفى در ۱۰۲۰ نوشته و مؤلف قصص‌العلما به خطا گفته است برادرزادهٔ وى و خود آن را تصحيح کرده و متن اين کتاب کراراً در ايران چاپ شده از آن جمله در تبريز در ۱۲۶۹ و سيدعلى‌خان در شرح آن نوشته که به شرح صغير و شرح کبير معروف است و شرح کبير او به‌نام حدايق‌النديه فى شرح فوايد‌الصمديه در تهران کراراً چاپ شده، از آن جمله چاپ ۱۲۷۴ است.
احمدبن محمدعلى بن محمدباقر اصفهانى بهبهانى مؤلف کتاب مرآت‌الاحوال جهان‌نما حاشيه‌اى به‌نام محموديه بر آن نوشته است و نيز محمد بن على بن محمد حرفوشى حريرى عاملى کرکى شامى دانشمند معروف قرن يازدهم آن را شرح کرده است و مؤلف فهرست کتابخانهٔ عمومى معارف چند شرح بر اين کتاب نام برده است بدين قرار: شرح کبير سيدعلى‌خان مدنى شيرازى متوفى در ۱۱۲۰ موسوم به حدائق‌النديه است و در ايران چاپ شده، شرح صغير سيدعلى‌خان مذکور، شرح سيدبهاءالدين محمدبن محمدباقر حسينى نائينى معاصر حر عاملى مؤلف کتاب‌الوسايل، شرح شيخ محمدبن على حرفوشى متوفى در ۱۰۵۹، جامع‌المسائل النحويه شرح محمد مؤمن بن محمد قاسم جزائرى شيرازي، شرح ميرزا محمدبن سليمان تنکابني.
۷۸. کشکول که مجموعهٔ بسيار معروفى است در سه مجلد و مشهورترين آثار بهائى است و مؤلف خلاصةالاثر گويد در مصر تأليف کرده است و آن را به‌نام کشکول کبير نيز ناميده‌اند و مجموعه‌‌اى است از مطالب گوناگون به نظم و نثر پارسى و تازي، چنانکه از نام آن پيدا است. ولى از مندرجات آن آشکار است که در يک زمان و در يک محل آن را جمع نکرده و شايد اساساً سفينه يا جنگى بوده است که هرچه مى‌پسنديده در آن گرد مى‌آورده است و احمد شهيدى عاملى به فرمان سلطان عبدالله قطب شاه پادشاه هندوستان قسمت‌هاى عربى آن را ترجمه کرده است و کراراً در ايران و خارج از ايران چاپ شده و معروفترين چاپ‌هاى آن چاپ تهران ۱۲۶۶ و ۱۲۹۱ و ۱۳۱۸ و ۱۳۲۱ (چاپ حاج نجم‌الدوله) و چاپ بولاق ۱۲۸۸ و ۱۳۰۲ (دوبار) و ۱۳۰۵ و ۱۳۱۸ (دوبار) و ۱۳۲۹ است ولى در چاپ‌هاى مصر قسمت‌هاى فارسى آن را حذف کرده‌اند.
۷۹. لغزالزبده که مؤلف قصص‌العلما گويد: شرحى بر آن نوشته‌ام.
۸۰. لغزهاى عربى به نثر که چند لغز از آنها در سلافةالعصر و خلاصةالاثر چاپ شده است و مجموعه‌اى از آن در کتابخانهٔ عمومى معارف در تهران هست که مؤلف فهرست آن 'الغاز و تعميه' نام نهاده و گويد چند تن بعضى از آنها را شرح کرده‌اند از آن جمله لغزالقانون را محمدسليم رازى در ۱۰۶۰ شرح کرده و لغزالکشاف که ملامحمدمهدى قزوينى شرح کرده و لغزالنحو که شيخ محمدصادق تويسرکانى شرح کرده است و نيز همان لغز قانون را در طب محمدتقى شيرازى معروف به حاج آقا باباى طبيب شرح کرده و آن رساله به اسم لغزيه جزء کليات و مجموعهٔ رسايل او در تهران در ۱۲۸۳ چاپ شده است.
۸۱. مختصراصول که در ۱۲۶۷ چاپ شده است.
۸۲. المخلاة که آن نيز مجموعه‌اى مانند کشکول است و در مصر در سال ۱۳۱۷ دوبار چاپ شده و آن نيز از مؤلفات معروف او است.
۸۳. مشرق‌الشمسين و اکسيرالسعادتين که تنها کتاب طهارت آن را تمام کرده است.
۸۴. مفتاح‌الفلاح فى عمل اليوم و الليله در ادعيه که، آن را در گنجه در ماه صفر سال ۱۰۱۵ تمام کرده است و جمال‌الدين محمد بن حسين خوانسارى معروف به آقاجمال خوانسارى آن را به‌نام شاه سليمان صفوى ترجمه کرده و مؤلف قصص‌العلما گويد حاشيه‌اى بر آن نوشته‌ام و نسخهٔ اصل آن نزد آقاى سيدمحمد مشکوة بيرجندى است. مؤلف مستدرک‌الوسايل دربارهٔ اين کتاب از گفتهٔ معزالدين محمد قاضى‌القضاه اصفهان آورده است که وى گفته: شبى يک تن از امامان را در خواب ديدم که مرا گفت کتاب مفتاح‌الفلاح را بنويس و بدان رفتار کن و چون بيدار شدم و از هر کس پرسيدم هيچ‌يک از دانشمندان اصفهان مرا بدان کتاب راه ننمود و در اين زمان بهائى در لشگرگاه شاه در يکى از نوحى ايران بود و چون پس از مدتى به اصفهان بازگشت، از او پرسيدم، گفت: در اين سفر کتاب دعائى پرداخته‌ام و مفتاح‌الفلاح نام نهاده‌ام و تاکنون نام آن را بر هيچ کس از ياران خود نبرده و به کسى نداده‌ام که نسخه بردارد و چون آن واقعه را بر او گفتم بگريست و نسخهٔ آن کتاب را به من داد و من نخستين کسى بودم که از آن نسخه برداشتم.
۸۵. مقاله فى واجبات الصلوة اليومية رساله اثنى عشريه که در ۱۰۱۲ تمام کرده و نسخهٔ اصل آن در مجموعه‌اى نزد آقاى سيدمحمد مشکوة بيرجندى است.
۸۶. ملخص‌الهئيه که مولف خلاصةالاثر نام مى‌برد و مؤلف مستدرک‌الوسايل ملخص فى‌الهئيه ضبط کرده و ظاهراً بايد حاشيه يا شرحى بر اين کتاب باشد، زيرا که ملخص فى‌الهئيه از محمودبن محمدبن عمر چغمينى خوارزمى است و کتاب معروفى است.
۸۷. وجيزه در علم درايت که به درايةالحديث و رسالهٔ درايه نيز معروف است و آن را در گنجه در ۱۰۱۵ تمام کرده و يکى از نسخه‌هاى اصل آنکه در ۱۰۱۹ نوشته شده، با نسخهٔ حبل‌المتين و نسخهٔ ديگر در مجموعه‌اى نزد آقاى سيدمحمد مشکوة بيرجندى است و مؤلف قصص‌العلما گويد شرحى بر آن نوشته‌ام و اين رساله کراراً چاپ شد، از آن جمله در ذيل منتهى‌المقال معروف به رجال ابوعلى چاپ تهران ۱۳۰۲ و در ذيل رجال علامه در تهران در ۱۳۱۱ و نيز در ذيل وصول‌الخيار الى اصول‌الاخبار معروف به درايه تأليف پدرش در تهران به سال ۱۳۰۶ و در تبريز هم جداگانه بى‌تاريخ چاپ شده است و چاپ ديگرى از روى همان نسخهٔ اصل متعلق به آقاى مشکوة در تهران در تابستان ۱۳۱۶ با مقدمهٔ مختصرى، فراهم شده که با همين اوراق انتشار خواهد يافت.
۸۸. وسيله‌الفوز و الامان فى مدح صاحب‌الزمان قصيدهٔ معروفى به زبان تازى که خود آن را در کشکول جاى داده است و احمد منينى مؤلف الفتح‌الوهبى آن را شرح کرده و آن شرح با کشکول در بولاق به سال ۱۲۸۸ انتشار يافته است.
از اين هشتاد و هشت کتاب و رساله که تاکنون از آثار بهائى يافت شده آنچه را که مؤلف تاريخ عالم‌آراء عباسى در ترجمه‌اى که از او در ۱۰۲۵ نوشته نام برده است، قطعاً پيش از ۱۰۲۵ تأليف کرده و آن بدين قرار است: حبل‌المتين، مشرق‌الشمسين، عروةالوثقي، زبده، چهار رساله از اثنى‌عشريه، خلاصة فى‌الحساب و الهندسه، کشکول، عين‌الحيوة، تشريح‌الافلاک، صحيفه، حاشيه بر تفسير بيضاوي، حاشيهٔ مطول، اربعين حديثا، حاشيهٔ قواعد شهيديه حاشيهٔ شرح مختصرالاصول، شرح حق‌المبين. گذشته از اين کتاب‌ها و رسائل ظاهراً مکاتيبى نيز از بهائى مانده است از آن جمله مکتوبى که به ميرزا ابراهيم همدانى نوشته و نسخهٔ آن در کتابخانهٔ مجلس شوراى ملى ايران هست.
مؤلف مستدرک‌الوسايل گويد که شاگرد وى سيدحسين ابن سيد حيدر کرکى گفته است که برخى از مؤلفان معاصر کتاب اسرار قاسمى معروف را به او نسبت داده‌اند و حال آنکه از او نيست.


همچنین مشاهده کنید