جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ض


ضامن روزى بوَد روزى‌رسان (از جامع‌التمثيل)
نظير:
خدا روزى‌رسان است
ـ خدا رزّاق است
ـ دهان باز بى‌روزى نماند
ـ هر آن کس که دندان دهد نان دهد
ـ خدا مى‌رساند ز هر جا که هست
ـ رزق را روزى‌رسان پَر مى‌دهد (صائب)
    ـ تا حياتى هست ما را روزى مامى‌رسد (امين کاشانى)
    ـ الرّزق على‌الله
ضامن مشو و امانت از کس مَسِتان (از جامع‌التمثيل)
نظير:
ضامن يا دست به کيسه است يا دست به يقه
    ـ تا توانى ضمان مشو کس را کاوّلش بَر دهد پشيمانى
    و اواسِط آن بوَد ملامت خلق و آخر اندر غرامتش مانى (ابن يمين)
ضامن يا دست به کيسه است يا دست به يقه!
رک: ضامن مشو و امانت از کس مَسِتان
  ظاهرش چون گور کافر پر حلل و اندرون قهر خداى عزّ و جلّ٭
رک: درون مردار و بيرون مشک و کافور
      ٭ تحريفى است از اين بيت مولوى:
همچو گور کافران بيرون حلل و اندرون قهر خداى عزّ و جلّ
ضبط نفس خود اگر کردى بدانم کاملى
رک: نفس خود را بکُش اگر مردى
ضرب‌خورده جرّاح است
نظير: حکيم آن است که سرِ خودش آمده باشد
ضرب ضرب اول است (از جامع‌التمثيل)
ضرر آدمِ کارکن کار نکردن است
ضرر به‌هنگام بِهْ از سود نابه‌هنگام
نظير: دو دَه نيم بهتر از يک دَه يک است
ضرر تلخ است
رک: حريف باخته از بخت خود نالان است
ضرر را از هر کجايش جلو بگيرند منفعت است
نظير: 
از ضرر هر چه برگردد نفع است
ـ از نيم زيان برگشتن سود است
ـ از خانهٔ سوخته هر چه برآيد سود است
ضيافت پاى پس هم دارد
نظير:
کاسهٔ همسايه دو پا دارد
ـ هر خوردنى پس دادنى هم دارد
ـ هر رفتى آمدى دارد 
ـ هر آمدى رفتى دارد و هر رفتى آمدى
ضيافت خور خوشامدگوى باشد (از جامع‌التمثيل)


همچنین مشاهده کنید