دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

آمدم سر تا قدم در بند سودا همچنان


آمدم سر تا قدم در بند سودا همچنان    طوق در گردن همان زنجیر در پا همچنان
رفته بودم ز آتش امید در دل شعله‌ها    آمدم دل گرم از سوز تمنا همچنان
یار خسرو گشت شیرین و برید از کوهکن    کوهکن ره می‌برد در کوه خارا همچنان
پیش لیلی کیست تاگوید ز استیلای عشق    بازگشت از کعبه مجنون رند و رسوا همچنان
رو به شهر و ملک خویش آورد هر آواره‌ای    وحشی بی خان و مان در کوه و صحرا همچنان


همچنین مشاهده کنید