پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

به دشمنان گله از دوستان نشاید کرد


به دشمنان گله از دوستان نشاید کرد    بمهرگان صفت بوستان نشاید کرد
بترک آن مه نامهربان نباید گفت    کنار از آن بت لاغر میان نشاید کرد
مگر بموسم گل باغبان نمی‌داند    که منع بلبل شیرین زبان نشاید کرد
بخواه دل که من خسته دل روان بدهم    بدل مضایقه با دوستان نشاید کرد
کسی که بیتو نخواهد جان و هر چه دروست    بجان ممتحنش امتحان نشاید کرد
بنوک خامه اگر شرح آن دهم صد سال    ز سرعشق تو رمزی بیان نشاید کرد
بدان دیار روان‌تر ز آب دیده‌ی من    بهیچ روی رسولی روان نشاید کرد
من آن نیم که ز جانان عنان بگردانم    بقول مدعیان ترک جان نشاید کرد
برون ز جان هیچ تحفه‌ئی خواجو    فدای صحبت جان جهان نشاید کرد


همچنین مشاهده کنید