پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ساختار شوراها


منظور از ساختار نحوهٔ تشکيل شورا، انتخاب و ترکيب اعضاء آن است و شامل بافت و ساخت آن مى‌گردد.
هر گاه لزوم تشکيل شورا احساس شود شورا را تشکيل مى‌شود. ترکيب اعضاء شورائى که به هر دليل تشکيل شده باشد جّوى پديد مى‌آورد که پاسخگوى دليل تشکيل آن باشد. عامل اساسى در تعيين اعضاء تطابق بينش آنها يا انتظاراتى است که از شورا مى‌رود يعنى همان دليل تشکيل شورا ترکيبى که درون مايهٔ شورا را معرفى مى‌کند بافت شورا ناميده مى‌شود.
به غير از مواقعى که اعضاء شورا انتخابى يا انتصابى هستند در مواردى منافع مشترک سبب مى‌شود که گروهى به گردهم جمع مى‌شوند تا براى انجام کارهاى آنها به مشاوره پردازند و کار را به طريقى متوازن و معقول به مرحلهٔ اجراء نزديک سازند. در اين صورت هر کس که علائق مشترکى با گروه دارد به‌طور داوطلبانه در کارها شرکت مى‌کند. اين وضع بستگى چندانى به ابعاد گروه ندارد و تنها عامل شرکت فرد در شورا، به شرط جوّ پذيرا، احساس مسؤوليت او است.
هر گاه تعداد داوطلبان شکرت در امور شورائى بيش از ظرفيت شورا باشد از ميان داوطلبان عده‌اى انتخاب مى‌شوند و اين انتخاب بستگى به ظرفيت، موقعيت و نوع فعاليت شورا دارد. روش انتخاب البته ممکن است متفاوت باشد به اين معنا که هر گاه شورا مشخص و مورد اطمينان افراد ذينفع باشد خود مى‌تواند با توجه به خصوصيات مختلفى که پديد مى‌آيد بقيهٔ اعضاء را تعيين کند.
اين حالت وقتى عملى مى‌شود که نوعى معيار که نوعى معيار محرمانه در انتخاب اعضاء وجود داشته باشد تا از ورود افراد ناخواسته که به‌نحوى مختل‌کنندهٔ کار شورا هستند جلوگيرى شود.
از سوى ديگر، هر گاه نياز باشد برنامه‌هاى شورا و فعاليت‌ەاى آن به آگاهى عامهٔ علاقه‌مندان برسد، مشارکت مردم در آن لازم لازم باشد، هيچ نوع سياست پنهانى در کار شورا نباشد مى‌توان اعضاء شورا را از طريق آراء عمومى انتخاب نمود.
آنچه گفته شد مربوط به عضويت دائم در شورا است اما در خصوص عضويت‌هاى موقت نيازى به برگزارى انتخابات نيست و همهٔ اعضاء شورا به صلاحديد خود فرد يا افرادى را به‌ عضويت موقت مى‌پذيرند که بر حسب موقعيت مثلاً به تخصص و کارآئى آنان نياز هست.
در کار ترويج، برخى مواقع مروج به‌عنوان عضو دائمى و گاه به‌صورت عضو موقت در شورا پذيرفته مى‌شود چنانچه خود او بخواهد شورائى را براى امرى ايجاد نمايد و در امورى از شورا کمک بگيرد بايد موارد زير را مدنظر قرار دهد:
۱- مردم منطقه به چه ترتيب و به چه علت گروه تشکيل مى‌دهند؟
۲- چه موقع مردم مى‌توانند دور هم جمع شوند و تشکيل گروه دهند؟
۳- مردم تا چه اندازه مى‌توانند از محل زندگى خود دور شوند و مايل هستند براى مذاکره به چه محلى بروند؟
۴- مردم عملاً تا چه ميزان از وقت خود را صرف امور مربوط به شورا مى‌کنند؟
۵- چه نوع شورائى بهترين نتيجه را عايد مردم منطقه کرده و دليل آن چه بوده است؟
۶- مسؤولان امور اجتماعى و معتمدان محلى چه کسانى هستند؟
۷- چه اطلاعاتى در منطقه موجود يا قابل حصول است که به تشکيل شوراها کمک مى‌کند؟
۸- زمينه‌اى که تشکيل شورا و يا شوراها را در منقطع فراهم مى‌کند چيست؟
روشن شدن موارد بالا و ساير نکاتى که با توجه به موقعيت و شرايط کار مروج لازم است روشن شود، مى‌تواند مروج را از خطوط و ضوابط ارتباطى و کلاً خميرمايه باورهاى اجتماعى مردم منطقه نسبت به شورا آگاه سازد. بر همين بنيان و با توجه به واقعيت‌هاى موجود، مروج مى‌تواند بافت و ساخت شوراها را تعيين کند.
نکات گفته شده غالباً در ساخت شورا تأثير زيادى دارد و مى‌تواند افراد را بر اساس ميزان آگاهى و توجهى که نسبت به موضوعى مشخص دارند به عضويت بپذيرند. توجه دقيق به‌ نکات بالا و انجام مطالعاتى روشنگر پيرامون آنها از اصولى است که همواره مورد تأکيد مى‌باشد. بديهى است که هميشه موارد بالا به‌تنهائى همهٔ اعضاء را تعيين نمى‌کند زيرا اگر چنين باشد آن شورا نوعى مجمع مشورتى تخصصى است و نظر به فاصله‌اى که اين شورا با عملکردهاى عادى و روندهاى جارى در جامعه دارد تصميمات آن در عين ايده‌آل بودن يا با امکانات تطبيق نمى‌کند يا تطابق آن اندک است به اين ترتيب جزء در موارد حاد و استثنائى که بررسى‌هاى دقيق فنى و علمى مورد نياز باشد نمى‌توان از شوراهاى يک‌دست تخصصى استفاده کرد و بهتر است در ترکيب شورا علاوه بر تخصص در زمينه‌هاى اجرائى نيز از صاحب‌نظران استفاده شود.
نکتهٔ فوق‌الذکر به‌معناى آن نيست که شوراهاى تخصصى کارآئى ندارند؛ اين‌گونه شوراها در جاى خود بسيار مفيد و مؤثر هستند و مى‌توانند موقعيتى پديد آورند که به‌نفع مردم بوده کلاً برآورندهٔ نيازهاى آنان باشد. اما اين قبيل شوراها از جهاتى دچار محدوديت هستند که از طريق دخالت دادن ساير اعضاء صاحب‌نظر دست‌اندرکار و علاقه‌مند مى‌توان محدوديت‌ها را کاهش داد و از اين طريق داده‌ها و همچنين تصميمات شورا را در جهت پديدهٔ مورد نظر يک‌سو نمود و توازنى بين هدف‌ها و امکانات پديد آورد.


همچنین مشاهده کنید