سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

توابع تولید خاص در کشاورزی


در بعضى موارد به دلايل مختلف با به‌کارگيرى نهاده متغير و ترکيب آن با ساير نهاد‌ه‌ها، توليد محصول از روند خاصى پيروى مى‌کند. اين امر باعث مى‌شود منحنى‌هاى توليد کل، توليد نهائى و توليد متوسط نهاده متغير نيز شکل ويژه‌اى داشته باشد.
به‌عنوان مثال سه حالت متفاوت در رابطه با کشاروزى مى‌توان بيان نمود که عبارتند از:
   حالت نيروى کار مازاد (The labour Surplus Case)
مبناى تئوريک حالت نيروى کار مازاد براساس مدلى (اين مدل به نام Lewis-Fei-Ranis Model نيز معروف است) استوار است که در آن دو بخش صنعت و کشاورزى قرار دارند. براساس اين مدل به دليل وجود نيروى کار مازاد در بخش کشاورزى کشورهاى در حال توسعه حرکت اين نهاده از بخش کشاورزى به بخش صنعت تا مادامى که بخش اخير قدرت جذب آن را داشته باشد، ادامه خواهد يافت. در اين صورت اگر تمام نيروى کار مازاد توسط بخش صنعت به‌ کار گمارده شوند، وضعيت اشتغال کامل در اقتصاد حاکم مى‌شود. اما براى تحقق اين امر، سطح دستمزدها در بخش اخير معادل حداقل دستمزدها دربخش کشاورزى خواهد بود.
با توجه به اين مقدمه اگر oa در نمودار زير بيانگر حداقل مقدار محصول مورد نياز براى هر فرد باشد و به تعبير ديگر معادل 'حداقل دستمزد' (Subsistance wage)، تلقى شود، وضعيت مازاد نيروى کار به نحوى خواهد بود که در ابتدا با به‌کارگيرى نيروى کار، توليد کل به سرعت اضافه مى‌شود وليکن پس از آنکه به حداکثر خود رسيد، به‌کارگيرى واحدهاى بيشتر نيروى کار تأثيرى در ميزان توليد کل ندارد. در اين صورت براى واحدهاى اول نيروى کار، ميزان توليد کل به‌مراتب از حداقل دستمزد بيشتر است. اما با افزايش نيروى کار نهايتاً توليد متوسط هر زارع به سمت حداقل دستمزد گرايش مى‌يابد. در واقع چون ساير عوامل توليد و از جمله زمين معين و در حدى ثابت است، لذا وجود نيروى کار مازاد که خود ناشى از رشد جمعيت زياد است، منتهى به متمايل شدن توليد متوسط نيروى کار زارع به سطح حداقل معيشت زندگي، يعنى oa مى‌شود.
نتيجه مهمى که از اين تحليل گرفته مى‌شود، آن است که وقتى در روستاها مقدار عوامل توليد کشاورزى محدود است، با رشد جمعيت بهتر است نيروى کار مازاد را در ساير فعاليت‌هاى توليدى و از جمله در صنايع مورد استفاده قرار داد.
oa بيانگر مقدار محصول در سطح حداقل معيشت است. در سطوح اوليه نيروى کار، با به‌کارگيرى نيروى کار در توليد، ميزان محصول به سرعت اضافه مى‌شود و مقدار محصول کل به مراتب از سطح حداقل دستمزدها بالاتر است. اما با ادامه روند به‌کارگيرى نيروى کار، توليد کل به حداکثر خود رسيده و پس از آن ثابت باقى مى‌ماند. به‌نحوى‌که توليد نهائى واحدهاى بعدى اين نهاده همواره صفر باقى مى‌ماند. (از L1 به بعد). همچنين توليد متوسط اين نهاده در نهايت به سمت حداقل دستمزد متمايل مى‌شود.


همچنین مشاهده کنید