دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

خود را ز بد و نیک جدا کردم و رفتم


خود را ز بد و نیک جدا کردم و رفتم    رستم ز خودی، رخ به خدا کردم و رفتم
آن نفس به همی، که گرفتار علف بود    او را چو خران سر به چرا کردم و رفتم
کام همگان محنت و ناکامی من بود    کم گفتم و آن کام فدا کردم و رفتم
هر فرض که از من به همه عمر قضا شد    در یک رکعت جمله قضا کردم و رفتم
هر قرض که در گردن من بود ز غیری    از خون دل و دیده ادا کردم و رفتم
روی همگان چونکه به محراب ریا بود    من پشت برین روی و ریا کردم و رفتم
پای دلم از هر هوسی سلسله‌ای داشت    از پای دل آن سلسله وا کردم و ر فتم
تن را به نم چشم فرو شستم و شد پاک    دل را به غم عشق دوا کردم و رفتم
دیدم که: دل اوحدی این جا بگرو بود    او را به دل خویش رها کردم و رفتم


همچنین مشاهده کنید