پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

آداب المستمعین والمریدین عند فیض الحکمة من لسان الشیخ


بر ملولان این مکرر کردنست    نزد من عمر مکرر بردنست
شمع از برق مکرر بر شود    خاک از تاب مکرر زر شود
گر هزاران طالب‌اند و یک ملول    از رسالت باز می‌ماند رسول
این رسولان ضمیر رازگو    مستمع خواهند اسرافیل‌خو
نخوتی دارند و کبری چون شهان    چاکری خواهند از اهل جهان
تا ادبهاشان بجاگه ناوری    از رسالتشان چگونه بر خوری
کی رسانند آن امانت را بتو    تا نباشی پیششان راکع دوتو
هر ادبشان کی همی‌آید پسند    کامدند ایشان ز ایوان بلند
نه گدایانند کز هر خدمتی    از تو دارند ای مزور منتی
لیک با بی‌رغبتیها ای ضمیر    صدقه‌ی سلطان بیفشان وا مگیر
اسپ خود را ای رسول آسمان    در ملولان منگر و اندر جهان
فرخ آن ترکی که استیزه نهد    اسپش اندر خندق آتش جهد
گرم گرداند فرس را آنچنان    که کند آهنگ اوج آسمان
چشم را از غیر و غیرت دوخته    همچو آتش خشک و تر را سوخته
گر پشیمانی برو عیبی کند    آتش اول در پشیمانی زند
خود پشیمانی نروید از عدم    چون ببیند گرمی صاحب‌قدم


همچنین مشاهده کنید