یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

گر نرخ بوسه را لب جانان به جان کند


گر نرخ بوسه را لب جانان به جان کند    حاشا که مشتری سر مویی زیان کند
چون از کرشمه دست به تیر و کمان کند    کاش استخوان سینه ما را نشان کند
در دست هر کسی نفتد آستین بخت    الا سری که سجده‌ی آن آستان کند
گر عقل خواند از قد او خط ایمنی    اول علاج فتنه‌ی آخر زمان کند
گر عشقم آشکار شد، انکار من مکن    کاتش به پنبه کس نتواند نهان کند
من پیر سالخورده‌ام او طفل سالخورد    چندان مجال کو که مرا امتحان کند
گاهی ز می خرابم و گاهی ز نی کباب    کو حالتی که فارغم از این و آن کند
تنگ شکر شود همه کام و دهان من    چون دل خیال آن بت شیرین دهان کند
سیمرغ کوه قاف حقیقت کنون منم    کو عارفی که قول مرا ترجمان کند
باید رضا به حکم قضا بود و دم نزد    مرد خدا چسان گله از آسمان کند
طوطی ز شرم نطق فروغی شود خموش    هر گه بیان از آن لب شکرفشان کند


همچنین مشاهده کنید