که فقط در موارد تورم شديد بافتها و تحريک قرنيه بهعلت مواجهه با خارج ايجاد مىشود.
سندرم اربيتال فيشر
که شامل دوبينى و بىحسى قرنيه و صورت بهعلت اختلال عمل اعصاب کرانيال VI ،IV ،III و شاخه افتالميک زوج V مىباشد و از تروما يا تومور گرفتارکننده شکاف کاسه چشمى فوقانى ناشى مىشود.
سندرم اربيتال اپکس
شامل پروپتوز، فشار بر زوج II و درجاتى از علائم سندرم قبلى است و از ضايعات رأس کاسه چشم ناشى مىشود.
پروپتوز
پروپتوز عبارت است از بيرونزدگى کره چشم از کاسه چشم ناشى از افزايش محتويات خلف يا کنار کاسه چشم. اهميت آن در ضايعات خوشخيم عدم توانائى پلکها در پوشاندن قرنيه است. در ميوپى شديد، بوفتالموس و رتراکسيون پلک بدون وجود بيمارى در کاسه چشم به ظاهر پروپتوز وجود دارد (پسودوپروپتوز يا پروپتوز کاذب). پروپتوز به دونوع محورى (اگزيال) و غير محورى که بهترتيب از توده داخل مخروط عضلات خارجى چشم و توده کنارى ناشى مىشوند، تقسيمبندى مىگردد. پروپتوز اصلىترين علامت بيمارى کاسه چشم است. اغلب به پروپتوز ناشى از بيمارى گريوز اگزوفتالمى مىگويند. پروپتوز مىتواند باعث دوبينى (بهويژه در موارد حاد) درد و بهندرت کاهش ديد (فشار بر عصب بينائي) شود. معاينه مردک و بررسى ديد رنگ، زودتر از حدت بينائي، گرفتارى زوج II را نشان مىدهد. اگزوفتالمومتر هرتل (.Hertel E) مقدار پروپتوز را اندازه مىگيرد. پروپتوز مىتواند دوطرفه (بيمارى سيستميک نظير گريوز) ضرباندار (نوروفيبروماتوز يا مالفورماسيون عروقي) وضعيتى و تغييرکننده با مانور والسالوا (واريس کاسه چشم) يا متناوب (موکوسل سينوس) باشد. روشهاى تصويربردارى و آسپيراسيون با سوزن ظريف در تشخيص علت کمک مىکند.