دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

تاریخچه


هر موجود زنده‌اى چه نباتى و چه حيوانى جهت زنده ماندن به انرژى نيازمند است. موجودات زنده انرژى لازم براى ادامه زندگى را يا از طريق فتوسنتز به‌دست مى‌آورند و يا از طريق تغذيهٔ مواد موجود در محيط پيرامون کسب مى‌کنند.
بشر اوليه هم از ريشه و ميوهٔ گياهان و هم از شکار بعضى از حيوانات آبزي، که به‌وسيلهٔ دست شکار مى‌کرد، تغذيه مى‌کرده است، اهلى کردن حيوانات توسط بشر يکى از اقدام‌هاى اساسى و مهم بوده که سبب تحول غذائى و بهبود تغذيهٔ بشر گرديده است.
سگ اولين حيوانى بوده که در حدود ۱۲۰۰۰ سال قبل و به‌دنبال آن، گوسفند در حدود ۱۱۰۰۰ سال پيش توسط بشر اهلى(۱) شده‌اند.
(۱) . حيوان اهلى عبارت است از حيوانى است که توليد مثل آن تحت کنترل بشر بوده يا مى‌تواند در کنترل بشر باشد.
در اهلى کردن حيوانات عواملى که در نظر گرفته مى‌شد عبارتند از: تعليم‌پذيري، اندازهٔ حيوان، شاخ، رنگ، کيفيت پوشش حيوان و توليد گوشت.
دست‌آموز و اهلى کردن حيوانات به‌طور اتفاقى صورت گرفته است، بدون اينکه بشر متوجه بشود که چه حادثه‌اى در شرف وقوع است.
گردآورندگان و شکارچيان، اولين اهلى‌‌کنندگان حيوانات، هيچ پيش‌بينى در مورد نحوهٔ استفاده آتى از حيواناتى که اهلى مى‌کردند و حالا به صور مختلف مورد استفاده بشر قرار مى‌گيرند، نکرده بودند بشر پس از ساکن شدن در يک محل و کسب تجارت طولاني، به‌نحوهٔ استفاده از حيوانات براى توليد شير، پشم، نيروى کار، جنگ و ورزش پى برد و دامپرورى هم از اين زمان، که بشر جهت تهيهٔ غذا و تأمين پوشش براى خود از حيوانات اهلى شده حمايت و از آنها نگهدارى کرد، شروع شده است.
با پيشرفت تمدن، افزايش جمعيت و اطلاعات و دانش انساني، بشر به حيوانات و توليد آنها وابسته‌تر شده؛ طورى که امروزه دامپرورى يکى از مهم‌ترين رشته‌هاى کشاورزى و توليدات دامى يکى از عمده‌ترين و با ارزش‌ترين فرآورده‌هاى کشاورزى است و مردم به فرآورده‌هاى دامى جهت تغذيه و توليد پوشاک بسيار نيازمند هستند. اهلى کردن حيوانات يکى از گام‌هاى عمده در پيشرفت زندگى از حالت بدوى به تمدن، در بسيارى از طايفه‌هاى بشر اوليه است، که سبب تبديل زندگى ايلى و قبيله‌اى به زندگى شهرى و شهرنشينى شده است. قبل از اهلى کردن حيوانات بشر بدوى حيوانات را جهت استفاده از گوشت و پوست آن شکار مى‌کرده است؛ پس از اهلى کردن سگ، از اين حيوان جهت نگهبانى در شب و شکار استفاده نمود.
رفته‌رفته بشر بيشتر به ساکن شدن در يک منطقه عادت کرد و در خلال اين مدت تقاضا براى نگهدارى و حمايت از حيوانات در موقعى که شکار کم مى‌شد و دسترسى به غذا محدود مى‌گرديد بيشتر و محسوس‌تر گرديد. در همين اوان بعضى از دانه‌ها به‌طور محدود در اطراف محل زندگى کاشت مى‌شد و مازاد اين محصولات جهت آذوقه زمستانى انبار مى‌گرديد و بعد از اين زمان اکثر حيواناتى که امروز در خدمت بشر هستند، اهلى شدند.
علاوه بر استفاده از حيوانات اهلى در امر تغذيه و پوشش، بعضى از افراد باهوش از آنها در امر باربري، شخم زني، و غيره شروع به استفاده کردند. آغاز دامپرورى نشانگر اولين گام‌هاى پيشرفت مدنى بسيارى از گروه‌هاى بشر اوليه است؛ گله‌دارى شاخص برترى يک طايفه و يا گروه نسبت به گروه و يا طويف ديگر بوده است. طايفه يا گروهى که داراى گله زيادى بودند خيلى پيشرفته‌تر و قدرتمندتر از طايفه و يا گروه‌هاى ديگر به‌حساب مى‌آمدند. با پيشرفت تمدن افراد بشر به حيوانات و توليدات آنها وابستگى بيشترى احساس مى‌کرد و با شروع زندگى شهرنشينى و شناخت بيشتر از حيوانات و نيازهاى روزافزونى که به‌وجود مى‌آمد، بشر توانست در اثر انتخاب و جفتگيرى‌هاى کنترل شده و ريخت و شکل ظاهرى حيوانات را بهتر بکند و در جهت رفع احتياجات، تيپ‌هاى دلخواه خود را به‌وجود آورد.


همچنین مشاهده کنید