پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

نگشود مرا ز یاریت کار


نگشود مرا ز یاریت کار    دست از دلم ای رفیق! بردار
گرد رخ من، ز خاک آن کوست    ناشسته مرا به خاک بسپار
رندیست ره سلامت ای دل!    من کرده‌ام استخاره، صد بار
سجاده‌ی زهد من، که آمد    خالی از عیب و عاری از عار
پودش، همگی ز تار چنگ است    تارش، همگی ز پود زنار
خالی شده کوی دوست از دوست    از بام و درش، چه پرسی اخبار؟
کز غیر صدا جواب ناید    هرچند کنی سال تکرار
گر می‌پرسی: کجاست دلدار؟    آید ز صدا: کجاست دلدار؟
از بهر فریب خلق، دامی است    هان! تا نشوی بدان گرفتار
افسوس که تقوی بهائی    شد شهره به رندی آخر کار


همچنین مشاهده کنید