جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ترقی فارسی از لحاظ تاریخ‌نویسی در عهد مغول


در عهد خوارزميان کار فارسى‌نويسى بالا گرفت. تا فتنهٔ مغول پيدا شد، در اين فتنه خراسان به کلى محو شد و آثار آن قوم چه عربى و چه فارسى به باد فنا رفت، ليکن بعد از استقرار کار مغول خاصه پس از انقراض دولت عرب و سقوط دربار بغداد، هر چند کار ادب سست شد و فارسى و عربى هر دو به حال ناتوانى افتادند، اما نظر به بى‌مايگى زبان مغلوى و خط اويغوري، زبان فارسى که زيان وزراء عصر و مستوفيان بود، ناچار جاى خود را باز کرد و در اين عصر بار ديگر حرکتى مانند جهانگشاى جوينى و تاريخ وصاف و جامع‌التواريخ خواجه‌فضل‌الله وزير و کتب علمى زيادى مانند رسالات باباالفضل و رسالات خواجه‌نصرالدين طوسى به يادگار ماند، و در ايالات نيمه‌مستقل ايران نيز مردانى چون شيخ سعدى و زرکوب پيدا شدند و کتبى دلکش چون گلستان سعدى و شيرازنامه بنوشتند.
دورهٔ تيموريان دنبالهٔ همان دروه است. در اين دوره رقابت پسنديده‌اى بين تيمورى مغول پديد شد، در عصر تيمور و شاهرخ و الغ‌بيک و سلطان‌حسين به اين قرار تواريخى چون ظفرنامهٔ شامى و ظفرنامهٔ شرف‌الدين على‌يزدى و زبدة التواريخ حافظ ابرو و روضة‌الصفاى ميرخواند و حبيب‌السير خواندمير و قران السعدين عبدالرزاق‌بن‌اسحق و غيره موجود شد، و رشتهٔ اين پيشرفت تا امروز کشيده شد ـ شاردن فرانسوى مى‌نويسد که من در کتابخانهٔ صفويه کتب تمام علوم دنيا را به زبان فارسى ديدم. و چنين است که او گفته است، خاصه تشويق‌هائى که در عصر مزبور در دربار دهلى از طرف گورکانيان به‌عمل مى‌آمد درست دنبالهٔ کارهاى مفيد دربار اميرتيمور و شاهرخ و بايسنغر ميرزا و سلطان حسين بايقرا بود که بخشى از دينا را بار ديگر به زبان فارسى منور و روشن ساخت.


همچنین مشاهده کنید