چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا
سیستم وونت
دشوار است بگوئيم که چقدر از سيستم روانشناسى وونت در اصل بخشى از تاريخ روانشناسى علمى است. در نگاه اول چنين بهنظر مىرسد که او دائماً از آزمايش و آزمايشگاه صحبت نموده و ديگران را تشويق به اثبات نظريههاى خود از طريق روش علمى و آزمايشگاهى مىنمايد. ولى تمام اينها جزئياتى در درون سيستم و نه خود آن است. حقيقت اين است که سيستم او در چارچوب کلى آن نوعى طبقهبندى است که قابليت اثبات يا عدم آن را ندارد. |
معهذا وونت با تعريف روانشناسي، روش دروننگرى را بهعنوان روش اصلى و اوليه آزمايشگاه روانشناسى معرفى نمود. نظريه سهبعدى عواطف او سبب پيدايش مقدار زياد آزمايش شد که در نهايت هم نظريه او را رد کرد. بهطور کلى مىتوانيم بگوئيم که رابطه آزمايش با بسيارى از مفاهيم نظمدار علمى او کمتر نشاندهنده اثبات نتايج است، بلکه نشانگر رابطه اصول با نمايانسازى (Illustration) آن اصول است. اصول قابل قبول و در راستاى تجارب شخصى هستند؛ آزمايش آنها را دقيقتر نمايان مىسازد. |
بهمنظور روشن شدن مطلب ما مىتوانيم بهطور کلى چهار دوره تکامل براى سيستم روانشناسى وونت قائل شويم، و براى ما مفيد است که اين چهار دوره را در نظر داشته باشيم، زيرا که تاحدى نماينده تأثير روانشناسى وونت بر روند علمى اين رشته و تا اندازهاى نيز نشانگر وضع و موضع روانشناسى در آن زمان است. |
۱. سالهاى ۱۸۶۰ دوره 'ما قبل سيستمسازي' (Presystematic) است، يعنى مرحلهاى که افکار روانشناختى وونت شکل مىگرفته است. نظريه ادراک و تميز بين عواطف و احساسات براساس نظريه استنباط ناخودآگاه در اين دوره ارائه شد. |
۲. با نگارش کتاب روانشناسى فيزيولوژيک، اصول اساسى و ابتدائى سيستم وونت روشن شد. دکترين 'ترکيبات رواني' بهوضوح تشريح گرديد. نظريه استنباط ناخودآگاه کنار گذارده شد و بهجاى آن فرضيه 'علائم شناختي' (Cognitive Signs) که توسط آنها ذهنيت از عينيت قابل تفکيک بود، در تئورى ادراک وارد گرديد. بهطور کلى بهنظر مىرسيد که روان را مىتوان براساس توصيف متشکله آن مانند احساسات که خصوصيات خاص خود را داشته و براساس اصول ارتباطى با يکديگر اتصال پيدا مىکنند تعريف نمود. در اين دوره موضوع 'اندريافت' مطرح شده بود ولى هنوز شمرده نمىشد. عواطف فقط يکى از ويژگىهاى احساس محسوب مىشد. |
اجزاءگرائى همواره در ساخت ترکيبات روانى بهوسيله ارتباط تأثير بسيار زيادى بر فعاليتهاى روانشناسى داشته است. تا زمانىکه روش مشاهدات پديدارى در آزمايشگاهها رواج پيدا نکرده بود، روش عمده در آزمايشگاهها 'دروننگرى تحليلي' (Analytical Introspection) بود؛ و دروننگرى تحليلى به معناى تجزيه تجارب به ترکيبات احساسات و يا عناصرى مانند آن بود. اين ديدگاه دقيقاً مخالف نظريه گشتالت است که تجارب را قابل تجزيه ندانسته و کلگرائى را اصل مىداند. |
۳. در سال ۱۸۹۶ وونت نظريه سهبعدى عواطف را مطرح نمود. از اين ديدگاه عواطف نه تنها در ارتباط با بعد (خوشآيند - بدآيند) (Pleasantness-unpleasantness) تغيير مىنمايند، بلکه همچنين به دو بعد ديگر که عبارتند از: (تنش - آرامش) (Strain - Relaxation) نيز ارتباط دارند. تأثير اين نظريه بر سيستم روانشناسى فوقالعاده بود. با يک حرکت جسورانه، به عناصرى که قبلاً براى ترکيب عوامل روانى عنوان شده بودند تقريباً به تعداد مساوى افزوده شد. در ابتداى امر عاطفه يک ويژگى احساس محسوب مىشد؛ سپس به آن ابعاد خوشآيند و بدآيند اضافه گشته بود؛ اکنون با اضافه نمودن بعد تنش و آرامش ترکيبات عواطف پيچيدهتر و زيادتر مىشد. تغييرات فوق نشانگر اعتراف به اين مطلب بود که احساسگرائى و ارتباطگرائى به تنهائى کافى براى تبيين روشن و قانعکننده روان نبودند. افزايش تعداد عواطف دست وونت را براى توجيه بسيارى از مطالبى که مفاهيم محدودتر از عهده آن برنمىآمدند، باز گذارد. البته وونت کوشيد براى اثبات وجود اين عواطف متعدد دلايل آزمايشگاهى بيابد. همانطور که درباره وونت غالباً صادق بود، در اين مورد هم اگر آزمايش منجر به عواطف نشد، حداقل عواطف منجر به آزمايش شد. او در جستجوى پيدا کردن معادل بدنى عواطف سهبعدي، واکنشهاى نبض و تنفس را اندازهگيرى کرد. اين کار سبب فعاليت شديد آزمايشى در آلمان و آمريکا براى يافتن اين همبستگى گرديد. اينجا فرصت مناسبى نيست براى اينکه وارد تاريخ فعاليتهاى آزمايشى در مورد عواطف شويم؛ تنها به اين گفته بسنده مىکنيم که وضع روانشناسى در آخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بيستم به شکلى بود که تحقيقات سيستماتيک از اين قبيل سبب پيدايش فعاليتهاى بىانتها در آزمايشگاههاى روانشناسى دو کشور عمدهاى که اين علم را رهبى مىکردند، شد. |
۴. مرحله نهائى در زندگى عملى وونت تقريباً از اوايل قرن بيستم شروع شد. چاپ پنجم کتاب روانشناسى فيزيولوژيک (۱۹۰۲-۱۹۰۳) شامل بحث کامل در مورد نظريه عواطف، و همچنين آغازگر تأکيد بر اهميت فرآيند 'اندريافت' بهعنوان مفهومى علمى بود. عواطف و اندريافت نامربوط نيستند، زيرا عواطف نشانه تجربى اندريافت است. او مىگويد 'عواطف نشانه واکنش اندريافت به مضامين حسى است.' مشکل اندريافت اين بود، که يک کنش است و لذا خود را به آسانى تسليم روش مشاهده مىنمايد، آنطور که وونت و ساير آزمايشگران، پيروان او انتظار داشتند. |
نظريه جديد عواطف راهى براى بيرون رفتن از اين دشوارى بود، راهى که امکان آن با نظريه محدود 'خوشآيند - بدآيند' وجود نداشت. اين بيست سال از قرن بيستم را وونت به تدوين کتاب ده جلدى Völker psychologie پرداخت، کتابى که وونت تصور مىکرد، رويکردى مناسب براى بررسى 'فرآيندهاى عالى رواني' ارائه مىدهد. |
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران احمد وحیدی مجلس مجلس شورای اسلامی چین دولت سیزدهم خلیج فارس دولت لایحه بودجه 1403 شورای نگهبان حجاب مجلس یازدهم
روز معلم تهران آموزش و پرورش هواشناسی قوه قضاییه شهرداری تهران فضای مجازی سلامت پلیس دستگیری شورای شهر تهران شورای شهر
بانک مرکزی خودرو بابک زنجانی قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا ایران خودرو سایپا دلار مالیات بازار خودرو تورم
تلویزیون سریال سعید آقاخانی سینمای ایران سینما نون خ موسیقی تئاتر دفاع مقدس فیلم کتاب رسانه ملی
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس روسیه نوار غزه ترکیه افغانستان بنیامین نتانیاهو
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید سپاهان تراکتور بایرن مونیخ باشگاه استقلال لیگ برتر فوتسال تیم ملی فوتسال ایران بازی
هوش مصنوعی تبلیغات ناسا تسلا اینستاگرام اپل فناوری همراه اول آیفون گوگل
داروخانه خواب دیابت مسمومیت کاهش وزن چاقی سلامت روان بارداری آلزایمر