دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

طی زمان کن ای فلک ، مژده‌ی وصل یار را


طی زمان کن ای فلک ، مژده‌ی وصل یار را    پاره‌ای از میان ببر این شب انتظار را
شد به گمان دیدنی، عمر تمام و ، من همان    چشم به ره نشانده‌ام جان امیدوار را
هم تو مگر پیاله‌ای، بخشی از آن می کهن    ور نه شراب دیگری نشکند این خمار را
شد ز تو زهر خوردنم مایه‌ی رشک عالمی    بسکه به ذوق می‌کشم این می ناگوار را
نیم شرر ز عشق بس تا ز زمین عافیت    دود بر آسمان رسد خرمن اعتبار را
وحشی اگر تو عاشقی کو نفس تورا اثر    هست نشانه‌ای دگر سینه‌ی داغدار را


همچنین مشاهده کنید