دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

اوقات فراغت - همبستگی منفرد کار


آيا افراد انسانى در زندگى روزانه شکل اوقات فراغت خويش را به‌گونه‌اى که کاملاً مجزا از کارشان باشد برمى‌گزينند؟ يا اينکه کار، سرشت اوقات فراغت آنها را شکل مى‌دهد و اگر چنين است تا چه اندازه؟ اين موضوع اغلب تحت عنوان 'جزءگرائى - کلى‌‌گرائي' مطرح مى‌گردد. بندبندگرايان زندگى افراد را به شکل مجموعه عناصرى در نظر مى‌گيرند (خانه، کار، خاننواده، اوقات فراغت) که به ضرورت از همديگر مجزا است، در حالى‌که کليت‌گراها چنين بخش‌بندى‌هائى را نمى‌پذيرند، بلکه همهٔ جنبه‌هاى زندگى آنان را به‌صورت متقابلاً آگاهى‌دهنده و به‌هم پيوسته در نظر مى‌گيرند. از اين ديدگاه افراد مى‌توانند فارغ از مرزهاى هم‌جوشى - قطبيت کار - اوقات فراغت به هر شکل که دوست دارند اوقات فراغت خود را پر کنند با اين همه اين ديدگاه به زندگى با فلسفهٔ شخصى مى‌نگرد و بسيارى از فرضيه‌پردازان اجتماعى ممکن است استدلال کنند که عوامل انفرادى هيچ‌گاه به‌طور کامل جداى از محدوديت‌هاى ساختارى نيست. بنابراين بررسى اينکه تا چه اندازه کار باعث ساختار يافتن اوقات فراغت در پيشه‌هاى گوناگون مى‌شود و تا چه حد در نيازهاى زمانى و کارمايه‌اى (انرژي) آن دخالت دارد و به چه ميزان اعضاء گروه شغلى يکسانى با هر يک از انگاره‌هاى خاص انطباق دارند، به شکافته شدن موضوع کمک مى‌نمايد.
در بررسى‌هاى مقدماتى از اين نوع، راه‌هائى که ممکن است ارزش‌هاى کارى براى اوقات فراغت ايجاد کند يا توان اوقات فراغت براى جبران نقاط ضعف کار مورد توجه قرار گرفت. در هر يک از اين حالات، اوقات به‌عنوان تابع کار در نظر گرفته شد و بيشتر بازتاب کيفيت کار بود تا اوقات فراغت. پارکر (۱۹۸۳-۱۹۷۱) به شيوهٔ پيشرونده‌اى مجموعهٔ فرضيات جديدى با تمايل بيشتر به‌سوى اوقات فراغت را ارائه داده است. نامبرده با توجه به يافته‌هاى پژوهش‌هائى که در زمينه‌ٔ کار و شيوهٔ زندگى مرتبط با اوقات فراغت در گروه‌هاى شغلى گوناگون انجام داده، سه گروه همبستگى گسترده بين کار و اوقات فراغت پيدا کرده است:
- گستردگي:
همسانى بين دست کم پاره‌اى از کارها و فعاليت‌هاى اوقات فراغت و نبود مرز بين کار و اوقات فراغت، مانند مددکاران اجتماعي، تاجران موفق، پزشکان و آموزگاران.
- مغايرت:
ناهمسانى عمدى کار و اوقات فراغت و تمايز شديد بين اين دو حوزه مانند کارگران معدن، کارکنان کشتى‌هاى نفت‌کش.
- خنثائي:
که در اين حالت محتواى کار و اوقات فراغت 'معمولاً متفاوت است و مرز متوسطى بين اين دو وجود دارد مانند کارهاى دستى و منشيگرى عادي.
انگاره‌هاى گستردگى و مغايرت، به ترتيب همبستگى مثبت و منفي، کار را نشان مى‌دهند و با کار به‌عنوان يکى از علايق اصلى زندگى ارتباط دارند. خنثائى با دو حالت ديگر تفاوت برجسته‌اى دارد از اين رو که رد آن کار به‌عنوان راهى مجزا در نظر گرفته مى‌شود و اوقات فراغت ممکن است در مرکز توجه قرار گيرد.
رده‌بندى سه بخشى پارکر گسترش داده شد تا بتوان پاره‌اى از متغيرهاى درون کار (مانند درجهٔ خودمختاري، گروه‌هاى اجتماعي) و بيرون از کار (مانند ميزان معلومات) را بررسى کرد که در جدول (انواع روابط کار - اوقات فراغت و متغيرهاى همبسته به آنها - در سطح فردي) ارائه گرديده است.
به فرضيات پارکر انتقاداتى وارد شده که مى‌توان آنها را به شکل زير گروه‌بندى کرد:
- در تحليل‌هاى او بر اهميت کار در رفتار مربوط به اوقات فراغت در جهان معاصر بيش از حد تأکيد شده است. براى نمونه، کار نسبت به مقولاتى مانند جنس، مقام شخص در خانواده و موقعيت او در چرخهٔ زندگي، اهميت به مراتب کمترى دارد مگر در چندى نوع صنعت سنتى بازمانده در آنها هنوز هم، جوامع شغلي، پابرجا است.
- در اين تحليل در سطح گسترده‌اى وضعيت زنان ناديده انگاشته شده، زيرا در اين فرضيات کار معادل استخدام با دستمزد قلمداد شده و شواهد تجربى آن از بررسى استخدام مردان به‌دست آمده است. به کار خانه‌دارى و نفوذ آن بر گزينش اوقات فراغت زنان اشاره‌اى نشده است.
- در اين تحليل رده‌بندى فعاليت‌ها صرفاً براساس کار و اوقات فراغت است و اختلاف بين شکل و مفهوم آنها ناديده گرفته شده است. ممکن است براى نمونه فعاليت يکسانى براى افراد مختلف مفاهيم متفاوتى داشته باشد. ممکن است شخص به اين دليل گلف‌بازى کند که بخواهد مهارت‌هاى خويش را در رقابت‌ با ديگران بيازمايد، يا براى استفاده از هواى آزاد و ورزش به اين کار دست بزند و نتيجهٔ بازى برايش اهميتى نداشته باشد. بنابرانى نبايد انتظار داشته باشيم که فعاليت اوقات فراغت ويژه‌اى صرفاً شامل 'گسترش‌گرايان' ، 'مغايرت‌طلبان' يا 'بى‌تفاوت‌ها' باشد.


همچنین مشاهده کنید