پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
ای ترک حور زاده، ز تندی و کودکی
|
همچنین مشاهده کنید
- آنکه میخواست مرا بیدل و بییار شده
- چون ندیدم خبری زین دل رنجور ترا
- دلی میباید اندر عشق جان را وقف غم کرده
- آن تخم، که در باغ وفا کاشته بودم
- هیچ روز آن رخ به فرمانم نشد
- ز تو بیوفا چه جوییم نشان مهربانی؟
- باید که مال دنیا مسمار دل نباشد
- ای ز زلفت عقل در دام آمده
- عشق را فرسودهای باید چو من
- هر دم از خانه رخ بدر دارد
- ای زاهد مستور، زمن دور، که مستم
- من به هر جوری نخواهم کرد زاری
- جفت شادیست بعید، آنکه تو داری شادش
- بیروی تو جان در تن بیمار همی باشد
- عارف چو بحر باید: لب خشک و رخ گشاده
- کدامین نقشبند این نقش بستی؟
- خسروم با لب شیرین به شکار آمده بود
- چشمم کنار دجله شد، جز یاد بغدادم مکن
- آن تیر غمزه را دل خلقی نشانه بین
- چو میل او کنم، از من به عشوه بگریزد