یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا
اسرار خونه داروغهٔ نانجیب
'يکى بود يکى نبود، غير از خدا هيچ کس نبود. يه تاجرى بود، يه زنى داشت. اينا سيزدهبهدر عيد بود، رفتند سيزدهبهدر. برگشتن که ميومدند رو به خونه، هوا طيفان (طوفان) شد، به اندازهاى که چشم چشمو نمىديد. مادر بچهشو گم کرد، زن شوهرشو گم کرد، خواهر برادرشو گم کرد. اين مرد تاجرم زنشو گم کرد.' |
وقتى مرد تاجر به خانه رسيد، زنش هنوز نيامده بود. نوکرش را فرستاد دنبال زن. نوکر هرچه گشت زن را نيافت. اما چند بچه را، که پدر و مادر خود را گم کرده بودند و گريه مىکردند، پيدا کرد و به خانهٔ تاجر آورد. مرد تاجر گفت: فردا بچهها را به خانههايشان مىرسانيم. هرچه منتظر زن شدند پيدايش نشد. |
اما بشنويد از زن. وقتى شوهرش را گم کرد. در بيابان نشست تا طوفان تمام شد. بعد به شهر آمد. راه خانه را گم کرد و گريان و نالان در کوچه و بازار راه مىرفت. داروغه او را ديد و علت گريهاش را پرسيد. زن ماجرا را گفت. داروغه گفت: امشت بيا به خانهٔ من. تا فردا تو را به شوهرت برسانم. از آنجائى که اسم داروغه بد در رفته بود، زن مىترسيد به خانهٔ او برود و اصرار مىکرد که همان شب پيش شوهرش برود. داروغه گفت: من رحمم آمده که به تو مىگويم به خانهام بيائى وگرنه بايد حبست کنم. زن ناچار قبول کرد. او شنيده بود که داروغه هر شب بيست فاحشه، بيست بچه خوشگل و بيست کُپِ شراب به خانهاش مىبرد. و از اين مىترسيد که مبادا داروغه به او دست درازى کند. |
وقتى وارد خانهٔ داروغه شد. اتاق بزرگى را ديد که بيست زن در آن بودند. دور حياط هم صد تا اتاق کوچک ديد. نيمههاى شب داروغه به خانه آمد و گفت شام بدهيد. به همه شام دادند. بعد دستور داد کپهاى شراب را بياورند و در چاه حياط بريزند. بعد هر کدام از زنها را در اتاقى کرد. کلفت خود را صدا زد و به او گفت که پيش زن تاجر بخوابد تا او نترسد. داروغه شامش را خورد و از خانه بيرون رفت. زن تاجر، از کلفت داروغه پرسوجو کرد. کلفت گفت اين اخلاق داروغه است هر شب بيست تا فاحشه، بيست تا بچه خوشگل و بيست تا کپ شراب به خانه مىآورد. شرابها را در چاه مىريزد. زنها و بچهها را صبح بيرون مىکند. به آنها پول هم مىدهد. هر شب کارش اين است . نه به زنها نگاه مىکند و نه به بچهها. |
صبح داروغه آمد و در اتاقها را باز کرد و صبحانهٔ بچهها و زنها را داد و گفت: برويد. بعد آمد سراغ زن تاجر. او را برد به خانهٔ شوهرش. بعد هم رفت دنبال کارش. مرد تاجر که فهميد زن ديشب خانهٔ داروغه بوده است به او گفت: زنى که شب، خانهٔ داروغه بخوابد، به درد من نمىخورد. او را برد و طلاق داد. |
زن گريه و زارى مىکرد و در بازار راه مىرفت که داروغه او را ديد و شناخت. زن ماجرا را براى او تعريف کرد. داروغه گفت: تو برو به خانه يکى از آشنايانت تا من کارى کنم که مرد خودش بيايد دنبالت. زن رفت خانهٔ همسايهاش که با او دوست بود. از آن طرف، داروغه رفت و زنى را پيدا کرد. به او پولى داد تا به حجرهٔ مرد تاجر برود و با او شوخى کند. هر وقت تاجر هم با او شوخى کرد. داد و بيداد کند و فرياد بزند. زن چنان کرد. وقتى فرياد زن بلند شد، داروغه خود را به آنجا رساند و مرد تاجر را به حبس برد. اطاق محبس در خانهٔ داروغه بود. حاجى عصر که شد ديد آمدن فاحشهها شروع شد. بعد بچه خوشگلها آمدند و پشت سرشان هم کپهاى شراب را آوردند. همهٔ آن چيزهائى را که زن تاجر ديده بود، تاجر هم ديد. سه شب حاجى در محبس بود و هر سه شب ديد شرابها به چاه ريخته شد و کسى هم دست به زنها و بچهها نزد. روز چهارم داروغه آمد تا حاجى را آزاد کند. حاجى گفت: تا من علت اين کارهاى تو را نفهمم از اينجا نمىروم. داروغه گفت: من اين کارها را مىکنم تا بيست رختخواب زنا کمتر شود، بيست عمل لواط کمتر شود، بيست کپ شراب کمتر خورده شود. من هميشه کارم اين است. با اين که مىدانم اسمم در ميان مردم بد در رفته است. مرد تاجر آمد به منزل، از طلاق دادن زن خود پشيمان شده بود. فهميد که اسم داروغه بىجهت بد دررفته است. گشت و زن خود را پيدا کرد و بار ديگر او را به عقد و درآورد. |
- اسرار خونهٔ داروغهٔ نانجيب |
- قصههاى مشدىگلين خانم - ص ۲۵۴ - ۲۵۰ |
- گردآورنده: ل.پ. الول ساتن |
- ويرايش: اولريش ارتسوف، آذر اميرحسينى نيتهامر، سيداحمد وکيليان |
به نقل از فرهنگ افسانههاى مردم ايران - جلد اول -على اشرف درويشيان - رضا خندان (مهابادى) |
همچنین مشاهده کنید
- سنگ راز
- متیل پدر و هفت دختر
- خاله پیرزن
- نوزندل خروس
- شبنشینی حیوانات
- دختر سوم و پسر کاکلزری
- حسینقلی خان چوپان به مقام ملکالتجار رسید
- لجباز (۲)
- گنج پنهانی
- خیر و شر
- فاطمهخانم (۲)
- قصه در قصه (۳)
- کلهپوک و عاقل و کلاغ
- قصهٔ رستم پهلوان (۲)
- اسکندر و آب حیات
- گرگ و کدخدا
- خرما از کرگی دم نداشت
- پسر و غول بیابان
- عزرائیل و پسر نجار
- شاه عباس و بلبل سخنگو
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
حسین امیرعبداللهیان مصر سازمان همکاری اسلامی دولت سیستان و بلوچستان جنگ انتخابات مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم مجلس حسن روحانی
تهران شهرداری تهران یسنا سیل هواشناسی بارندگی سازمان هواشناسی باران فضای مجازی آتش سوزی هلال احمر آموزش و پرورش
هوش مصنوعی سلامت تورم خودرو قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا مسکن دلار بازار خودرو بانک مرکزی حقوق بازنشستگان
تلویزیون صدا و سیما مسعود اسکویی مهران غفوریان موسیقی صداوسیما سریال سینمای ایران سازمان صدا و سیما
غزه رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین جنگ غزه آمریکا امیرعبداللهیان انگلیس اوکراین نوار غزه ایالات متحده آمریکا یمن
فوتبال رئال مادرید پرسپولیس استقلال سپاهان لیگ برتر بازی باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس علی خطیر جواد نکونام بایرن مونیخ
اینستاگرام اپل ناسا عکاسی تبلیغات گوگل کولر
کبد چرب فشار خون