دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

بهار زندانی


بی‌تو ای دل نکند لاله به بار آمده باشد    ما در این گوشه زندان و بهار آمده باشد
چه گلی گر نخروشد به شبش بلبل شیدا    چه بهاری که گلش همدم خار آمده باشد
نکند بی‌خبر از ما به در خانه‌ی پیشین    به سراغ غزل و زمرمه یار آمده باشد
از دل آن زنگ کدورت زده باشد به کناری    باز با این دل آزرده کنار آمده باشد
یار کو رفته به قهر از سر ماهم ز سر مهر    شرط یاری که به پرسیدن یار آمده باشد
لاله خواهم شدنش در چمن و باغ که روزی    به تماشای من آن لاله‌عذار آمده باشد
شهریار این سر و سودای تو دانی به چه ماند    روز روشن که به خواب شب تار آمده باشد


همچنین مشاهده کنید