پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
دوران سیاست نژادی
قرن چهارم هجرى در ايران دوران غلبه و رواج سياست نژادي، خواه در حکومت و ادارهٔ کشور و خواه در امور اجتماعى و احياء و حفظ و ادامهٔ رسوم و آداب ملى و فرهنگ ايرانى است. در اين دوره ملت ايران بر اثر مجاهدات قرون پيشين توانست استقلال از دسترفته را تجديد کند و زبان پارسى را چون زبانى مستقل با ادبيات پرثروت آن بر کرسى نشاند. اين دوره عهد مفاخرت به نژاد و مليت ايرانى و آزادى افکار و عقايد فرق مختلف و عدم تعصب امراء و حفظ سياست ملى و نژادى ايرانيان شمرده مىشود و بههمين سبب پايهٔ حماسههاى ملى فارسى در اين دوره گذاشته شده است. اين عهد دورهٔ کمال تمدن ايرانى و عصر ظهور افکار و آراء مختلف علمى و فلسفى بود، يعنى دورهاى که دنبالهٔ تمدن ساسانى از راه مزج آن با عناصر عاليهٔ تمدن اسلامي، يک قرن طلائى و يک دوران شکوفائى روح ايرانى را با تمام رنگ و نگارهاى شکوهمند آن بهوجود آورد. دورانى که با متفکر مبتکرى چون محمدبن زکرياى رازى آغاز شد و با شاعر بلندپرواز بىنظيرى چون فردوسى پايان يافت. |
خاصيت نژادى ايرانى در اين عهد بهحد کمال بود و بههمين سبب در سياست افرادى نظير اسمعيلبن احمد و مرداويج پسر زيار و على پسر بويه و معزالدوله برادر او، و جيهانيان و بلعميان و ابنعميد و صاحببن عباد و فضلبن احمد اسفراينى و احمدبن حسن ميمندى و نظاير آنان؛ و در علم افراد بزرگ و نامبردارى چون رازى و فارابى و پورسينا و ابونصر عراق و ابوالوفاء بوزجانى و ابوسعيد سگزى و ابوريحان بيرونى و نظاير ايشان؛ و در ادب فارسى کسانى مانند رودکى و دقيقى و فردوسى و امثال آنان داشت که از طرفى غالباً بىشائبهٔ تعصب دينى و با جستجوى حقيقت و طلب دانش براى نفس علم سرگرم کار و کوشش بودند و از طرفى ديگر در طريق سربلندى ملت و تحکيم بنياد افتخارات ملى مجاهدت مىکردند؛ و اين احوال درست متناقض با اوضاعى است که از قرن پنجم به بعد در ايران ايجاد شد و بر اثر آن توجه به مليت و افتخارات قومى و حريت عقايد و آزادى آراء از قيود تعصب متروک ماند، و دورهاى که با تحديد دايرهٔ افکار و تعصب در مذاهب و عدم توجه به مليت و فراموش کردن گذشتههاى پرافتخار و احياناً تحريم فلسفه و علوم توأم بود، آغاز شد و آن دورهاى است که با تسلط غلامان ترک در قلمرو حکومت سامانيان و نفوذ قبايل ترک بر اثر آن، شروع شد. |
همچنین مشاهده کنید